این زن گفت: دقایقی قبل دختر جوانم با من تماس گرفت و گفت که با همدستی دوستش، شوهر خود را به قتل رسانده است. دخترم می‌گفت قصد داشته‌اند جسد را در داخل حمام خانه‌شان تکه تکه کنند اما از پس این کار برنیامده‌اند.

روایت زن جوان و دوستش از قتل مرد ۲۶ ساله:

هیچ برنامه‌ریزی قبلی برای کشتن امید در کار نبود. چند وقت قبل من با امید به خاطر واکسن و چکاپ یک سالگی دخترم بحث کرده بودیم. آن روز چهار زانو روی سینه من نشست و می‌گفت که می‌خواهد من را بکشد! روز حادثه باز هم با همدیگر به خاطر همین موضوع بحثمان شد.

امید باز هم سمت من آمد و می‌خواست گلویم را بگیرد. من هم چاقوی ضامن‌دار برداشتم و با آن چند ضربه به گردن و شکم امید زدم. همان موقع شیما هم ماجرا را دید و به کمک من آمد. او هم چاقویی برداشت و در دفاع از من به امید ضربه زد.

شیما دوست دوران مدرسه من است.مدتی قبل با شوهرش به مشکل برخورد و به تهران آمد.

وقتی از عقب به گردنش ضربه زدم‌، در بغل خودم افتاد. من و شیما چند ضربه هم به پشتش زده بودیم. وقتی در بغلم بود، یکدفعه بدنش تکان خورد.فکر کردم الان از جایش می‌پرد و چاقو را محکم در شکمش فرو کردم.

جسد را به همراه شیما به حمام بردیم. بعد خودمان در بالکن رفتیم و تا صبح آنجا نشستیم و گریه می‌کردیم و سیگار می‌کشیدیم./ هفت صبح