دولت دوم رئیسی یا دولت سوم روحانی؟
پدیدەی پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳
علیرضا نوری که مانند پزشکیان، پزشک و سیاستمدار بود در 23 مرداد 1380 پیش هاشمی رفسنجانی میرود تا مخالفت خود را با وزارت همکارش در دولت دوم خاتمی بیان نماید. نوری به هاشمی میگوید: همان فضای سال 57 در فکر او [پزشکیان] است و نظرات غیر قابل قبول و غیر قابل اجرا دارد.
صلاحالدین خدیو/ روزنامهنگار
اعلام فهرست نهایی کاندیداهای ریاست جمهوری، تا حدودی غافلگیر کننده بود، بیشتر از بابت حضور مسعود پزشکیان یک نامزد بالقوەی اصلاح طلب و شناخته شده.
اعضای شورای نگهبان در تنظیم لیست نهایی احتمالا گوشه نگاهی هم به مقولەی رقابتی کردن انتخابات و تشکیل یک دو قطبی انتخاباتی داشتەاند.
هر چند لیست امروز با لیست سال 1400 این شورا و دایرەی محذوفان آن شباهتهایی اساسی دارد و به ویژه منطق سیاسی یکسانی در چینش نهایی آن مشهود است، اما یقینا میان عبدالناصر همتی و پزشکیان تفاوت های بزرگی وجود دارد.
سه سال قبل سهمیەی اصلاح طلبان همتی بود و امسال پزشکیان.
دومی ظرفیت رای آوری بیشتری در هر دو زمینەی پایگاه قومی و سیاسیاش دارد و مسالەی اساسی هم همین است.
آیا این مولفه میتواند بازی نهایی را که بر مبنای "تشکیل دولت دوم رئیسی" بجای "دولت سوم روحانی" طراحی شده، بهم بزند؟
رصد واکنشها در فضای مجازی و شبکەهای اجتماعی بیانگر فعال شدن نیروهای سیاسی در هر دو زمینەی قومی و سیاسی پزشکیان است.
داو اصلی اما، قابلیت نیروهای سیاسی برای بسیج نیروهای اجتماعی و به حرکت درآوردن آرای خاکستری است.
پزشکیان یک تیپ سیاسی خاص است و این خاص بودگی عمدتا به هویت قومی و جناحی هیبریدی او باز میگردد.
"کردی گوی ترکی" که تسلطش بر زبان کردی در حد زبان مادریش است. متولد شهر کردنشین و سنی مهاباد که هنوز ارتباطاتش را با شهر زادگاهش حفظ کرده و حتی آن را گسترش هم داده است.
جهت ایضاح بیشتر مطلب لازم است گفته شود که در شهر مهاباد دهها خانوادەی ترک تبار وجود دارد که در گذر زمان در فرهنگ مسلط شهر استحاله یافته و به کردهای سنی مذهب تبدیل شدەاند.
اما پزشکیان در عین حال که هنگام حضور در زادگاهش به یک "کرد اکتسابی" تبدیل میشود، در حفظ هویت مذهبی و قومی انتسابیش ثابت قدم و مصمم است.
در اوان سالهای پر التهاب انقلاب که مهاباد کانون جنبش ملیگرایی کرد بود، وی به همراه دوستان کردش، تشکلی بنام سازمان جوانان مسلمان بنا نهاد و به آموزش و تفسیر قرآن پرداخت.
وجود تنها یک عضو شیعه آن هم احتمالا در رأس سازمانی متشکل از دهها نفر کرد سنی، بیانگر اوج این اختلاط هویتی است.
چیزی که امروز احتمالا بە مثابەی "اغتشاش هویتی" نگریسته شود، در فضای هنوز خالی از فرقهگرایی مذهبی سالهای اواخر دهەی پنجاە امری معمول و قابل قبول بود.
هویت سیاسی و تعلق جناحی پزشکیان مانند هویت قومی او مغشوش و هیبریدی است.
تعابیری نظیر اصلاح طلب اصولگرا و چپ سنتی ناظر به این موقعیت فکری و سیاسی خاص است.
احتمالا روشنترین توصیف در این زمینه متعلق به دکتر علیرضا نوری برادر فقید عبداله نوری است.
نوری که مانند پزشکیان، پزشک و سیاستمدار بود در 23 مرداد 1380 پیش هاشمی رفسنجانی میرود تا مخالفت خود را با وزارت همکارش در دولت دوم خاتمی بیان نماید.
نوری به هاشمی میگوید: همان فضای سال 57 در فکر او [پزشکیان] است و نظرات غیر قابل قبول و غیر قابل اجرا دارد.
اگر بخش دوم اظهارات وی را فاکتور بگیریم، باید به درستی بقیەی آن اذعان کرد. پزشکیان یک انقلابی پنجاه و هفتی است و در نوستالژی آرمانها و اهداف انقلاب به سر میبرد.
انقلابی که در مسیر مانند آنچه در ابتدا بود، نماند و پزشکیان در تمام این سالها مشتاق بازگشت به "دوران صدر" آن بوده است.
الگوی کارزار انتخاباتی و نحوەی حضور و بیان وی در مناظرەها و نیز یارگیریها و ائتلافهایش، در پل زدن روی سنجههای هویتی پیشگفته و به حرکت در آوردن آرای خاموشی که بالقوه پایگاه اجتماعی وی محسوب میشوند، مهم است.
باید منتظر ماند و دید.