افغانهراسی، درست است یا غلط؟
کانال تلگرامی به نام «سربازان گمنام» خبر داد: موساد در بین ورود گلهای افغانستانیها، تروریست جاسازی میکند
خبرگزاری فارس نوشت: چرا باید یک تبعه خارجی غیرمجاز از چنان آزادی برخوردار باشد که با در دست گرفتن اسلحه، امنیت ملی را با چالش روبرو سازد؟
گروه سیاسی- ماجرای موج افغان هراسی در کشور از کجا آغاز شد؟ هر چند طی دهههای اخیر بودند افرادی که به بهانههای مختلف خواستار خروج افغانستانیها از کشور شدند اما به صورت جدی، نقش چند افغانستانی در ماجرای دو حمله ترویستی به حرم شاهچراغ در شیراز سبب شد تا رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی خواستار رسیدگی جدی به ماجرای حضور این افراد در حملات تروریستی شدند.
به طور مثال خبرگزاری فارس در یادداشتی که 24 مردادماه گذشته به نقل از خبرگزاری دولت منتشر کرد در رابطه با این حملات تروریستی نوشت: «چرا باید چند تبعه غیرمجاز در ایران به راحتی به چنین جنایتی مبادرت ورزند؟ چرا باید یک تبعه خارجی غیرمجاز از چنان آزادی برخوردار باشد که با در دست گرفتن اسلحه، امنیت ملی را با چالش روبرو سازد؟ آیا در کشورهای دیگر یک تبعه غیرمجاز از چنین قدرت مانوری برخوردار است که با در دست گرفتن اسلحه در یک مکان مذهبی چندین بیگناه را به خاک و خون بکشاند.»
همچنین روزنامه اصولگرای فرهیختگان با انتشار گزارشی به بهانه حمله دوم تروریستی در شیراز (مرداد 1402) عنوان میکند که طی 13 ماه گذشته در حملات تروریستی در مشهد و شیراز در مجموع 17 نفر به شهادت رسیدهاند که در بین این افراد تروریست، نقش اتباع افغانستانی قابل توجه است.
یک کانال تلگرامی به نام «سربازان گمنام» هم در همین راستا با انتشار مطلبی درباره این حوادث تروریستی بدون صحت سنجی رسمی مینویسد: موساد در بین ورود گلهای افغانستانی ها، تروریست جاسازی میکند.
اما با این تفاسیر نکتهای که به نظر میرسد نویسندگان این گزارشها علاقهای به پرداختن به آن ندارند نقش نیروهای امنیتی کشور در این دست حوادث است که باید عمیقاً مورد بررسی قرار بگیرد که اساساً چرا باید نهادهای امنیتی از تحرکات این افراد در کشور غافل باشند.
خردادماه سال 1399 بود که روزنامه شرق آماری از نوع نگاه مردم تهران به اتباع پناهنده افغان منتشر کرد که توجه بسیاری از کاربران و رسانهها را به خودش جلب کرد.
در این نظرسنجی افرادی که از تسهیلات مناسب اقتصادی، اجتماعی و آموزشی برخوردار نبودند مخالف اصلی حضور پناهندگان افغان در تهران بوده و خواستار جدایی اجتماعی و حتی آموزشی آنها از جامعه شده بودند. نوعی آپارتاید خطرناک که به طور نمونه در آفریقای جنوبی نمونه آن در تاریخ ثبت شده است.
همچنین نیمی از این جامعه آماری، افغانها را عامل بیکاری و بیماری و افزایش جرم قلمداد کرده بودند. این افراد حتی پا را فراتر نهاده و چند ماه پس از رسانهای شدن شیوع کرونا در کشور، افغانها را عامل کرونا در ایران اعلام کرده بودند و یا علت بیکاری، تعطیل شدن کارخانهها، و غیره را هم به گردن افغانها انداخته و آنها را مقصر این رخدادها معرفی کرده بودند.
نکته قابل توجه اینکه این آمار مربوط به 3 سال پیش است و موجی که اخیراً در رسانههای دو جناح به راه افتاده بسیار تندتر از آن چیزی است که در نظرسنجی سال 99 منتشر شده است.
ژیلا بنییعقوب، نویسنده و فعال حقوق مهاجران افغان در کشور با اشاره به موج افغانستیزی در کشور راه افتاده است مینویسد:
«برخی رسانهها و کاربران نزدیک به دولت با توجه به ناکارآمدی دولت و مجلس در اصلاح امور و وضعیت تورم در کشور سعی دارند با انتشار آمارهای دروغ، افغان های از دست تروریستهای طالبان گریخته را عامل گرانی و تورم افزایش قیمت مسکن معرفی کنند. اینکه نیروهای امنیتی نمیتوانند مانع حملات تروریستی شوند هیچ ربطی به اکثریت جامعه مهاجر افغان ندارد.»
نویسنده کتاب فرمانده مسعود در ادامه اضافه میکند: «اینروزها خشم مردم به جای ناکارآمدی یک دولت، متوجه مهاجران شده که جای تامل دارد.»
همچنین جلیل رحیمیجهان آبادی در راستای همین مطلب در گفت وگویی که سال گذشته انجام داده هشدار داده بود:
«روحیه افغان ستیزی از سوی سرویسهای امنیتی و برخی از کشورهای منطقه، هدایت شده است که باید هرچه سریعتر آن را مهار کرد زیرا با ادامه دار شدن این موضوع میتواند بسیار خطر آفرین باشد.»
اما در این بین نکته قابل توجه درباره به راه انداختن موج نفرت پراکنی درباره مهاجران افغان در کشور توسط برخی افراد و استدلال آنها در رابطه با اخراج این افراد از کشور دقیقاً همان استدلالی که جریانهای دست راستی در اروپا به آن اشاره میکنند تا دولتها را وادار به اخراج مهاجران آسیایی و آفریقایی از کشورشان کنند.