کد خبر : 157018 |

۴ دغدغه بزرگ و مهم رئیس جمهور آمریکا در رابطه با ایران

دولت جدید آمریکا صرفا به دنبال این نیست که توافق اتمی با تهران را احیا کند بلکه سعی دارد باب گفت‌و‌گو‌هایی را باز کند که موضوعات گسترده‌تری را در برگیرند.

دولت جدید ترامپ این نگرش را دارد که نباید اشتباهات دولت اوباما در تعامل با ایران را تکرار کرد. جایی که تمرکز بر پرونده اتمی ایران قرار گرفت در حالی که به دیگر حوزه‌های نگرانی واشینگتن با محوریت ایران بی‌توجهی شد.

اندیشکده موسوم به "مرکز سیاست امارات" در گزارشی به واکاوی عمده مولفه‌های تنش‌زا در قالب روابط ایران و آمریکا همزمان با روی کار آمدن قریب الوقوع دولت جدید ترامپ در کاخ سفید پرداخته است. در واقع، این اندیشکده سعی کرده این سوال را پاسخ دهد که نگرانی‌های اصلی دولت جدید ترامپ در قدرت با محوریت مسائل مرتبط با ایران چیست؟ 

این اندیشکده تاکید می‌کند که مساله اتمی ایران از اهمیت زیادی برای ترامپ برخوردار است با این حال، او رویکردی به مراتب گسترده‌تر در رابطه با تهران را مد نظر دارد و محدود ماندن به پرونده اتمی ایران را یک شکست بزرگ برای سیاست آمریکا در قبال ایران ارزیابی می‌کند. 

به گزارش اندیشکده "مرکز سیاست امارات"؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا از یک سال قبل از قطعی شدن پیروزی‌اش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و محافل سیاسی ایرانی بود. این موضوع در نوع خود بر مواضع رسمی مقام‌های ایرانی نیز اثرگذار بوده و نتایج محسوسی را تولید کرده است. ایران اکنون این انتظار را دارد که بار دیگر کارزار فشار حداکثری آمریکا با همکاری متحدان اروپایی این کشور علیه تهران احیا شود.

مولفه‌های کلیدی در تقابل ایران و آمریکا همزمان با آغاز به کار دولتِ دوم ترامپ

مساله هسته‌ای ایران یکی از مهمترین موضوعاتی است که به احتمال زیاد، دونالد ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت معطوف به آن خواهد بود. این موضوع حتی به نحو ویژه‌ای در جریان دیدار اخیر جو بایدن با دونالد ترامپ نیز مورد تاکید قرار گرفت. مساله ایران به این دلیل نزد دولتمردان و سیاستگذاران آمریکایی از اهمیت برخوردار است، زیرا با چندین موضوع مهم و راهبردی دیگر نیز تلاقی پیدا می‌کند. 

در عین حال، مسائل مرتبط با ایران تا حدی بر موقعیت کلان رقابت‌های بین المللی واشینگتن نیز اثرگذاری است. در این راستا، به طور خاص می‌توان به عمده مولفه‌های تنش‌زا در قالب روابط و مناسبات تهران-واشینگتن در دوره جدید حضور ترامپ در قدرت اشاره کرد.

۱: مساله اتمی

مساله اتمی ایران اصلی‌ترین نقطه اصطکاک و تنش میان تهران-واشینگتن است. نمود‌های عینی این مساله را در طی یک دهه اخیر و به طور خاص در قالب توافق برجام می‌توانیم مشاهده کنیم. ایران معادله اتمی خود را یکی از مهمترین حوزه‌ها برای مواجهه با واشینگتن در نظر می‌گیرد. موضوعی که در نوع خود به اولویت‌های سیاست خارجی دولت مسعود پزشکیان شکل می‌دهد. ترکیب اعضای تیم سیاست خارجی دولت پزشکیان که در راس آن‌ها عباس عراقچی به عنوان وزیر خارجه حضور دارد، حاکی از رویکرد فعال تهران برای تعامل اتمی با غرب است. محمد جواد ظریف نیز در دولت جدید پزشکیان حضور دارد.

وزیر خارجه سابق ایران و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای تهران در قالب مذاکرات برجام. اینکه جواد ظریف علی رغم فشار‌های مختلفی که به دولت پزشکیان وارد می‌شود، همچنان در این دولت حضور دارد، نشان از آن دارد که این دولت مصمم به رویکرد‌های تعاملی در حوزه سیاست خارجی و به طور خاص مساله اتمی خود است.

البته که مسعود پزشکیان پیشتر نیز در جریان شرکت خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تمایل تهران برای تعامل در مورد مساله اتمی اش را اعلام کرده بود. با این حال، اگرچه ترامپ نیز نسبت به حل چالش‌ها و مشکلات مختلف در قالب پرونده هسته‌ای ایران ابراز تمایل کرده، با این حال، مسیر چندان هموار نیست و پیچیدگی‌های خاصی وجود دارند. 

دلیل آن هم این است که شرایط فعلی با گذشته کاملا متفاوت است. برخلاف سال ۲۰۱۵، ایران اکنون صد‌ها کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی در اختیار دارد. ایران همچنین توانایی ساخت اورانیوم فلزی و سانتریفیوژ‌های پبیشرفته را دارد که همگی این‌ها، ایران را با پیشرفت‌های اتمی قابل توجهی مواجه کرده‌اند. در عین حال، مجلس شورای اسلامی ایران قانونی را به تصویب رسانده که هرگونه عقب نشینی از پیشرفت‌های هسته‌ای تهران را ممنوع می‌کند. مجموع این مسائل، شرایط پیچیده‌ای را در قالب پرونده اتمی ایران ایجاد کرده‌اند.

۲: دستیابی به یک توافق جامع با ایران

دولت جدید آمریکا صرفا به دنبال این نیست که توافق اتمی با تهران را احیا کند بلکه سعی دارد باب گفت‌و‌گو‌هایی را باز کند که موضوعاتی گسترده‌تری را در برگیرند. دولت جدید ترامپ این نگرش را دارد که نباید اشتباهات دولت اوباما در تعامل با ایران را تکرار کرد. جایی که تمرکز بر پرونده اتمی ایران قرار گرفت در حالی که به دیگر حوزه‌های نگرانی واشینگتن با محوریت ایران بی‌توجهی شد.

دولت جدید آمریکا صرفا به دنبال این نیست که توافق اتمی با تهران را احیا کند بلکه سعی دارد باب گفت‌و‌گو‌هایی را باز کند که موضوعاتی گسترده‌تری را در برگیرند

غرب به دنبال یک توافقی گسترده با ایران است که مسائل مختلف از جمله نفوذ منطقه‌ای این کشور را دربرگیرد با این حال، تهران این مساله را یک خط قرمز می‌داند. از این رو، دولت جدید آمریکا احتمالا در پی یک رویکرد تازه خواهد بود تا مسیر مطلوب خود را در مناسباتش با تهران تعریف کند. 

درست به همین دلیل است که در روز‌های گذشته بسیاری به این نکته اشاره کرده‌اند که دولت دوم ترامپ به دنبال احیای کارزار فشار حداکثری علیه تهران است تا از این رهگذر، زمینه را برای اوج گیری مجدد فشار‌های اقتصادی علیه تهران و وادار کردن آن به مذاکره فراهم کند. این رویکرد سعی دارد تا منابع ایران را به ورطه فرسودگی بکشاند و از نقاط آسیب‌پذیرِ اقتصادی این کشور برای دستیابی به یک توافق گسترده‌تر استفاده کند.

۳: حوزه سیاست منطقه‌ای

پس از عملیات هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ حماس علیه اسرائیل، حوزه منطقه‌ای بیش از پیش به یک نقطه چالش میان ایران و قدرت‌های غربی تبدیل شده است. ایران قویا از هرگونه مذاکره در مورد سیاست و نفوذ منطقه‌ای خود خودداری می‌کند. ایران نفوذ منطقه‌ای‌اش را برای مقابله با تهدیدات آمریکا و اسرائیل ضروری ارزیابی می‌کند. ایران از زرادخانه موشکی و پهپادی مدرنی برخوردار است که مخصوصا اسرائیل آن را تهدیدی علیه خود ارزیابی می‌کند.

این تسلیحات به دست متحدان منطقه‌ای ایران می‌رسند و همین مساله برای آمریکا و اسرائیل چالش‌زا است. برخی از دیگر بازیگران منطقه‌ای نیز نسبت به اوج گیری قدرت منطقه‌ای ایران حساس هستند و با آن مشکل دارند.

آمریکا خود را مسوول رسیدگی به نگرانی‌ها متحدان منطقه‌ای‌اش می‌بیند و درست به همین دلیل در مورد قدرت منطقه‌ای ایران حساس است. آمریکا هر توافقی با ایران که نفوذ منطقه‌ای تهران را در نظر نگیرد، در دولت دوم ترامپ ناقص می‌بیند. اساسا همین قدرت منطقه‌ای ایران و ناامیدی بازیگران منطقه‌ای از آمریکا و تقابل آن با تهران بوده که سبب شده شماری از متحدان سنتی واشینگتن در منطقه به سراغ چین و قدرت‌های شرقی بروند.

از این رو، دولت جدید ترامپ به احتمال زیاد تمام سعی خود را خواهد کرد تا تهران را وادار به امتیاز دادن در حوزه منطقه‌ای کند. در این رابطه، واشینگتن احتمالا دو رویکرد را در پیش خواهد گرفت: اول، افزایش قابل توجه فشار‌های اقتصادی و رو به رو کردن ایران با چشم انداز‌های نامطلوب اقتصادی و در نتیجه واداشتن این کشور به عقب‌نشینی از مواضع منطقه‌ای خود. 

دوم، تقویت اتحادسازی در منطقه علیه ایران و استقرار سامانه‌های دفاعی و موشکی پیشرفته در غرب آسیا. در عین حال، هیچ بعید نیست که دولت جدید ترامپ به اسرائیل آزادی عمل بیشتری در قبال ایران بدهد. 

۴: تقابل بین‌المللی با ایران

آمریکا نگرانی‌های جدی در مورد افول قدرت خود در خاورمیانه دارد. این نگرانی‌ها با توجه به تلاش‌های چین جهت کسب جای پا در منطقه مذکور تشدید هم می‌شوند. از چشم انداز آمریکا، توسعه پیوند‌های ایران با چین هشدار‌دهنده است، زیرا می‌تواند زمینه را برای افزایش نفوذ منطقه‌ای چین در خاورمیانه فراهم سازد.

برای بیش از یک دهه، ایران به نحوی فعال سیاست "نگاه به شرق" را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است. نتیجه این رویکرد امضا توافقنامه‌های مشارکت راهبردی میان ایران با چین و روسیه بوده است. اضافه بر اینها ایران توانسته به عضویت سازمان‌هایی نظیر شانگهای، بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی هم در بیاید.

ایران علی‌رغم تحریم‌های آمریکا توانسته صادرات نفت خود را به چین افزاش دهد. آمار‌های رسمی حاکی از این هستند که تهران اکنون نزدیک به دو میلیون بشکه صاردات نفت روزانه به چین دارد. در عین حال، تهران توانسته پیوند‌های نظامی خود با روسیه را هم تقویت کند. مساله‌ای که موجب شده تا ایران فناوری‌های نظامی قابل توجهی را از روس‌ها کسب کند و در مواردی نظیر پرتاب ماهواره هم با روسیه همکاری داشته باشد. ایران اکنون در آستانه دریافت جنگنده‌های سوخو ۳۵ روسیه است. به طور کلی ایران با تکیه بر توسعه پیوندهایش با قدرت‌های شرقی توانسته بنیان‌های قدرت خود را تقویت کند. 

مجموع این مسائل سبب شده‌اند تا آمریکا نگرانی‌های جدی را از حیث راهبردی در مورد ایران و پیوندهایش با قدرت‌های شرقی داشته باشد. از این رو، دولت جدید ترامپ احتمالا سعی خواهد کرد تا پیوند‌های ایران با چین و روسیه را تا جای ممکن محدود کند. در این رابطه هیچ بعید نیست دولت آمریکا از رهگذر برقراری صلح در قالب جنگ اوکراین سعی داشته باشد تا در روند همکاری‌های فزاینده تهران-مسکو خلل ایجاد کند و در عین حال، زمینه را برای کاهش خرید نفت از سوی چین، از ایران فراهم سازد.