برکناری اسلامزاده؛ ترویج فرهنگ ریاکاری!
مگر شعار مسعود پزشکیان در ایام انتخابات شایسته سالاری و سپردن امر به دست کارشناسان نبود؟ اگر فشاری بیرون از دولت بوده چرا رئیس جمهور و وزیر فرهنگ برای حل مشکل با رایزنی یا مخالفت و مقاومت مقابل نهادهای موازی، سریع پشت همکارشان را خالی کردند؟
مگر رابطهای نامشروع افشا شده یا شاید دختر باید کنار پدر هم حجاب بر سر کند!
امیرحسین مصلی/ روزنامهنگار
آیا تا به حال شنیدهاید مسئولی بهدلیل فساد فرزندش برکنار شود؟ مثلا آقازادهای که با رانت یا نام پدر مسئولش، اختلاس و پول شویی میکند، پس از مشخص شدن ماجرا در محکمه یا فضای مجازی، موجبات عزل پدرش از آن سمت را از سوی مقامات بالادستی فراهم آورد، آنهم با اطلاعرسانی رسمی به افکار عمومی! چیزی به خاطر ندارم حتی وقتی رسما اعلام شد فرزند جناب میرسلیم با سازمان مجاهدین همکاری داشته احتمالا برای جاسوسی و به حبس محکوم شد، پدر محترمش کماکان در مجمع تشخیص مصلحت نظام جا خوش کرده و با پیوستن ایران به FATF مخالفت میکند!
در چنین شرایطی سعید اسلامزاده مدیر روابطعمومی معاونت هنری وزارت ارشاد به دلیل انتشار عکس با فرزندش در صفحه شخصی خودش در فضای مجازی برکنار شد، چون دخترش در جشن شب یلدا کنار پدر حجاب نداشته! حیرت آور است، مگر زبانم لال رابطهای نامشروع افشا شده یا شاید از نظر آقایان دختر باید کنار پدر هم حجاب بر سر کند!
گویی دولت سایه سعید جلیلی روی کار آمده و نه دولت وفاق ملی که با وعده به رسمیت شناختن حقوق زنان بهویژه مخالفت با گشت ارشاد روی کار آمد. مگر شعار مسعود پزشکیان در ایام انتخابات شایسته سالاری و سپردن امر به دست کارشناسان نبود؟ اگر فشاری بیرون از دولت بوده چرا رئیس جمهور و وزیر فرهنگ برای حل مشکل با رایزنی یا مخالفت و مقاومت مقابل نهادهای موازی، سریع پشت همکارشان را خالی کردند؟
آیا مردم به مسئولان متظاهر نیاز دارند که بجای خدمت به خلق الله با تخصص و تعهد، صرفا جانماز آب میکشند تا در مسند کار بمانند اما به قول حضرت حافظ تا به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند؟ یا آنکه یکی بودن ظاهر و باطن مسئولان در نزد افکار عمومی موجب همدلی و وفاق خواهد شد، چون مردم به تخصص آنان نیاز دارند و نه جای مهر روی پیشانیشان! پس چرا برای حاکمیت کارآمدی کارگزاران پشیزی ارزش ندارد و فقط به دنبال راضی نگه داشتن اقلیت تندرو هستند تا مبادا سبک زندگی بخش قابل توجهی از مردم به رسمیت شناخته شود؟
بهراستی نتیجه عادی سازی این زیست دوگانه و تحمیل سبک زندگی خودیها به اکثریت جامعه چه بوده با برخوردهای قهری در دهههای اخیر جز تعمیق بیشتر شکاف میان مردم و مسئولان و ترویج ریاکاری و فساد در جامعه و حاکمیت؟