برندگان و بازندگان جنگ غزه
آمریکائیها ضربالمثلی دارند: Follow the Money یعنی جریان پول را ردیابی کن تا مقصر را پیدا کنی. مطابق این منطق باید گفت یازده سپتامبر، ویروس کرونا و عملیات طوفان الاقصی کار چینیها بود! چون با مشغول کردن آمریکا در این جدالها، چین بیشترین منافع را کسب کرده.
اسفندیار خدایی تحلیلگر حوزه بینالملل درباره برندگان و بازندگان جنگ غزه نوشته و در این مطلب ناکامان و کامروایان این جنگ را معرفی کرده است
اسفندیار خدایی/ دکترای مطالعات جهان
جنگ غزه یک اتفاق کوچک در یک گوشه دنیا نیست. این جنگ تاثیرات مهمی بر معادلات قدرتهای بزرگ جهانی نظیر آمریکا، چین، روسیه و اروپا دارد. ایران ما هم در بطن این جریان حضور دارد.
آمریکا بازنده است
در جنگ اوکراین نتیجه هرچه باشد، آمریکا برنده نیست چون اروپا بیش از هر زمان دیگری به آمریکا وابسته شد. دولت بایدن با پول، سرزمین و جان سربازان اروپایی در مقابل روسیه ایستاد و غول مرده ناتو را زنده کرد. اما در جنگ غزه چشماندازی برای پیروزی آمریکا دیده نمیشود. اسرائیل جز هزینه برای آمریکا ندارد و نتیجه هرچه باشد، آمریکا برنده نیست. پس از یازده سپتامبر، آمریکا سالها در باتلاق خاورمیانه گرفتار شد و چندین هزار میلیار دلار ناقابل را در عراق، افغانستان و سوریه تلف کرد و جز نفرت و بدنامی چیزی درو نکرد. در نهایت، افغانستان را دو دستی به طالبان تقدیم کرد و گریخت و عراق را تقریباً به جمهوری اسلامی بخشید و در سوریه هم دست از پا درازتر به خانه بازگشت. دو دهه گرفتاری آمریکا در خاورمیانه فرصت گرانبهایی برای مهمترین رقیبش یعنی چین فراهم کرد تا در کمال آرامش به رشد اقتصادی و نفوذ سیاسی بیفزاید و امروز شریک تجاری نخست عربستان، ایران، امارات، عراق و... باشد. جنگ غزه ادامه ناکامیهای آمریکا در خاورمیانه است.
روسیه برنده است
روسیه در جنگ اوکراین به شدت گرفتار شده. طولانی شدن جنگ، اقتصاد ضعیف روسیه را به نفسنفس انداخته. رزمندگان حماس خواسته یا ناخواسته همانند فرشتگانی آسمانی اولویت مهمترین حامی اوکراین یعنی آمریکا را تغییر دادند. آمریکا قطعاً اسرائیل را در اولویت قرار میدهد و سلاح و کمکهای کمتری روانه اوکراین خواهد کرد و دیگر بر جنگ با روسیه متمرکز نخواهد ماند و تمایل بیشتری به توافق با مسکو نشان میدهد. اروپای خسته هم بخشی از کمکهای خود را مصروف جنگ اسرائیل و غزه خواهد کرد و از توافق با روسیه استقبال بیشتری میکند.
چین بزرگترین برنده است
بهترین اتفاق برای چین آن است که آمریکا او را به حال خود رها کند و مانع رشد اقتصادی و نفوذ پکن در کشورهای مختلف نشود. آمریکائیها ضربالمثلی دارند: Follow the Money یعنی جریان پول را ردیابی کن تا مقصر را پیدا کنی. مطابق این منطق باید گفت یازده سپتامبر، ویروس کرونا و عملیات طوفان الاقصی کار چینیها بود! چون با مشغول کردن آمریکا در این جدالها، چین بیشترین منافع را کسب کرده. رزمندگان حماس بار دیگر آمریکا را در خاورمیانه گرفتار کردند تا محتاج رای چین در شورای امنیت و وابسته به همکاری چین در تحولات منطقه بماند.
ایران برنده است یا بازنده؟
در کوتاه مدت همگان اعتراف دارند که جبهه مقاومت به محوریت جمهوری اسلامی، پیروزی درخشانی کسب کرد و نشان داد که اسرائیل شکستپذیر است، ایدئولوژی آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی را جان تازه بخشید و عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل و طرح دو دولت را به فنا داد. لکن در طولانیمدت و احیاناً با گسترش میدان جنگ و احتمال رویارویی مستقیم نظامی ایران با آمریکا و اسرائیل، و با تشدید تحریمهای اقتصادی غرب، پیشبینی دشوار میشود. قاعدتاً با همان روش عقلانی و با محوریت منافع ملی که درباره چین و روسیه و آمریکا بحث شد، باید درباره برنده یا بازنده بودن ایران قضاوت کرد نه با عینک دشمنی ایدئولوژیک دائمی جمهوری اسلامی با غرب.
شکست اسرائیل هیچکدام از مسائل اساسی ایران را حل نخواهد کرد. مشکلاتی مثل فساد ساختاری اقتصادی، تورم، فقر و نابودی طبقه متوسط، متلاشی شدن خانوادهها، جدائی سیاسی حاکمیت از مردم و از دست رفتن اعتماد و امید جوانان، بیکاری، فرار مغزها، شکاف طبقاتی و نابودی منابع آب (که به گفته آقای کلانتری معاون رئیسجمهور سابق و رئیس قبلی سازمان منابع طبیعی کشورمان، تا سال ۲۰۴۰ ناچاریم نیمی از شهرهای کشورمان را بخاطر خشک شدن سفرههای آب، تخلیه کنیم)
اسرائیل بازنده است
بعید است اسرائیل بتواند غزه را بطور کامل تصرف کند و جنگجویان کمینکرده حماس در خرابهها، تونلها و خیابانها را در میان انبوه جمعیت غزه شناسایی و نابود سازد و سپس با اقتدار بر غزه حکمرانی کند. قاعدتاً اسرائیل مدتی پس از حمله زمینی، و با تلفات سنگین غزه را ترک میکند. و حماس دوباره رشد میکند چون ریشه مردمی دارد حتی ممکن است سر از کرانه باختری درآورد و با مرور زمان اوضاع بدتر هم بشود.
اروپا بازنده است
اروپا به پشتوانه آمریکا مشغول جنگ نظامی و اقتصادی تمامعیار با روسیه بود که ناگهان عملیات طوفان الاقصی همه چیز را دگرگون و اوکراین را از اولویت خارج کرد. افکار عمومی اروپا اکنون بیش از اوکراین به غزه و اسرائیل مینگرند و دودستگی عمیقی مردم، سیاستمداران و رسانههای اروپا را مشغول ساخته و حمایتهای آمریکا از اروپا در جنگ با روسیه را با چالش جدی مواجه کرده است.