آیا اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات دچار انشعاب میشوند؟
اگر قرار باشد انتخابات اسفندماه مجلس محلی برای عرض اندام اصلاحطبان باشد، باید قدرت منصوری را افزود نه آنکه نسبت به تضعیف او گام برداشت
کارگزاران از زمان انتخاب آذر منصوری، با سخنان غلامحسین کرباسچی تلویحا اعلام کردند که قصد همراهی با لیدریِ این زن را ندارند
انتخابات سیاسی در ایران یک چرخه تکرارشونده داشته است، اینکه هرگاه انتخابات با استقبال بیشتری از سوی مردم مواجه میشود، قطعاً جریان اصلاحطلب برنده کارزار انتخاباتی است و هر چه قدر مشارکت مردمی کمتر باشد، احتمال برنده شدن اصولگرایان هم بیشتر است، بهویژه اینکه این انتخابات برای تعیین نمایندگان مجلس باشد.
این رویه یک همراه همیشگی هم داشته، اینکه اصلاحطلبان در سکوت و پشت پرده، تعیین استراتژی کرده و با گزینش آنان که میتوانند نماینده جریان اصلاحطلبی باشند، لیست خود را تکمیل میکنند؛ اما اصولگرایان در حضور رسانهها و در مجامع عمومی خود از اینکه خودشان و یا فرد مورد نظرشان جزو جریانهای اصلی انتخابات باشند، حتی همدیگر را قربانی میکنند.
رمز پیروزی یا شکست اصلاحطلبان و اصولگرایان
اینچنین است که اصلاحطلبان با یک لیست واحد جبهه اصلاحات وارد کارزار انتخابی میشوند که پشتوانه آن حمایت بزرگان اصلاحطلبی است و اصولگرایان با لیستهای متعددی از جمله پایداری و شورای ائتلاف و شورای وحدت و مؤتلفه و نواصولگرایان و جامعه فلان و مجمع بهمان که بزرگان آنان به تأیید لیست مورد نظر خودشان و رد لیستهای انتخاباتی دیگر میپردازند؛ به خصوص پس از درگذشت آیتالله مهدویکنی که هرچند توصیهها و نصیحتهای او در سالهای آخر خیلی اثرگذار نبود؛ اما برای ایجاد قوام بین اصولگرایان مؤثر بود و بعد از او دیگر کسی نتوانست حداقل در ظاهر وحدت اصولگرایان را عامل شود.
اختلاف اصولگرایی قالیباف را از نامزدی ریاست جمهوری کنار گذاشت
تصمیمات پشت پرده برای هدایت انتخابات اصولگرایان هم عامل دیگری برای تشدید این انتخابات است. مثلاً دلخوریهایی که افراد مدعی بهدلیل حضور نداشتن در لیستهای انتخاباتی اصلی یا فرعی، چه در تهران و چه در شهرستانها، از خود بروز دادهاند، یا اجبار برای تبعیت از تصمیمی که اصولگرایان را ناچار به اتخاذ رفتار سیاسی میکرد که با آن موافق نبودند، نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهوری 1396 بود، آنجا که کسانی تصمیم گرفتند محمدباقر قالیباف به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار بکشد که ناراحتی قالیباف و دلخوری بسیاری از اصولگرایان را بههمراه داشت و هر چند قالیباف در انظار چیزی بهزبان نیاورد اما نقدها و متنها و سخنرانیها در مذمت این تصمیم و اینکه رئیسی حریف کارزار با حسن روحانی نیست و این تصمیم به زیان اصولگرایان بود و ... بیان شد.
پای اصلاحطلبان جای پای اصولگرایان
از الان حدود 7 ماه تا انتخابات مجلس دوازدهم باقیمانده و قطع به یقین، اصولگرایان هنوز استراتژی انتخاباتی خود را تعیین نکردهاند چون صدای واحدی بین آنها نیست اما اصلاحطلبان طبق رویه سالهای و دورههای قبل، ساختار سیستماتیک خود برای مدیریت انتخابات را کلید زدهاند که یک بخش از آن در قالب اعتدالگرایان، حسن روحانی و علی لاریجانی دست به اقداماتی زدهاند و در این سو، اصلاحطلبان سنتی (که برخلاف صفتشان و همصنفان اصولگرای خود، رفتار بسیار مدرن سیاسی دارند) با انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات، برنامهریزی برای انتخابات را آغاز کردهاند.
اما این رویه گویا برای امسال قرار است شکل دیگری به خود بگیرد؛ چون اصلاحطلبانی که خسته از سالهای انتظار برای رسیدن به قدرت هستند، ساز دیگری را کوک کردهاند که همان ساز ناکوک اصولگرایی در ایام انتخابات است.
کارگزاران اختلاف را شروع میکنند؟
کارگزاران از همان زمان انتخاب آذر منصوری، با سخنان غلامحسین کرباسچی بهنوعی اعلام کردند که قصد همراهی با لیدری این زن را ندارند.
از سویی محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران هم اخیراً گفته است؛ «جبهه اصلاحات به لحاظ اقتدار تشکیلاتی و ساختار سازمانی دچار ابهام، بیاعتمادی و انفعال است» در حالیکه آذر منصوری در رأس جبهه اصلاحات قرار دارد و اگر قرار باشد انتخابات اسفندماه مجلس محلی برای عرض اندام اصلاحطبان باشد، باید قدرت منصوری را افزود نه آنکه نسبت به تضعیف او گام برداشت.
حالا ماهنامه «آگاهی نو» که از سوی یک چهره مطبوعاتی مطرح و نزدیک به کارگزاران منتشر می شود، انتخاب آذر منصوری را غیررقابتی، مهندسی شده و تک نامزدی و محلی برای قربانی شدن بهزاد نبوی و حسین مرعشی دانسته است.
این رویه، یادآور رویه اصولگرایان در انتخابات است و بهویژه در سالی که آبستن حوادث است و این احتمال وجود دارد که بنا بر دلایلی با انتخابات پرشور مواجه نخواهیم بود، بروز این اختلافات بهمعنای شکست قطعی اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو و تحویل دادن دوباره خانه ملت به اصولگرایان است.