حالا به فرض پزشکیان را پاک از اعتبار انداختید. بعدش میخواهید چه کنید؟
کرباسچی: وقتی ما میگوییم که باید این امید را پاس داریم، یعنی اینکه سعی کنیم این امید را در جامعه زنده نگه داریم. به نظر من این اتفاقی که رخ داده است و عدم حضور جوانها و بانوان که از خاستگاههای رایدهندگان بوده، ریشه امید را میسوزاند و مردم را ناامید میکند و همان دیدگاهی را تقویت میکند که مخالفین رای دادن میگفتند «فرقی نمیکند چه کسی انتخاب شود» و این به نفع کشور نیست
هر کدام ما بجای آقای پزشکیان بودیم شاید تصمیمی بهتر از این نمیتوانستیم بگیریم
گروه سیاسی- « بیشترشان را چندان نمیشناسم، برای همین ارزیابی خاصی ندارم و آرزو میکنم کابینه ایشان موفق شود.» این مختصرترین واکنش علی عبدالعلیزاده رئیس ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، در ارزیابی کابینه پیشنهادی رئیسجمهور به مجلس طی 48 ساعت گذشته بود. پس از آنکه مسعود پزشکیان لیست کابینه پیشنهادیاش را به مجلس معرفی کرد افراد زیادی نسبت به این لیست اشکال وارد کردند و برخی دیگر هم معتقدند که پزشکیان برای گرفتن رای اعتماد از مجلس چاره دیگری نداشت. برای همین نخستین فردی که ساز جدایی را کوک کرد محمدجواد ظریف بود که با انتشار بیانیهای نوشت که از معاونت راهبردی استعفا داده و به دانشگاه بازخواهد گشت. او مدعی شد: « از نوزده وزیری که معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها و یا شورای راهبری بودند.»
به عبارت دیگر تنها 10 وزیر از دل شورای راهبردی به مجلس معرفی شده و ساز و کار انتخاب 9 وزیر پیشنهادی دیگر مشخص نیست چگونه بوده و اساساً بر اساس چه متر و معیاری به مجلس معرفی شدهاند اما حداقل درباره دو وزیر صراحتاً میتوان به این نکته اشاره که وزارت کشور، و ورزش و جوانان سهم قالیباف از کابینه پزشکیان است.
ظریف همچنین از مردم بابت ناتوانی از پیگیری امور در دالانهای سیاست داخلی پوزش خواست و صبح روز دوشنبه در دومین بیانیهاش مدعی شد: «برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی و تردید در مفید بودنش در معاونت راهبردی بود و آن بهانه سیاسی، استعفا داده است. او نوشت که هنوز به تمام آنچه در مورد پزشکیان در دوران انتخابات گفته باور دارد.»
اما احمد زیدآبادی معتقد است اوضاع آنگونه که ظریف مدعی آن شده نیست. زیدآبادی خطاب به ظریف نوشت: «بعدش چی؟ پزشکیان را روی میدان مین فرستادند و قبل از اینکه حتی مینی منفجر شود، او را نه فقط وسط معرکه به حال خود رها کردند بلکه به رگبار هم بستهاند! خب حالا به فرض پزشکیان را پاک از اعتبار انداختید. بعدش چی؟ میخواهید چه کنید؟»
با این حال غلامحسین کرباسچی نظر دیگری دارد. او به روزنامه هممیهن گفت: «وقتی ما میگوییم که باید این امید را پاس داریم، یعنی اینکه سعی کنیم این امید را در جامعه زنده نگه داریم. به نظر من این اتفاقی که رخ داده است و عدم حضور جوانها و بانوان که از خاستگاههای رایدهندگان بوده، ریشه امید را میسوزاند و مردم را ناامید میکند و همان دیدگاهی را تقویت میکند که مخالفین رای دادن میگفتند «فرقی نمیکند چه کسی انتخاب شود» و این به نفع کشور نیست؛ بنابراین من فکر میکنم تحت فشار قرار دادن ایشان که از شعارهایش عدول کند و افرادی که آن شعارها را قبول ندارند وارد کابینه کند، به ضرر کل کشور تمام میشود.
کرباسچی اضافه میکند: «در نقاط مختلف کشور افرادی معترض هستند و در بخشهای مختلف توقع داشتند که تغییر و تحولی رخ دهد. ما میفهمیم که ایشان محذوریت زیادی داشته، اما این هشدار را میدهم کهعدم توجه به شعارهای انتخاباتی و خواستههایی که آقای پزشکیان در جامعه احیا کرده، در کل به ضرر کشور خواهد بود و به نفع امنیت و جو سیاسی کشور نیست، ولی به هر صورت انتخاب ایشان است و ما به ایشان اعتماد داریم و امیدواریم که ایشان بتوانند با همین همکاران و همراهی مجلس پیش بروند و همین همکاران مطابق با شعارها و خواستههای ایشان عمل کنند.»
اما در سمت دیگر ماجرا هستند افرادی که بر این باورند که پزشکیان چاره دیگری نداشت. احمد مازنی نماینده مجلس دهم در همین رابطه میگوید: «اگر به شرایط قبل از انتخابات ریاست جمهوری نگاه منصفانه ای داشته باشیم و از طرفی محدودیت های موجود در ساخت قدرت و تنوع انتظارات را درنظر بگیریم، واقعیت آن است که هر کدام ما جای آقای دکتر پزشکیان بودیم شاید تصمیم بهتر از این نمیتوانستیم بگیریم. امیدوارم مجلس با رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی کمک کند تا دولت زودتر کار خودش را شروع کند.»
مهدی آیتی، نماینده مجلس ششم اما نظر صریحتری نسبت به آنچه روز یکشنبه رخ داده دارد. او معتقد است: «قبل از اینکه نتیجه انتخابات مشخص شود خیلیها میگفتند که بار دیگر کلاه سر اصلاحطلبان رفت؛ همان کلاهی که در سال 92 و در پی حمایت از آقای روحانی هم سرشان رفت. درست هم بود و حالا میبینیم که قرار است بخش عمدهای از دولت را اصولگرایان اداره کنند. آقای پزشکیان تا همین حالا درباره حجاب سکوت کرده است و حتی این مسئله را هم نمیتواند حل کند. او در حد روحانی هم جرئت و جسارت ندارد که چهارتا حرف بزند».
وی اضافه میکند: «آقای پزشکیان در انتخاب اعضای کابینه و آرایش دولت، تحمیل عقیدهها از سوی جناحهای سیاسی و چهرههای مطرح را پذیرفت و نتوانست انتخابهایی آزاد داشته باشد. پیشبینی میشود کمی که جلو برویم، به آن تعبیری اصولگرایان درباره دولت پزشکیان میرسیم؛ مبنی بر اینکه دولت سوم روحانی خواهد بود و حتی به نظر من به صلابت و اقتدار دولت روحانی هم نخواهد بود زیرا خود آقای پزشکیان هم با آقای روحانی قابل مقایسه نیست. آقای روحانی در تجربیات حکمرانی و حوزه دیپلماسی بسیار قویتر از آقای پزشکیان بود. آقای روحانی در کنار آقای هاشمی رفسنجانی سی-چهل سال درس حکمرانی دیده است اما آقای پزشکیان هیچ کدام از این تجربیات را ندارد. آقای روحانی از اول تا آخر انتخاب اعلام میکرد که من اصولگرا هستم و اصلاحطلب نیستم. آقای پزشکیان هم همین حرف را زد».
با این حال به نظر میرسد که پزشکیان راه بسیار دشواری را پیش رو دارد. یک سایت اصولگرا مدعی شده که پس از انصراف آذریجهرمی و ظریف از ادامه همکاری با پزشکیان، علی طیبنیا هم بزودی انصراف خودش را اعلام خواهد کرد.
هر چند اصولگرایان از این انصرافها خوشحالند و مینویسند که پزشکیان با این کنارهگیری ها نباید قافیه را ببازد و تحت فشار اصلاحطلبان قرار بگیرد. اما کماکان یک پرسش اساسی در بین رسانهها و کاربران خطاب به پزشکیان مطرح میشود که اگر قرار بود بیش از نیمی از کابینه به اصولگرایان برسد، اساساً چرا مردم به نماینده جبهه اصلاحات رای دادند؟