ابوالفضل بهشتی: حاکمیت باید نسبت به اعتراض مردم و فساد و حقوق ملت گوش شنوا داشته باشد
اگر کسی بخواهد از شخص فاسد دفاع بکند، بر ضد منافع ملی ایران است و مدافعان وی میخواهند به شبکه آن رانتخوار فاسد مافیایی که در ایران قدرت دارد کمک کنند و این همه فساد ایجاد کرده این همه نارضایتی ساخته است
به نفع خود روحانیت است که حذف بکنید این افراد را. این به نفع منافع ملی است که حذف شوند
پروفسور ابوالفضل بهشتی، استاد دانشگاه کاول بروکسل و عضو اتاق فکر اتحادیه اروپا در گفتگو با مستقلآنلاین، مبارزه با فساد و برنامه آتی شورای عالی مهاجرین و جذب نخبگان خارج از کشور را تشریح کرد. او گفت: چند یک سال پیش به حاکمیت پیام دادم من ۳ تا برنامه دارم در ایران. یکیش به دادگاه ویژه روحانیت فرستادن یک شخص فاسد است. دوم شبکه جذب نخبگان خارج از کشور و حتی غیر ایرانیان برای منافع ملی که الان هم در مسیر درستی افتاده، کار سوم هم بخشیاش برای مهاجرین و خویشاوندان ما در خراسان بزرگ افغانستان، در ایران است که به حقوق انسانیشان برسند. متن گفتگوی ما را که به دلایل قضایی دچار جرح و تعدیل شده، بخوانید:
با عنایت به اینکه جنابعالی کارشناس ارشد بین الملل هستید ما تا کنون مطالبی که از شما میخواندیم در این حیطه بود، اما بخصوص الان در قضیه فساد آقای ... حضور فعال شما را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی میبینیم این برای خود من جالب بود میخواهم برای مخاطبین ما توضیح دهید علت توجه و تمرکز شما به این سوژه چیست؟
زمانی که آقای اژهای دادستان محترم کشور بودند (۱۳۸۸_ ۱۳۹۳) بنده این دغدغه را داشتم که میدیدم عملا قوه قضائیه دچار فساد شده است، در سفرم که یادم نیست کی بود ولی آقای اژهای دادستان کل کشور بودند یک روز خودم شخصا به دفتر آقای اژهای رفتم. موقعی که وارد دفتر شدم یکی از مسئولان با احترام بلند شد و گفت جناب آقای پروفسور بهشتی ما شما را در تلویزیون میبینیم و خیلی هم استفاده میکنیم از مطالب خوبتون و برای ما بسیار جالبه من شما را اینجا میبینم و استقبال کرد. ما را دعوت کردند به چایی و شیرینی و این چیزها. گفتم که آقای اژهای تشریف دارند گفت آقای اژهای داره در دفتر کنار با قاضی سراج برای اون پرونده 22 هزار میلیاردی که اختلاس شده، گفتگو میکنند. آقای موسوی که مسئول دفتر ایشان بودند، گفتند اگر خیلی فوریت داره من به آقای اژهای بگویم که شما را ببیند. گفتم چون پرونده بسیار بسیار حساسه من مزاحم ایشان نمیشوم ولی یک برگهای به بنده بدهید تا موضوعی را بنویسم. ورقهای به من دادند و نوشتم: «جناب حجهالسلام و المسلمین حاج آقای اژهای دادستان محترم کل کشور امروز که وارد قوه قضائیه شدم دیدم که بالای سر در قوه قضائیه زده شده که برادر شما جانباز بوده و به رحمت خدا رفته و شهید شدهاند. آیا میدانید قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران از فاسدترین در جهان است؟»
آقای موسوی گفت چشم من این را به اطلاع آقای اژهای میرسانم. خداحافظی کردم و رفتم و ظهرش آقای موسوی با من تماس گرفت با تلفن همراه که آقای پروفسور بهشتی حاج آقای اژهای زیر پیامی که فرستادید نوشتهاند: «بله تایید میشود و مارا کمک کنید.» دقیقا نوشته بودند تایید میشود در ضمن ایشان گفت زیر همان برگه را نوشته و امضا کردهاند. من هنوز همان برگه را دارم. بعد بمن گفت آقای دکتر شما میتوانید روز بعد بیاید به دفتر ما؟ گفتم چشم هر کمکی باشد من برای کمک میآیم. روز بعدش که رفتم با همان احترام خاصی که نسبت به بنده داشتند گفتند که آقای دکتر شما حاج آقای ... را میشناسید گفتم خیر. گفتند یکی از افرادی که در قوه قضائیه فساد را گسترش داده این آقاست و نمیتوانیم هم ... حل کنیم. خلاصه گفتم تماس بگیرید بروم دفتر ایشان. گفتند دفترش همین بغل است. با دفترش تماس گرفتند که بنده میآیم. رفتم فوری. خودم را معرفی کردم با احترام برخورد کردند. گفتم آقای ... کجاست گفتند در اتاقشان با یکی صحبت میکند. گفتم بگویید که من آمدم. وارد دفتر ایشان شدم یکی هم نشسته بود آمده بود بغل در. گفتم این آقا را بفرمایید بروند بیرون من میخواهم با شما صحبت کنم. نخستین واکنشی که نشان داد گفت شما چند کلاس سواد دارید؟ گفتم من همان سوادی را دارم که پدربزرگم به آقای خمینی یاد داده. ایشان خیلی غافلگیر شد. برایش غیرمنتظره بود. گفتم شما یک هفته فرصت دارید بساطتان را جمع کنید و بروید من حسابتان را میرسم. سپس از اتاق ایشان خارج شدم و چنان درش را کوبیدم در اتاقش را چنان سرو صدا کرد که مسئول دفترش هم ترسید. گفتم حسابتان را میرسم. من خودم بچه آخوندم و آخوندهای جعلی را خوب میشناسم اجدادم هم آخوندهای ملا بودند نه آخوندهای مثل شما. رفتم پیش آقای موسوی و گفتم کار تمام شد. اگر ایشان استقامت کرد برخورد محکمی میکنیم. بعد از چند وقت ایشان را برکنار کردند البته گفتند که استعفا بده و تمام شد. بعد از چندوقت آمد و خطیب جمعه شد. گفتم خدایا این چه وضعی است. به شورای سیاست گذاری ائمه جمعه هم هشدار دادم. البته مربوط به چندین سال پیش است. از طریق یک رابط گفتم آقا جان من بچه آخوندم آن هم آخوند ملا. ملاها خوب خانواده ما را میشناسند و به نفع خودتان است که ایشان را برکنارش کنید. هر چه پیام رساندیم دیدم نخیر اینها واکنشی نشان نمیدهند. با توجه به اینکه ما میدانستیم پشت سر این قداست سازیها که میکنند چیست. قداست سازی که این نمیدانم در جامعه المصطفی میگفتند ایشان شاگرد آیت الله بهجت است. آیت الله بهجت خودش میگوید که چشمش را میبستمه و خودش میرفته کربلا و نجف یعنی آنتش تا اونجا میرفته ولی آنتنش نمیگرفته که داعش را دارند میسازند که عراق و سوریه و آن فاجعهها را بوجود آوردند. شما آیت الله بهجت را قدسیاش کردید و این نوچهها را هم برایش درست کردید خجالت نمیکشید؟ یکی از این علمای جامعه المصطفی این دلیل را میآورد. گفتم آقا شما اگر بخواهید در این مورد دوباره صحبت کنید این یک آخوند جعلی حساب میشود. در جامعه المصطفی سخنرانی داشتم یک آقایی که یادم نیست رئیس جامعه المصطفی بود یک سخنرانی از طرف جامعه المصطفی دعوت شده بودم و عنوانش هم الان یادم نیست و مهم هم بود گفتم که این آخوند پلید است که مافیای رانتخوارهاست.
این اشخاص را میآورند جلو شکل قداستی جعلی بهشان میدهند نمیدانم این شاگرد این است اون شاگرد آن است و اینها شبکه فساد را میسازند و این وضعیت کشور ماست.
خلاصه ۴ سال طول کشید این داستان ما هر چقدر اصرار کردیم گفتیم به نفع خود روحانیت است که حذف بکنید این افراد را. این به نفع منافع ملی است که حذف شوند. هیچ گوشی شنوا نبود به دفتر آقای خامنهای هم چندین بار پیام فرستادم هیچ گوش شنوایی نبود تا امسال.
چند یک سال پیش به حاکمیت پیام دادم من ۳ تا برنامه دارم در ایران. یکیش به دادگاه ویژه روحانیت فرستادن این شخص فاسد است. دوم شبکه جذب نخبگان خارج از کشور و حتی غیر ایرانیان برای منافع ملی که الان هم در مسیر درستی افتاده و وزرات امور خارجه که نشستی هم داشتیم جناب آقای دکتر سهرابی بسیار استقبال کردند. امیدواریم این کار نهادینه بشود و از نظر حقوقی هم بتوانیم یک جایگاهی در جهان داشته باشیم بخصوص در ایران و مطالبهگر باشیم انشالله. از آنجا که این پروسه درست پیش رفته و مسیر درستی دارد از آقای دکتر عبدالله سهرابی مدیر کل محترم وزرات امور خارجه و مسئول شورای عالی ایرانیان خارج از کشور سپاسگزاری میکنم.
کار سوم هم بخشیاش برای مهاجرین و خویشاوندان ما در خراسان بزرگ افغانستان، در ایران است که به حقوق انسانیشان برسند. زیرا که بسیار بسیار در ایران از حقوق انسانی و شرافت انسانیشان بازماندهاند و این ایده هم خوب شکل گرفته در ابتدای راه هست ولی در راه درستی است. این دو موضوع خوب پیش میرود و برنامه داریم برای ایجاد چندین همایش و تمام دست اندرکاران مرتبط با مهاجرین افغانستان را دعوت کنیم برای اظهار نظر.
در مورد مهاجران افغان آقای دکتر تشکیلاتی دارید؟ اینکه میگویید در اوائل راه هستید، تاسیس یک تشکیلات است؟
بله یک شورایی را تشکیل دادیم تحت عنوان شورای عالی مهاجرین. داریم تشکیلاتی ایجاد میکنیم در همین ایام که من به امورات شخصی خودم هم نتوانستم رسیدگی کنم، این دو سه هفته کاملا برای همین سه برنامه اومدم.
درباره فساد این شخص، این مدت که ایران بودید چه کردید؟
به ایران که آمدم این دو سه هفته دوستان در حاکمیت میدانستند و گفته بودم به دوستان ایران، کسانی که بچههای مشتی تختی هستند بچههای دینی هستند و تعصب دارند روی این خاک، از این اشخاص خواستیم که برخورد جدی بکنند با آقای ... تا محاکمه و رسوا شود وگرنه به محل اقامه نماز جمعه بروند و آنجا برخورد جدی با ایشان بکنند تا آنتنهای آقایان گیرا بشود و بفهمند اشخاصی هم پای این کار هستند. تا خوشبختانه دوستان این افشاگری را ایجاد کردند و خیلی هم خوب پیش میرود گرچه باز هم بخشی از این مافیای رانتخوار پلید مثل روزنامه همشهری که به مدیر مسئولش هشدار دادم که علیه شما اعلام جرم کردم. اگر کسی بخواهد از این شخص فاسد دفاع بکند، بر ضد منافع ملی ایران است و میخواهد کمک کند به شبکه آن رانتخوار فاسد مافیایی که در ایران قدرت دارد و این همه فساد ایجاد کرده این همه نارضایتی ساخته است. مملکت این همه شهید داده است، خانواده خودم بالاترین تعداد شهید در ایران را دارد.
عجالتا خیلی خوب پیش رفته، روز جمعه هم من این خبرها را شنیدم آن برنامه سخنرانی ایشان خوشبختانه حدف شده است.
همین آقایان هر موقع به اروپا میآمدند مهمان ما بودند، پذیراییشان کردیم در مواقع بسیار حساس در مقابل منافقین که قصد توهین یا قصد حمله داشتند از این اشخاص محافظت کردیم. خودشان هم میدانند تا امروز بویژه در اتحادیه اروپا و بویژه در بروکسل.
بالاخره نباید اجازه داد که حکمرانان گوش شنوا نداشته باشند. باید حاکمیت گوش شنوا نسبت به اعتراض مردم و نسبت فساد و حقوق ملت داشته باشد وگرنه باز ملت به خیابان میآیند. این واپسین هشداری است که باید حاکمیت بشنود. مراقبت کنند از حرمت خون اینهمه شهید و اینهمه جانباز و اینهمه ایثارگر. ما بعنوان خانواده بالاترین تعداد شهید، و تمام خانوادههای شهدا، هرکسی از مسئولین درحاکمیت، اجازه نمیدهیم به مردم خیانت کنند، به منافع ملی ایران خیانت کنند.
آیا به سرانجام این سه پیشنهاد خوشبین هستید؟ احتمال میدهید به نتیجه برسد؟
بسیار خوشبینم. چون برنامه به نفع منافع ملی است و بدون هیاهو انجام میشود انشالله نتیجه خواهد گرفت. اساسا باید خوشبین بود چون روش ما روش پیامبر است. باید بتوانیم بدون خشونت، تغییر و تحول ایجاد کنیم و با آرامش و مصلحانه کار را به جلو ببریم و تغییر بدهیم. روش پیامبر مهربانی بهترین روش است که میتوانیم داشته باشیم با آرامش و مصلحانه بدون اینکه خدایی نکرده خشونتی در جامعه ایجاد شود و همیشه هم بازخورد داشته انشالله.
اهرم فشار شما چیست؟ اصولا اهرم فشار دارید؟ چون مثلا در بعضی موارد حتی موج رسانهای فضای مخالفت با فساد هم بلند میشود، باز مسئولان مرتبط، گوش شنوا ندارند ولی فشاری که شما میآورید و جواب میدهد با کدام اهرم فشار است؟
اهرم فشاری که داریم جز تشکیلات بینالمللی در اتحادیه اروپا، اینا هم خوب بنده را میشناسند و چیزی هم نمیتوانند علیه بنده دربیاورند. اگر میتوانستند سالها پیش در میآوردند.
اینکه ابوالفضل بهشتی کیست را باید از تجزیهطلبها و منافقین بپرسید که مدتها با آنها درگیر بودم و عملکرد تروریستی آنها و اسناد پول گرفتن از سعودی را ارائه کردم. (سوابقش در آپارات و سرچ گوگل هنوز هم هست)
خلاصه اینکه اگر چیزی میتوانستند از من در بیاورند یا از خانواده بنده، بی درنگ و در یک هزارم ثانیه حتما علیه من اقدام میکردند. خوشبختانه خدا با ماست و دیروز یکی از مقامات برجسته دیروز مراسم افطاری داشتیم گفت شما خیلی هوشمند بودید هیچ گاه مصدر و شغل دولتی را بعهده نگرفتید والان اگر میگرفتید ممکن بود شما را آلوده میکردند به ... الان چون چیزی از شما ندارند و در مقابل بالاترین تعداد شهید در خانوادهتان دارید و از هفت جد شما چیزی نمیتوانند در بیاورند در مقابل شما تسلیم میشوند. دیشب در یک مراسمی برای افغانیها داشتیم بستههای نوروزی را پخش میکردیم، فاجعه است زندگی بعضی از این خانوادههای افغانستانی فاجعه است.
سوال آخر از خدمتتون اینکه آیا این پروژهای که برای مهاجران در نظر دارید یا در مورد افاغنه آیا میشود سره را از ناسره جداکرد؟ یعنی طوری هست که خانواده زن و بچه آسیب نبینند اسکان بگیرند و آنهایی که از سمت طالبان میآیند و متخلف و مجرم هم میآید این متخلفین هم شناسایی شوند؟ مثل مهاجرانی که وارد اتحادیه اروپا میشوند طبعا خوب دسته بندی میشوند.
بخشی از کار من ۲۵ ساله همین است با کانونهای بین المللی کار میکنم و بسیار بسیار تاکیدم روی مردم افغانستان است و بسیار بسیار غم دیدن و ستم وارد بر اینها کمتر از غم فلسطین نیست. کار من برای افغانستان خراسان بزرگ یه کار بسیار راهبردی است یعنی بالاتر از منافع ایران. تلاش میکنم چون خراسان بزرگ و افغانستان مرکزیست که باید غربیها آنجا را بیثبات نگهدارند. میدانند اگر ثبات پیدا کند مرکز اندیشمندان ایرانشهری است. انگلیسیها فهمیده بوند برای تسلط به یک کشور ابتدا و برای اول وارد بندرها شدند از پرتغالیها یاد گرفتند و گفتند مراکزی که در آن کشور مراکز اندیشمندخیز، رزمندهخیز، فرهنگخیز، شاعرخیز را باید نابود کنیم یا باید تنش ایجاد کنیم یا مرزهای تنش ایجاد کنیم. نخستین محل اجرای تفکر استعمار پلید انگلستان، همین خراسان بزرگ افغانستان است. افغانستان یک دهات بزرگی بود اینها همیشه فغان و زاری داشتن اومدن کشور خراسان بزرگ را کردنش بنام افغانستان فغان و زاری و اینهمه فغان و بدبختی برای کشورهای همسایه بوجود آمد. آن جایگاهی که خراسان بزرگ مولانا زاده شد، بوعلیها زاده شدند، رودکیها، بیرونیها، فردوسیها، امروز مرز تنش و مرز بیثباتی است برای همه منطقه و برای آسیا. میدانند که این منطقه خراسان بزرگ افغانستان اگر باثبات بشود و همبستگی آسیایی ایجاد شود، اصلا جهان آرامش و آسایش پیدا میکند. به همین خاطر است که نمیخواهند این افغانستانی که مرز سیاسی بحران ایجاد کردند این را آرام بکنند همه تلاش میکنند که این خراسان افغانستان بیثبات باشد و این بیثباتی به نفع تسلطشان در جهان است.
یعنی ایده ایرانشهری هم در خراسان بزرگ است. ایرانشهری آرامش و آسایش و پیشرفت است و غربیها درست علیه این پیشرفت هستند. میگویند اگر بخواهیم تلسطتمان را بر جهان داشته باشیم باید این منطقه بخصوص خراسان بزرگ را بیثبات بکنیم تا امروز هم موفق بودهاند ولی مطمئن نیستند بتوانند این را ادامه بدهند در جهان و افغانستان.
سپاسگزارم آقای دکتر خیلی لطف کردید.