در باب رد صلاحیت مسعود پزشکیان
میثم سعیدی
نماینده ادوار مجلس
مسعود پزشکیان رد صلاحیت شد! خبر تازه و عجیب نیست. هرچند گوش ما به این اخبار سالهاست عادت کرده است اما وقتی به امثال دکتر پزشکیان که میرسد باورش بسیار سخت میشود!
او را از ایام تحصیل در دانشگاه تبریز میشناسم. وقتی دانشجو بودم او رئیس دانشکده و سپس دانشگاه بود. مسعود پزشکیان را باید شناخت و او را برای نسل امروز برجستهتر کرد.
ویژگیهایی که این مرد متخصص، محبوب، خدوم، خیرخواه و مخلص دارد در کمتر کسی میتوان یافت، او تجمیع اضداد است.
اگر او را بشناسید آن هنگام نه تنها ردصلاحیّت او تعجب برانگیز نیست که فاجعه است و علامت بسیار بد دیگر برای قید زدن به سازه جمهوریت در قانون اساسی!
با اطمینان میتوان گفت که حتی مخالفان و رقبایش هم از این ردصلاحیت انگشت بر دهانند و شرمنده، هرچند مهر سکوت بر لب دارند.
مسعود انسانی خودساخته، حر، مومن، متخصص، متعهد، باسواد و ظرفیت مناسبی برای الگو شدن دارد. در زمان جنگ در قامت رزمندهای بیادعا مدافع کشور و همسفره و همقافله باکریها، در ایام دانشجویی فریاد بلند دانشجویان و منبع جوشان دغدغه و فریاد بود، و همزمان از برجستهترین دانشجویان دانشکده پزشکی بود که تا فوق تخصص جراحی قلب ادامه داد.
در حین کار یکی از بهترین متخصصان جراحی قلب کشور بود، و در زمان ریاست در دانشگاه علوم پزشکی تبریز پایه گذار ایجاد خانههای بهداشت شد که بعداً الگویی برای تحول نظام سلامت در کل کشور شد.
برخورداری از قدرت تحمل و مدارا موجب شده مخاطب هرگز در حضورش لکنت زبان نداشته باشد و چون قدرت هاضمه بسیار بالایی در پذیرش نظر و انتقاد طرف مقابل را دارد، ظرفیتی دارد که عنصر کمیاب حاکمان سرزمین ماست.
وقتی پای مفاهیم و اطلاعات دینی در میان باشد از هر مدعی با دانشتر و مسلطتر است.
پیام دکتر ماندگار برای وزارتش که در مجلس قرائت شد را همه به یاد دارند. در کشور بسیاری متخصصند اما پزشکیان شدن به این آسانیها نیست. پزشکیان شدن هزینه دارد و باید بر کثیری از علائق دنیوی چشم ببندید و او بسته است. چرب و شیرینی زندگی هرگز نتوانست مسعود را از ریل ساده زیستی خارج کند اینها علی رغم توان مالی او و اختیاراتش بوده است.
سادهزیستی به سبک پزشکیان کار آسانی نیست و نه گفتن به بسیاری از مواهب و دلبستگیهای دنیوی نوعی خود ساختگی میخواهد که در قاموس پزشکیان خوب پرورش یافته است.
ردای وزارت و وکالت بر تن کردن او را ذرهای و به اندازه سر سوزنی به سمت مواهب قدرت سوق نداد که هیچ، بلکه او خودسازی را شدیدتر ادامه داد و هرگز کسی به یاد ندارد که مسعود پزشکیان از جایگاه وزارت و وکالت برای خود، بستگان و حتی دوستان کیسهای بدوزد و یا بواسطه جایگاهش اسباب رانت برای کسانی.
رفتارش با اطرافیانش به نحوی بوده است که هیچ فرصت طلبی به خود اجازه نزدیک شدن به او را برای پیگیری خواستههایش نمیدهد. خط قرمز او بیت المال و حق و حقوق مردم است برای همین هم مبارزه با فساد و تبعیض همواره محور حرکت او بوده است.
او بواسطه از دست دادن همسر گرامیاش، در قامت پدر و مادر بهترین فرزندان را به جامعه تحویل داده است. دانش، مهارت، پاکدستی، ساده زیستی و در کنار مردم بودن را میتوان پنج ویژگی برجسته مسعود پزشکیان دانست.
از بسیاری شنیدم که کثیری از بیمارانش که مشکل اقتصادی داشتهاند ایشان رایگان درمانهای پرهزینه را شخصا بر عهده گرفته است.
اگر کسی به دنبال الگوی پاک دست، متخصص، متعهد، علاقمند به کشور و توسعه و...میگردد با اطمینان خاطر میتوان مسعود پزشکیان نشان داد و با افتخار او را مثال زد، مخصوصا در کشوری که با بحران الگو مواجه است و قدر سرمایههای خود را نمیداند.
کسانی که پزشکیان را ردصلاحیت کردهاند میپندارند که خدمتی بزرگ کردهاند! غافل از اینکه خود را از حیز انتفاع انداختهاند. جامعهای که مسعود را میشناسد مفهوم انحراف را در این ردصلاحیت عمیقا درک میکند. مسعود پزشکیان فقط یک پزشک نیست بلکه او در قامت رهبری سازمان، خود را بارها به اثبات رسانده است.
هرگز خود پیش قدم برای پوشیدن ردای وکالت و وزارت نبود بلکه همواره به او پیشنهاد شد بدون اینکه بدهکار کسی و جریانی شود.
در سالهای سرد زمستان سیاست در مجلس، از معدود صداهای منتقد بوده است و با دغدغه و دلسوزی برای موکلین و توسعه و آبادانی کشور.
روزی از او پرسیدم فلان کتاب توسعه را خواندهاید گفت در ایام تعطیلات رفتم خلوت گاهی در آذربایجان غربی و آن را تمام کردم و برگشتم! کی؟ در ایامی که وکالت مردم را دارد. دائم درحال یادگیری و خواندن و نو شدن.
پزشکیان برای توسعه کشور به اصلاحات اساسی و همه جانبه معتقد است و میداند که از قافله توسعه و پیشرفت فاصله گرفتهایم و همواره از او شنیدهام که کشور بر روی ریل توسعه نیست و باید اصلاح شود و اگر در نهادی هم حضور یافته است از باب توسعه و کمک به ارتقای جایگاه کشور بوده است. در پیچهای مهم و حساس روزگار مدافع حقوق اساسی و بنیادی مردم بوده است البته هزینه همان حضورهای معنادار را هم میدهد. او در دفاع از حقوق مردم خود را طلبکار کسی هم نمیداند و البته بدهکار هیچ جریان سیاسی هم نشده است. مستقل دغدغهمند و البته آشوبی در درون.
مسعود فرزند زمانه خود است. دوست داشتن او قائم به تائید یا ردصلاحیت او نیست او برای ما همواره "مسعود" خواهد بود. همه اینها که نوشتم نافی تفاوتهای فکری فی مابین ما نیست و مسعود پزشکیان همواره به این تفاوتها بیشترین احترام را گذاشته است. خدا امثال او را زیاد کند که ایران تشنه حضور امثال مسعود پزشکیان است.