کد خبر : 153482 |

ذوالفنون‌زن تئاتر ایران؛ پری صابری

شرح نامیرایی تئاتر؛ در ستایش جهانی که پری صابری آفرید.

 

ذوالفنون‌زن تئاتر ایران؛ پری صابری، عصر و عهد هنر امروز را درک کرده بود و به رنج و ریاضت، آنچه را که در این سو و آن سوی مرز آموخته بود، مانند گنجی گران‌مایه به جای گذاشت تا آن‌چنان که حکیمانه در تولد تالار مولوی، عاشقانه در تولید تئاتر متعالی، متفکرانه در صدور هویت ملی کوشید، مادرانه در تولد چند نسل آگاه تئاتری این سرزمین از جان دریغ نکرده باشد. پری صابری، تئاتر را زیسته بود و بلد راهِ آبادی و آگاهی این عرصه بود. پشت‌گرم به کوه ادبیات کهن، سرخوش از فهم هنر معاصر و دل‌سپرده‌ به تجربه خویش بود و به کیمیای این سه، توانسته بود بر تن تئاتر ایران، خلعت افتخار و کسوت ابتکار بپوشاند. حیات و ممات این برومند بانوی هنر اکنون به شدن و بودن تئاتری می‌ماند که به شوق و شادی و رنج خلق می‌شود و به امید و آرزو شکل می‌بندد و بی‌هیچ پایانی ادامه می‌یابد و مانند بشیر و نذیری هنرمندانه، همواره در شنیدن است. پژواک هنر پری‌ صابری که سال‌هاست حق معلمی‌اش بر گردن و گرده هنر و هنرمندان این دیار است، باید به مراقبت و بسزا گرامی داشته شود و در شمار گفتمان‌های دانشجویی و مهارت‌های هنری قرار گیرد. او آنچه را که باید، بیش و کم به جای آورده است و همچنان که فروتنانه به دستکار دیگران احترام گذاشت و از غنیمت دسترنج اعزه ادب و هنر دیروز و امروز ایران و جهان سود برد و میراثش، ارزش‌ افزوده هنر شد، باید کارنامه او به دقت و فراست، فهم شود و اسباب تربیت و ترفیع تئاتر روزگار ما باشد.

حُسنِ حال پری صابری اکنون پیش‌روی ماست. زبده‌‌ آفرینشگری که به‌ خوش‌‌احوالی تئاتر اندیشیده بود و هیچ به شده‌هایش قانع نشد و پیرانه‌سر و جوان‌وار به جست‌وجوی بدعت‌ها و بدایع هنر، قلم و قدم برداشت. از پس بدرقه‌اش سزاوار است که خاطر خویش را از گزند فراموشی بر‌حذر داریم و نام‌ نازنینش را در تولد هر تئاتر مرور کنیم.

روزنامه شرق

سید مجتبی حسینی