چند نکته در باب انتخابات!
داوود سلیمانی/ فعال سیاسی اصلاح طلب
۱. استصواب اگر بر اساس انتصاب قبل از انتخاب باشد و از ابتدا جریان پیروز در انتخابات معلوم باشد، بدان معناست که مشارکت حداکثری و یا حداقلی محلی از اِعراب ندارد. فلذا فلسفه مشارکت پر شور در انتخابات از معنا تهی شده است.
در مواردی هم که در چند حوزهی انتخاباتی، امکان رقابت حداقلی وجود داشته باشد، نمیتوان روی اسب بازنده شرط بندی کرد.
۲. مرحوم امام یکی از فجایع پهلویها را، انتخابات فرمایشی میدانستند و فرمودند که فهرست و لیست نمایندگان مجلس، قبل از انتخابات، مشخص و قابل پیش بینی بود، چنانکه دربارهی رضاخان قلدر (تعبیر امام) هم همین تعبیر از انتخابات را میبینیم. غرض امام از نظارت فقها و حقوقدانان بر روند انتخابات، جلوگیری از دخالت حکومت و رهبران آن در رأی و نظر مردم بود. ولی متاسفانه اینک بنظر میرسد یک اقلیت، با اعمال نظر، در پروسهی انتخابات، نسبت به جامعه و جریانهای سیاسی و اجتماعی اقدامی کاملا تبعیض آمیز را در تحت چتر نظارت بر انتخابات، روا داشته و عملا دست به انتصاب میزنند و به تعبیر مرحوم مصباح یزدی در زینتی دانستن رای مردم در انتخاباتها، این فرضیه را که حفظ قدرت برای حاکمیت، از حفظ مردم مهمتر است، تایید میکند.
۳. مبنای اساسی مردمسالاری، آزادی نهاد انتخابات از نهاد قدرت و عدم انحصار آن است. مقام رهبری در سخنان دوم دی امسال گفتند: انتخابات، محل رقابت جریانها و اندیشههاست، که در تئوری سخن درستی است. اما در عمل تحقق این سخن، کاملا بیگانه با فضای کنونی انتخابات است. اگر نگوییم که مردم روزبروز از حکومت فاصله میگیرند، ولی یقینا احساس غربت میکنند.
۴. نمیتوان مداخله برخی نهادها در وظایف نمایندگان و قانونگذاری و دور زدن آنان در تصمیمات و قوانین را نادیده گرفت. این امر، ظن دولت پنهان و فعال مایشا بودنش را تقویت کرده و در سطح اجتماع، به بیاعتمادی و عدم مشارکت مردم دامن میزند.
۵. امروز بر همگان و مردم سراسر ایران، روشن شده است که در این شرایط خاص شرکت در انتخابات تحت هر شرایطی راه حل واقعی اصلاح جامعه نیست. زیرا مجلس توان و قدرت تغییر مناسبات را ندارد.
۶. راه حل قابل دسترس و سنجیده، انتخابات آزاد، رقابتی و عادلانه است. اگر چنین شد، مردم بدون دعوت بپای صندوق خواهند رفت.