ماجرای زنجیرزنی دختران بیحجاب چه بود؟ گفت وگوی دینی در نسل زِد
امروز شاید بسیاری از جوانان یک قرائت بهخصوص را نپذیرند اما هیچ گاه از مسائل معرفتی و دین عبور نکرده و بلکه همچنان خود را معتقد و پایبند میدانند. با این وجود قرائتهای مختلفی از دین در جامعه به وجود آمده که جوانان براساس دغدغههای خود به این قرائتها گرایش پیدا میکنند. جوان امروزی از حیطه عبادت خارج نشده است. به عبارت دیگر قرائتهای سختگیرانه جای خود را به قرائت اجتماعی از مفاهیم معرفتی خواهد داد.
بیحجابهایی که اعتقادات مذهبی هم دارند، در هیئت و زنجیرزنی شرکت کردند
گروه سیاسی- «به پیشواز عزاداری دختران نسل زد برویم.» این عنوان مطلبی است که محسن رنانی، جامعهشناس و استاد اقتصادِ دانشگاه اصفهان خطاب به سردار هداوند، فرمانده انتظامی کرج نوشت و در آن قید کرد : «من از دیدن دینورزی آزادانه نسل زد بسیار خوشحالم. آنان با دین مشکلی ندارند، آنان با فسیل شدگی ما بهنام دین مشکل دارند.»
اما ماجرا چه بود؟ همه چیز از انتشار یک فیلم کوتاه شروع شد. دخترهایی نوجوانی که بدون حجاب در یک دسته عزاداری درحال زنجیر زدن بودند و بلافاصله پلیس از شناسایی و احضار این افراد خبر داد و به دنبال آن اعلام شد که مجوز هیات کرجی هم به دلیل عدم کنترل لازم لغو شده است.
سردار حمید هداوند درباره این ویدیوی پربازدید شده و محتوای آن گفت: «با عنایت به انتشار ویدیویی در فضای مجازی مبنی بر حضور چند دختر بیحجاب در دسته عزاداری روز عاشورا و خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی در سراسر کشور؛ پیگیری موضوع در دستور کار مأموران پلیس استان قرار گرفت.»
اما محسن رنانی نظر دیگری دارد. او در نامه به فرمانده انتظامی کرج نوشت: «فرمودهاید به علت «هنجار شکنی و خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» دستور احضار آن دختران داده شده است؛ لطفا بفرمایید معیار هنجارشکنی چیست؟ قانون ملاک است یا قضاوت افکار عمومی؟ اگر قانون ملاک است؛ آیا عنوان مجرمانهای در قوانین جزایی تحت عنوان «هنجارشکنی» یا «خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» وجود دارد؟ اگر آری، احضار این دختران بر اساس دستور کدام مرجع قضایی بوده است؟
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «اگر افکار عمومی ملاک است، منظور افکار عمومی کدام یک از بخشها یا قشرهای جامعه است؟ مثلا اگر از نتایج انتخابات اخیر کمک بگیریم، اکنون جامعه دارای سه گروه جمعیتی بزرگ است (۵۱ درصدی، ۲۷ درصدی، و ۲۲ درصدی) که اینها قضاوتشان نسبت به یک چنین پدیدهای متفاوت است، معیار شما برای تبعیت از افکار عمومی، کدام بخشهای جامعه است؟ اگر خدشهدار شدن احساسات عزاداران، ملاک است، اولا بفرمایید این خدشهدار شدن چگونه اندازهگیری میشود؟ و آیا در پدیدهها و ناهنجاریهای دیگر هم خدشهدار شدن احساسات مومنان و عزاداران ملاک است؟ مثلاً وقتی در برخی هیئتهای عزاداری مردان تا کمر لخت میشوند و در حضور زنان سینه میزنند یا فیلمهایشان را در فضای مجازی بازپخش میکنند و احساسات بسیاری از مومنان و عزاداران از این وضعیت خدشهدار میشود، شما اقدام به احضار میکنید؟ یا وقتی در برخی هیئتها به جای عزاداری، خود را سگان حسین مینامند و عوعو میکنند و فیلم آن را نیز پخش میکنند و این عمل احساسات بسیاری از مومنان را مخدوش میکند (چرا که ایمان نیز نمیتواند ما را از مقام انسانی خلع کند)، آیا نیروی انتظامی احضار میکند؟
رنانی در ادامه این سوال را طرح میکند که: «در برخی عزاداری های شبانه در کل ایام محرم و صفَر، برخی مداحان، حتی در ساعات نیمه شب، با فریادهای ناهنجار خود پشت بلندگو، تا چند صد متر آسایش شبانه را از شهروندان میگیرند و موجب شرمندگی مومنان و عزاداران ساکن محل میشوند، به نظر شما این مورد هم هنجارشکنی است و لازم است برخورد شود؟ به نظر شما قمهزدن و انتشار تصاویر خون آلود قمهزنان در فضای مجازی هنجارشکنی هست یا نه؟ آیا لازم است قمه زنان احضار شوند و با انتشار دهندگان آن فیلمها برخورد شود؟
در در آخر این استاد نهادگرا گریزی هم به ماجرای حوزه علمیه ازگل میزند و میپرسد: «آیا اگر امام جمعهای روی منبر دروغ گفت و فسادی را انکار کرد و بعدا اسناد دروغ او آشکار شد و میلیونها نفر از مومنان این کشور از این رفتار شرمنده و سرافکنده شدند و احساساتشان جریحهدار شد، او را هم احضار میکنید؟ آیا وقتی عدهای با هر نیتی، خیابان را میبندند تا چای و شربت و آش نذری توزیع کنند، و وقت و برنامه هزاران شهروند را ضایع میکنند، این هم ناهنجاری محسوب می شود یا نه؟ و البته خوب است نیروی محترم انتظامی یکبار برای همیشه و با شفافیت اعلام کند که برای عزیزان آن نیرو هنگام انجام وظیفه، قانون ملاک است یا هنجار یا افکار عمومی یا میل مجری قانون؟»
مسئله زنجیر زدن چند دختر بدون حجاب به همین اقدام پلیس ختم نشد، حجتالاسلام مجید باباخانی رئیس سازمان هیأت و تشکلهای دینی درخصوص فیلم منتشر شده از حضور افراد بیحجاب در دسته عزاداری یک هیأت گفت: «فیلم منتشر شده درخصوص هیئتی در شهرستان کرج است که متاسفانه اینگونه رفتارها از آنها مسبوق سابقه است. به همین دلیل قبل از ماه محرم به این هیأت تذکر داده شد زیرا در خیابان مجلس عزاداری دارد. فیلم منتشر شده برای روز عاشوراست که بلافاصله با همکاری نیروهای انتظامی، مسوول هیئت احضار شد و سیر قانونی درخصوص برخورد با او در جریان است.»
رئیس سازمان هیأت و تشکلهای دینی مدعی شد: «اقدام صورت گرفته در این هیئت متاسفانه برنامهریزی شده بود و با برنامه این فیلم تهیه و منتشر شد و به همین دلیل، مجوز هیأت لغو شد. تیم رسانهای که در توزیع این فیلم فعالیت داشت و در فضای خارج از کشور بازنمایی شد، با برنامهریزی شده اقدام کردند که از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی درحال شناسایی و برخورد است.»
اما با این وصف، یک جامعهشناس با انتشار خبر زنجیرزنی دختران بدون حجاب و البته احضار آنها در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بیحجابهایی که اعتقادات مذهبی هم دارند، در هیئت و زنجیرزنی شرکت کردند؛ نه اینکه در هیئت کشف حجاب کردند. میان این دو توصیف از یک فیلم منتشرشده، تفاوت بسیار است.»
محمدرضا جوادی یگانه در ادامه نوشت: «تفاوت میان فهم جامعه با فهم تندروها از تغییرات اجتماعی جامعه ایران. از منظر نقض احکام شرعی، چه تفاوتی میان زن بیحجابی که در هیئت شرکت میکند، با مرد ریش تراشیدهای که در عزاداری است، وجود دارد؟ هر دو حکم شرع را نقض کردهاند. اما عرف متدینین در باره مردان مدارای بیشتری دارد.»
جوادی یگانه در توضیحی بیشتر درباره محتوای ویدیوی منتشر شده نوشت: «از اعتقاد مذهبی دخترانی که در فیلم عزاداری در کرج، بیحجاب زنجیر میزنند، دفاع کردم و نوشتم: «بیحجابهایی که اعتقادات مذهبی هم دارند، در هیئت و زنجیرزنی شرکت کردند؛ نه اینکه در هیئت کشف حجاب کردند. میان این دو توصیف از یک فیلم منتشرشده، تفاوت بسیار است: تفاوت میان فهم جامعه با فهم تندروها از تغییرات اجتماعی جامعه ایران.» اما لازم است به این دختران هم عرض کنم رعایت آداب مراکز و مراسم مذهبی لازم است.»
او ادامه داد: «همانطور که شما جلوی پدر و مادرتان جوری رفتار نمیکنید که جلوی دوستانتان؛ در هنگام حضور در عزاداری و هیئت هم آداب آن را باید مراعات کنیم. همانطور که وقتی نزدیکانمان فوت کردهاند، سیاه میپوشیم و نمیخندیم، ریش میگذاریم و آرایش نمیکنیم. مراعات همین آداب و جزئیات است که ایرانیها را متمایز کرده است. همچنین به باید داشته باشید در صد و پنجاه ساله اخیر، هر گاه اصلاحاتی در ایران شروع شده، برخی از طرفداران تندروی مصلح، رفتارهایی کرده و نظراتی دادهاند، که بخشهای مذهبی و محافظهکار جامعه، از وسعت و بنیانافکنی اصلاحات ترسیدهاند و مخالف اصلاحات شدهاند. و به خاطر روگردانی و ترس آنها، کل پروژه اصلاحات متوقف شده است.»
تقی آزاد ارمکی، دیگر جامعهشناس سرشناس کشورمان هم در این زمینه معتقد است: امروز شاید بسیاری از جوانان یک قرائت بهخصوص را نپذیرند اما هیچ گاه از مسائل معرفتی و دین عبور نکرده و بلکه همچنان خود را معتقد و پایبند میدانند. با این وجود قرائتهای مختلفی از دین در جامعه به وجود آمده که جوانان براساس دغدغههای خود به این قرائتها گرایش پیدا میکنند. جوان امروزی از حیطه عبادت خارج نشده است. به عبارت دیگر قرائتهای سختگیرانه جای خود را به قرائت اجتماعی از مفاهیم معرفتی خواهد داد.
مقصود فراستخواه، یکی دیگر از جامعه شناسان مطرح با اشاره به همین مطلب یعنی اینکه گفته می شود نسل جدید دین گریز شده است معتقد است: «اینکه گفته می شود جامعه دیگر دینی نیست و نسل جدید دیگر دین ورزی و دینداری نمی کند، در حقیقت به معنای برآورده نشدن انتظارات حداکثری برخی گروه ها و ایدئولوژی هاست؛ کسانی انتظاراتی از دینداری دارند و چون در جامعه و میان نسل جوان، درک از دینداری به آن صورت که این افراد می خواهند نیست، مردم را به دیندار نبودن متهم می کنند در حالی که مساله ما اینجا مساله نسلی است، وقتی نسل تغییر می کند، طبیعی است که باید میان نسل قبلی و جدید یک گفت وگویی صورت بگیرد، اگر این گفت وگو و تفاوت های میان نسلی به رسمیت شناخته نشود، منجر به شکاف و تعارض نسلی می شود.»