کد خبر : 149886 |

جنگ جهانی سوم از تایوان آغاز می‌شود

در انتظار جنگ جهانی سوم در تایوان/ چین آماده رویارویی دریایی با آمریکا/ قدرت ناوی پکن چقدر است؟

جنگ جهانی دوم زمانی به آمریکا رسید که ژاپن به بندر پرل هاربر حمله کرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند جنگ جهانی سوم هم زمانی شروع می شود که یک جنگ دریایی رخ دهد و یک غول شرق آسیایی جدید به کشتی های آمریکایی در اقیانوس آرام حمله کند.

به گزارش خبر فوری، تنش ها در شرق آسیا و تایوان در حال افزایش است. رزمایش دو روزه هوایی – دریایی چین در نزدیکی تایوان و عبور جنگنده های پکن از مرز این کشور باعث وحشت غرب و متحدان شرق آسیایی تایوان شده است. چین برای نخستین بار در سه سال اخیر تایوان را تهدیدی جدی کرد. عبور جنگنده های چینی از مرز تایوان نگرانی جدی آمریکا را در پی داشت و واشنگتن نگران است که وارد جبهه سوم درگیری های بین المللی (بعد از اوکراین و غزه) شود.

مساله چین واحد؛ مساله ای تاریخی/ از سائو سائو تا شی جین پینگ​

آنچه مشخص است این است که چین قصد ندارد از الحاق کامل تایوان به خاک خود دست بکشد. این مساله ریشه در سنت های فکری چینی دارد. در تاریخ چین، حفظ وحدت سرزمینی یک هدف والا و مقدس به حساب می آمده است. در افسانه های چین، حاکمی که می توانست مرزهای طبیعی این کشور را حفظ کرده و مردم این سرزمین پهناور را زیر یک پرچم واحد نگه دارد به مقام بالایی می رسید و مردم او را مانند یک الهه یا قدیس ستایش می کردند.

در کتاب تاریخی «داستان عاشقانه سه پادشاهی» نوشته «لو گوانژونگ» که به جنگ ها و کشمکش های سرزمین چین در پایان دوره حکمرانی سلسله هان می پردازد، فرمانروایان و حکام منطقه وظیفه دینی خود می دانند که وحدت چین را بازگردانند و حتی شخصیت منفی این داستان یعنی «سائو سائو» هدف اصلی زندگی خود را یکپارچگی شمال و جنوب چین می داند. این مساله به صورت باوری دینی درآمده و در ناخودآگاه جمعی چینی ها نهادینه شده است.

بعد از روی کارآمدن مائو، اگرچه باورها و ادیان سنتی چین به محاق رفتند اما باورهای بنیادین چینی که ساختار فکری مردم این سرزمین را تشکیل می دهند، همچنان به حیات خود ادامه دادند. دو دستگی حاصل از نیروهای خلق و نیروهای جمهوری چین باعث شد تایوان از سرزمین اصلی چین جدا شود.

پیش از پایان جنگ جهانی دوم، بیشتر سرزمین های چین در اختیار دولت ژاپن بود. نیروهای مائو و نیروهای ملی چین همزمان با ژاپن می جنگیدند. بعد از پایان جنگ جهانی و خروج ژاپن از چین، مائو توانست بیشتر مناطق سرزمین چین را به تصرف خود درآورد اما  مجمع‌الجزایر تایوان و پنگو به نیروهای ملی رسید و کشور «جمهوری چین» در آنجا تشکیل شد. سازمان ملل و بلوک غرب تا دهه ها، حکومت جمهوری چین را به عنوان حاکمیت رسمی چین شناخته و مائو را به رسمیت نمی شناختند. با تغییر وضعیت و تلاش های کسینجر و نیکسون، پکن و حکومت مائوئیستی چین به رسمیت شناخته شد و حق وتوی تایوان نیز به آن اعطاء گردید.

با این حال، اختلافات چین و غرب تداوم یافت. این اختلافات باعث شد غربی ها نزدیک تایوان بمانند و از آن حمایت اقتصادی و سیاسی و نظامی کنند. زمانی که چین قدرت نظامی زیادی نداشت، خطری تایوان را تهدید نمی کرد. بعد از انقلاب اقتصادی چین و تجهیز ارتش سرخ به تسلیحات نوین، پکن ترجیح داد که آرمان و ایده قدیمی «سرزمین واحد چین» را مجددا پیگیری کند. آرمان و تکلیف دینی – ملی سائو سائو (آخرین نخست وزیر هان و پدر نخستین امپراتور سلسله ی) و لیوبی (اولین امپراتور سلسله شو) و سون کوان (نخستین امپراتور سلسله وو) به صورت ناخودآگاه در ضمیر حاکمان چین کمونیست نیز وجود داشت.

رهبران چین سرخ به طرق مختلف تلاش داشتند که تایوان را به خاک اصلی چین الحاق کرده و «چین واحد» را احیاء کنند اما حمایت همه جانبه آمریکا از تایوان مانع از این امر می شد.

آتشی که از دریا شروع می شود​

آنچه بیش از هر چیز مانع از اجرای عملیات نظامی چین در تایوان می شد قدرت نظامی پایینش نسبت به آمریکا بود. این نقصان در سالهای اخیر جبران شده است. چین در ارتش و تسلیحات خود دست به یک انقلاب زده است. در میان تسلیحات و شاخص های نظامی چین، ناوها و نیروی دریایی آن بیش از سایر شاخص ها قدرتمند شده اند. چین در دریاهای مرزی خود با تهدیدات استراتژیک مختلفی مواجه است. آمریکا و متحدانش از جمله استرالیا و کشورهای جنوب و شرق آسیا ائتلافی دریایی تشکیل داده اند و کشتی های آنان در آبهای دریای چین جنوبی و شرقی، دریای زرد، دریای فیلیپین و اقیانوس آرام حرکت کرده و پکن را تهدید می کنند. به همین دلیل، چین در عرصه نیروی دریایی دست به انقلابی بزرگ زده است.