ایران برای ایرانیان؛ فراکسیون توسعه ملی
اگر دکتر پزشکیان و همراهان بتوانند حصار کهنه را بشکنند و با شعار توسعه ملی ۱۰۰ الی ۱۲۰ چهره غیر جناح حاکم را گرد هم بیاورند تاثیر جدی در مصوبات آتی مجلس خواهند داشت
جلیل خاوند کار
استاد دانشگاه و پژوهشگر سرمایه فکری
در اخبار آمده است که ترکیب نمایندگان راه یافته در مجلس را ۹۸ تن از حامیان دولت، ۷۴ تن از حامیان قالیباف، ۶۳ تن از اصلاح طلبان و اعتدالیون، ۲۶ تن مستقل اصولی، ۱۰ تن مستقل اصلاحاتی و ۱۹ تن مستقل غیرجناحی تشکیل میدهد.
از سوی دیگر به نظر میرسد دکتر پزشکیان با سابقه سلامت، تایید رهبری و تلاش پیگیر در دور دوم بتواند رهبری فراکسیون مستقل از پایداری و قالیباف را بر عهده بگیرد.
این راهبری ضرورت یک تجدید نظر جدی در شیوه و شعار فراکسیون جدید در جهت پرهیز از شعارهای کهنه جناحی، فرقهای و دینی را ایجاب میکند.
این جمع با انتخاب یک شعار ملی بالغ بر ۱۲۰ نماینده است در حالی که توانایی ایجاد همدلی یا جذب افراد نسبتاً مستقل از جناحهای دیگر را دارد در صورتی که با شعارهای فرقهای تبدیل به تعدادی جمعهای کوچک و ضعیف و قابل هضم برای جناحهای اکثریت خواهد شد.
این جمع با انتخاب شعار ملی خواهد توانست بخش قابل توجهی از ایرانیان وطنخواهِ ساکت را نمایندگی کند اما با شعارهای فرقهای حتی در داخل جریانهای تعریف شده نیز جایی نخواهد داشت.
تجربه تاریخی نشاندهنده موفقیت جریان اقلیت ملی در مقابل اکثریت مقتدر در سه برهه تاریخی است که مهمترین آن به داستان موفقیت اولیه جبهه ملی ایران برمیگردد.
قطعا از چنین جمعی چنان انتظاری وجود ندارد اما آمار حاضر بیانگر آن است که اگر دکتر پزشکیان و همراهان بتوانند حصار کهنه را بشکنند و با شعار توسعه ملی ۱۰۰ الی ۱۲۰ چهره غیر جناح حاکم را گرد هم بیاورند تاثیر جدی در مصوبات آتی مجلس خواهند داشت اما در غیر این صورت، تعداد قابل توجهی از این ۱۰۰-۱۲۰ تن جذب جناحهای قدرت خواهند شد.
مثالهای زیادی از شکست جمع متفرق اصلاحطلبان در طول تاریخ انتخابات ایران وجود دارد.
شکست جمع متفرق شورای اول تهران و بسیاری از شهرها در مقابل جریان نوپای پایداری و تالی فاسد آن یعنی کاندیداهای خودباور و دیگر پرهیز و اتحادشکن اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ داستان پر آب چشمی است که منتهی به ناپایداری حکومت، ظهور جریان انحرافی و نقار و نفاقی شد که نه تنها وحدت ۸۸ نتوانست جبرانش کند بلکه قریب بیست سال است که تمام زندگی مردم را به گروگان گرفته و حتی نصیحت عالیترین مقام مملکتی هم بر این جمع ستیزه جوی پیش رونده کارگر نیست.
کافی است قدر ارزش تاریخی، پوینده، پاینده و قدرتمند احساس ملی ایرانی را بدانیم و از هر فرصتی برای بهره مندی از این احساس والا و پربارتر کردن آن استفاده کنیم.
چنین باد.