کد خبر : 161024 |

مذاکره یا مهار؟ رمزگشایی از ائتلاف واشنگتن – پاریس در قبال ایران

نویسنده این یادداشت برخلاف موج مردمی حامی مذاکرات، معتقد است: «اگرچه گفت‌وگوها با ادبیات همکاری همراه است، اما تحلیل دقیق‌تر نشان می‌دهد که این بازی، بیش از آنکه مذاکره باشد، مهندسی یک تغییر ژرف ژئوپلیتیکی است.» ضمن اینکه اساسا این نکات را باید مداوما مدنظر قرار داد، باید تصریح کرد، مدیران و سیاستگزاران راهبردی کشور در هر نوع مذاکراتی با لحاظ منافع ملی و هدف انتفاع حداکثری وارد گفتگوها و توافقات می‌شوند

مذاکره تنها بخشی از یک پازل بزرگ‌تر به‌شمار می‌رود

 

سید امیر حجازی/ دکترای حقوق بین الملل

 در هفته‌های اخیر، تحرکات دیپلماتیک میان ایران و ایالات متحده با میانجی‌گری کشورهایی مانند، عمان و فرانسه، وارد مرحله‌ای جدید و قابل‌تأمل شده است.

اگرچه در ظاهر، محور اصلی این مذاکرات مسائل هسته‌ای و احیای برجام عنوان می‌شود، اما نشانه‌ها، منابع و ساختار تیم‌های درگیر در گفت‌وگوها، از اهدافی فراتر از این چارچوب پرده برمی‌دارد. ایالات متحده با اتخاذ رویکردی متفاوت از دوره فشار حداکثری، اکنون به‌دنبال دسترسی هوشمندانه و چندلایه به حوزه نفوذ ایران است؛ و در این میان، فرانسه به عنوان بازیگری کلیدی، نقش مهمی ایفا می‌کند.

 

فرانسه؛ تسهیل‌گر یا ابزار نفوذ؟

 

حضور فعال فرانسه در تحرکات دیپلماتیک جدید علیه ایران، تنها یک حرکت نمادین اروپایی نیست. سابقه طولانی اقتصادی فرانسه در ایران – از شرکت‌های انرژی مانند توتال گرفته تا صنایع خودروسازی و حمل‌ونقل – نشان می‌دهد که این کشور، هم حافظ منافع صنعتی غرب در ایران است و هم عاملی برای کاهش حساسیت تهران نسبت به سیاست‌های سلطه‌جویانه واشنگتن.

فرانسه اکنون به‌عنوان چهره‌ای معتدل‌تر و دارای روابط نرم‌تر با ایران، بستر مناسبی برای تحقق راهبردهای اقتصادی-سیاسی آمریکا فراهم کرده است.

 منابع نادر؛ هدف پنهان مذاکرات

در تحلیل‌های نوظهور، گمانه‌هایی جدی درباره اهداف بلندمدت آمریکا در دسترسی به منابع معدنی کمیاب و راهبردی ایران مطرح شده است؛ موادی که در صنایع نوین غرب – به‌ویژه شرکت‌هایی مانند تسلا و اسپیس‌ایکس – نقشی کلیدی دارند. ایران به‌عنوان یکی از دارندگان بالقوه این ذخایر، اکنون در مرکز توجه شرکت‌های فناوری‌محور غرب قرار گرفته است. محدود بودن این منابع در جهان و تسلط فعلی چین بر بازار جهانی آن‌ها، آمریکا را به یافتن راه‌های جایگزین – و ترجیحاً با هزینه ژئوپلیتیکی کمتر – سوق داده است.

ترکیب فشار اقتصادی و تهدید امنیتی

آمریکا با استفاده از تحریم‌های چندلایه و اختلال در روابط مالی ایران با جهان، تهران را در وضعیت اقتصادی دشواری قرار داده است. همزمان، با برجسته‌سازی تهدید اسرائیل، این پیام را به‌طور ضمنی القا می‌کند که در صورت عدم توافق، گزینه نظامی روی میز خواهد بود. این فشار چندبُعدی، ایران را در برابر معادله‌ای قرار می‌دهد که خروج از آن تنها از طریق پذیرش برخی شروط غرب ممکن است.

 جمع‌بندی:

حرکت تازه واشنگتن و پاریس در قبال ایران، نمایانگر رویکردی چندوجهی است که در آن، مذاکره تنها بخشی از یک پازل بزرگ‌تر به‌شمار می‌رود. در لایه‌های زیرین این فرایند، پروژه‌ای برای بازتعریف نقش ایران در نظم جهانی، مهار نفوذ شرقی‌ها در خاورمیانه، و ورود خزنده به بازار منابع استراتژیک ایران در حال شکل‌گیری است. اگرچه گفت‌وگوها با ادبیات همکاری همراه است، اما تحلیل دقیق‌تر نشان می‌دهد که این بازی، بیش از آنکه مذاکره باشد، مهندسی یک تغییر ژرف ژئوپلیتیکی است.