کد خبر : 138463 |

نگاهی به کاسبان تحریم در گفت وگوی اخیر محمد سرافراز

در ۱۶ سال اخیر بیش از 400 میلیارد دلار صرف دورزدن تحریم‌ها شده است. (تا سال 1400) «محمدجواد ظریف هم اسفندماه دو سال قبل میزان خسارت تحریم‌ها به اقتصاد ایران را «یک تریلیون دلار» اعلام کرده بود.

در شرایط تحریم زمینه ایجاد فساد اقتصادی بیش از هر وقت دیگری فراهم است

 

گروه سیاسی- «یک عده‌ای هستند که فکر می‌کنم اگر روزی این تحریم‌ها برداشته شده، مثل روزی که قطع‌نامه ۵۹۸ پذیرفته شد، سکته می‌کنند، چون درآمدهای سرشاری دارند که در اثر رفع تحریم‌ها از بین می‌رود. اسم این افراد را «کاسبان تحریم» گذاشته‌اند.» این بخش‌هایی از گفت‌و گوی محمد سرافراز، رئیس پیشین صداوسیماست که با یک رسانه اینترنتی انجام داده و بار دیگر اظهارات تندی را متوجه برخی نهادهای وابسته به قدرت مطرح کرد.

محمد سرافراز رئیس پیشین سازمان صداوسیما 

کاسبان تحریم کلیدواژه‌ای است که پس از روی کارآمدن حسن روحانی در سال 92 رسماً وارد گفتمان سیاسی کشور شد. حسن روحانی دو سال پس از روی کارآمدن دولتش در صداوسیما در توصیف کسانی که آن‌ها را «کاسبان تحریم» می‌نامید گفت:

«اگر به فرض 100 میلیارد جنس و کالاهای ضروری نیاز بود وارد این کشور شود، حداقل حدود 25 میلیاردش تلف می‌شد. این از جیب مردم می‌رفت البته این کار برای کاسبان تحریم خیلی سود داشت و کاسبان تحریم در دبی، در اروپا، چین و در تهران بودند.»

بنابراین آنچه که مشخصاً در همین یک مورد اکثر کارشناسان اقتصادی روی آن اتفاق نظر دارند این است که در شرایط تحریم زمینه ایجاد فساد اقتصادی بیش از هر وقت دیگری فراهم است. و البته که در این شرایط دولت‌هایی که به دلایل مختلف مایل به رفع تحریم‌ها نیستند، به طبع نه تنها فضا را برای کاسبان تحریم بازتر می‌کنند، بلکه از آن‌ها به عنوان «جهادگران عرصه اقتصاد»ی هَم تمجید می‌کنند.

بر اساس برآوردهای رسمی که تاکنون نهادهای دولتی انجام داده‌‎اند تحریم‌ها در کشور ماهیانه بیش از ۳ میلیارد دلار به کشور ضرر می‌زند که البته این ضرر متوجه مردم کشور است و نه مسئولان.  

حال در کنار این عدد 3 میلیارد دلاری که ماهیانه کشور از تحریم ضرر می‌بیند، طبق ادعای یکی از وزرای کابینه حسن روحانی، در ۱۶ سال اخیر بیش از 400 میلیارد دلار صرف دورزدن تحریم‌ها شده است. (تا سال 1400) «محمدجواد ظریف هم اسفندماه دو سال قبل میزان خسارت تحریم‌ها به اقتصاد ایران را «یک تریلیون دلار» اعلام کرده بود.»

نتیجه این اعداد و ارقام هم تاکنون این بوده که 30 میلیون نفر از جمعیت کشور زیرخط فقر برای بقا می‌جنگند و به گفته علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، 20 میلیون نفر ایرانی هم از امکانات اولیه زندگی برخوردار نیستند.

مطلب بسیار حائز اهمیتی که به گواه بسیاری از کارشناسان سیاسی کشور، نقش مردم در تعیین سرنوشت خود، حداقل در 4 سال گذشته به شدت کمرنگ شده و یک جریان سیاسی که امروز هم اکثریت مجلس و هم دولت را در اختیار دارد، تمایلی به افزایش مشارکت مردم در امور حکمرانی و انتخابات را ندارد.

این جریان سیاسی که خودِ اصولگرایان هم از آن‌ها به عنوان «سوپرانقلابی» یاد می‌کنند و دلِ خوشی از آن‌ها ندارند در حال حاضر همه توان خود را به کار گرفته‌اند تا شکافی که بین مردم و حکومت رخ داده عمیق‌تر شود که این روند، با توجه به حوادثی که از سال 96 تا پاییز سال 1401 رخ داده به نظر نمی‌رسد فرجام نیکی را به دنبال داشته باشد.

این طیف تندروی داخل حاکمیت بر این باورند که با همین تعداد افرادی که از آن‌ها به عنوان حامیان همیشگی حکومت یاد می‌شود، می‌توانند به مسیر خود ادامه دهند اما «محمد سرافراز بر این باور است که ادامه این مسیر، آن‌هم به این شکل منجر به فروپاشی از درون خواهد شد که هزینه بسیاری را در پی خواهد داشت.»