آیا فقط دولت باید به شعار وفاق ملی پایبند باشد و حاکمیت وظیفهای از این جهت ندارد؟
انتصابات بدون سروصدا در ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان توسط مقامهای حکومتی در حال انجام است و جمع مدیران دولت رئیسی در دو نهاد حکومتی جمع شدند/ آیا فقط دولت باید به شعار وفاق ملی پایبند باشد و حاکمیت و نهادهای دیگر وظیفهای از این جهت ندارند
اصولگرایان در حالی از دولت انتظار سهمخواهی دارند که خودشان در دولت قبل حاضر نبودند حتی فردی میانهرو را به کار بگیرند
گروه سیاسی- یک ماه پس از آغاز به کار دولتِ مسعود پزشکیان، انتصابها توسط دولت در حالی انجام است که رسانههای اصولگرا معتقدند که با توجه به شعار وفاق ملی نباید همه نیروها از یک جناح و یا طیف باشد و نیروهای انقلابی هم باید در دولت سهم داشته باشند.
به طور مثال روزنامه کیهان در شماره روز دوشنبه 26 شهریور خودش مدعی شد که افرادی که توسط اطرافیان پزشکیان برای مناصب مختلف انتخاب شده یا میشوند شایستگی لازم را ندارند. این روزنامه مدعی شد: «برخی از اطرافیان رئیس جمهور و مدعیان اصلاحات در پوشش وفاق ملی، نیروهای شایسته را برکنار میکنند و به جای آنها افراد بیصلاحیتی را که با مبانی نظام و انقلاب زاویه دارند، به کار میگیرند.»
روزنامه اصولگرای دیگر یعنی خراسان هم در همین رابطه نوشت: «برخی انتصابات اخیر دولت چهاردهم در رده مدیران میانی با حواشی زیادی همراه شده است. رئیس مجلس نیز گفته که ضروری است انتصابات ردههای میانی هیئت دولت نیز در چارچوب اصولی که رئیس جمهور محترم با عنوان وفاق ذکر کرده اند، صورت گیرد. در حالی که بسیاری از انتصابات در ساختارهای دولتی و نهادهای مختلف رده مدیران میانی شاید در ظاهر کماهمیت و خرد به نظر بیایند، اما هزینههایی که این تصمیمات به دنبال دارند، به مراتب از اهمیت پستهای مد نظر فراتر میرود. به طوری که برخی از این انتصابات در سطوح مدیریتی، به ویژه در ادارات و دفاتر اجرایی زیرمجموعه ریاستجمهوری و وزارتخانهها، چنان حساسیتبرانگیز شدهاند که دولت هزینهای معادل تغییر یک یا چند وزیر برای آنها پرداخت میکند. این در حالی است که عملکرد برخی از افراد منصوب شده نه تنها کارآمدی ویژه و خاصی نداشته، بلکه خود مایه ایجاد چالش جدید برای دولت بوده است. به نظر میرسد که اگر قرار باشد برای انتصابهای خاص هزینهای پرداخت شود، باید این هزینه در جایی صورت گیرد که ارزش و منافع آن در بلندمدت تضمین شده باشد. دولت نباید کارت اعتباری محدود خود را برای انتصابات بیاهمیت و بدون دستاورد به هدر بدهد.»
این ادعاها در حالی مطرح میشد که به نظر میرسد اصولگرایان تنها به این موضوع باور دارند که فقط دولت باید به شعار وفاق ملی پایبند باشد و حاکمیت و نهادهای دیگر وظیفهای از این جهت ندارند. روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به این مطلب در شماره روز یکشنبه خودش یادآور شد: «انتصابات بدون سروصدا در ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان توسط مقامهای حکومتی در حال انجام است و جمع مدیران دولت رئیسی در دو نهاد حکومتی جمع شد.»
اما با این حال برخی فعالان سیاسی بر این باورند که پزشکیان آنگونه که رسانههای اصولگرا مدعی شدهاند تغییر و تحول آنچنانی طی این مدت انجام نداده است.
به عنوان مثال غلامعلی رجایی درباره انتصابات مدیران در دولت مسعود پزشکیان گفت: سرعت دولت آقای پزشکیان در عزل و نصب مدیران اجرایی مطلوب نیست. انتظار داشتیم که رئیس جمهور با کمک معاون اول انتصاب مدیران را تسریع کند اما این اتفاق نیفتاده است و جسته و گریخته می شنوم که صدای برخی نیروهای فعال در ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان درآمده و می گویند «مدیران دولت قبل همچنان سرکارند و راست راست به چشم ما نگاه می کنند».
وی با اشاره به لزوم جلب رضایت پایگاه اجتماعی دولت در زمان عزل و نصب ها افزود: هنوز این رضایت جلب نشده است. توقع تغییرات سریعتری را در حوزه مدیریتی دولت داشتیم. تقریبا یک ماه از رأی اعتماد مجلس به کابینه می گذرد، در این مدت قطعا وزرا بررسیهایشان را انجام داده اند و حالا باید تغییرات معاونان وزارتخانه ها با شیب تندی استارت بخورد.
این فعال سیاسی درباره علت کُندی در عزل و نصب مدیران اجرایی اظهار کرد: روحیه آقای پزشکیان همین است. هر کس جای آقای پزشکیان بود قطعا عذر آقای زاکانی را از حضور در جلسات هیأت دولت می خواست. حضور آقای زاکانی در جلسات هیأت وزیران یک وصله ناچسبی است چون آنقدر آقای زاکانی در شهرداری عملکرد نامطلوبی دارد که صدای اعضای شورای شهر هم درآمده است. دولت می تواند مشکلات تهران را به شکل های دیگری حل کند. در مجموع آن قاطعیت لازم در انتصابات دولت مشاهده نمیشود.
علیمحمد نمازی دیگر فعال سیاسی نیز در همین خصوص به سایت نامه نیوز گفت: «اکنون تغییر محتوایی در دولت ایجاد شده است و دولت نزدیک به اصولگرایان به دولتی نزدیک به اصلاحطلبان تغییر یافته است. در دولت قبل همه نیروها تا حتی مدیران کل استانها هم تغییر کردند و حالا آقای پزشکیان نه به آن اندازه ولی میخواهد تغییراتی را در مدیریتها ایجاد کند اما رادیکالها همین را برنمیتابند. هنوز استانداران و مدیران کل آموزش و پرورش تغییر نکرده است. این همه سروصدای رادیکالها برای چیست؟ اگر باور به دموکراسی داریم، دولت مستقر حق دارد مدیران خود را روی کار بیاورد تا بتواند پاسخگوی عملکرد آنها باشد. رادیکالها از رئیسجمهور عملکرد بخواهد و بگویند نیرویت را بیاور اما پاسخگو باش اما اگر نیروهای دولت نزدیک به خودش نباشد، در آینده هم رئیسجمهور پاسخگو نخواهد بود زیرا میگوید اینها نیروهای من نبودند».
با این همه روزنامه اعتماد از احتمال انتخاب استاندار زن برای استانهای فارس، ایلام، سمنان و مرکزی خبر داده است. مشخص نیست این ادعا چقدر صحت خواهد داشت اما با این حال به نظر میرسد دولت پزشکیان مسیر سختی را پیش رو خواهد داشت. اصولگرایان در حالی از دولت انتظار سهمخواهی دارند که خودشان در دولت قبل حاضر نبودند حتی فردی میانهرو را به کار بگیرند. در حالیکه مردم این پرسش را مطرح میکنند که این وفاق ملی چرا توسط حاکیمت و نهادهای حکومتی انجام نمیپذیرد.