حملات جدید به ظریف، نشانه چیست؟
هشدار ظریف که از کارکشتههای سیاست خارجی و روابط بینالملل است، در این شرایط کمی ترسناک به نظر میآید/یادداشت ظریف که در شرایط کنونی روابط بینالملل کشور و توسعه روابط با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز پیمانهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس منتشر شده، میخواهد گوشزد کند که مسئولان امر با حواسجمع به روندها بنگرند.
چند روز پیش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی که مجری توسعه تعامل بینالملل و ایجاد رابطه هدفمند با ایالات متحده بود، متن یادداشتی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و هشدار داد که مردم در شناخت «سازشکار» و «خائن» دچار اشتباه نشوند. او همچنین نیاز امروز را درک درست و «انتخاب» هوشمندانه دانست.
متن ظریف از ظرافت و زیرکی برخوردار است ولی، مدل بیان وضعیت کنونی دیپلماسی که اردوگاه رقیب با آن اختلاف یکصد و هشتاد درجهای دارد، واکنشهایی را در پی داشته است.
ظریف چه نوشت؟
یادداشت ظریف این است: «چند سال پیش در برابر پرسشی سخت، پاسخ دادم: «خودمان انتخاب کردیم». بسیاری از آن سخن رنجیدند. با پوزش از اینکه شاید پاسخگویی با بیان روشنتر به رنجش افزونتر بیانجامد: مرحوم پروفسور روحالله رمضانی، متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا، سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران را چنین آسیبشناسی میکند: «ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمروی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمیتوانست فاصله میان این اهداف و امکانات در دسترس برای تحقق آنها را درک کند.»
ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم. گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظر گرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است، بلکه در شکلگیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کمعرض نیز دیدنی است. در ۷۵ سال برنامهریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بودهاند.
آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم.
راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند: آنها که با آرزوی بازپسگرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را باز پس گرفتند؟ برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.
ولی حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم. چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت میدهد، اما توجه به تواناییها حرکت به سمت آرمانها را ممکن میسازد. نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است. «کنشگریِ مرزی». چشم به آرمانها و استوار بر تواناییها.»
آیا منظور دیپلماسی خارجی رئیسی است؟
به نظر میرسد یادداشت ظریف که در شرایط کنونی روابط بینالملل کشور و توسعه روابط با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز پیمانهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس منتشر شده، میخواهد گوشزد کند که مسئولان امر با حواسجمع به روندها بنگرند.
وزارت خارجه تحت وزارت او برجام را پیش برد و یکی از تاریخیترین توافقات را برای کشورمان به ارمغان آورد؛ اما برخی کجسلیقگیها در داخل کشور و نیز اقدام یکجانبه دولت دونالد ترامپ در آمریکا، این توافق را تقریباً به هیچ تبدیل کرد و اجازه نداد که طعم شیرین این توافق در کام مردم ایران بماند.
حالا در دورهای که ایران به میانجیگری کشورهای دیگر احیای روابط را با عربستان آغاز میکند، به همراه همین کشور و امارات متحده عربی به دنبال تشکیل ائتلاف دریایی است، تلاش میکند در پیمانهای بزرگ نقش ایفا کند (یا به او اجازه ایفای نقش داده شود)، بحث میانجیگری برای احیای روابط با مصر در میان است و امثالهم، این هشدار ظریف که از کارکشتههای سیاست خارجی و روابط بینالملل است، کمی ترسناک به نظر میآید.
انتقاد اصولگرایی از نماد دیپلماسی خارجی ایران
البته طیف همسو و همفکر ظریف نسبت به این یادداشت، عمیق شدن و سنجیدن تمام جوانب را میپسندد، درست برعکس طیف مقابل که نگاهی سیاسی به تمام مسائل دارد و تنها تفکر اصولگرایی کنونی را بهترین نسخه برای پیشبردن برنامههای کشور میشناسد.
آنها تا حدی به این اعتقاد پایبندند که ضعفهای برآمده از دولت و مجلس و دستگاه قضایی تمام اصولگرا را نمیبینند یا حتی وقیحانه آن را به دولت قبلی نسبت میدهند، در حالی در دو دولت قبلی که اعتدالگرا و نزدیک به اصلاحات بود، مجلس اصولگرا قانونگذاری میکرد و قوه قضاییه هم بالذات اصولگراست.
موج پاسخها و انتقادات سازمانی و توئیتری به ظریف را که ندیده بگیریم میماند روزنامهها و سایتهای اصولگرا، تندرو و کندرو که در برابر ظریف به خط شدند.
به هر حال اصولگرایان شاید خیلی زود متوجه معنا و مفهوم یادداشت ظریف شدند و به آن واکنش نشان دادند؛ از جمله واکنشهای بیان شده به این یاداشت، نوشته منتشر شده در خبرگزاری تسنیم است که پایگاه نواصولگرایان و طرفداران مدیریت نظامیهای وابسته به سپاه پاسداران در حوزههای مختلف تصمیمگیری و تصمیمسازی است و قدرت نظامی را از ابزار مهم حضور بینالمللی و مناسبات دیپلماسی میداند.
آموزش معناشناسی به ظریف
تسنیم مطلب واکنشی خود را بیمحابا منتشر کرد و جایی در آن نوشت: «آقای ظریف! تفاوت «لغو» و «تعلیق» را در انگلیسی بلد نبودید؛ معنای «تعامل» و «سازش» را هم در فارسی نمیدانید؟!»
تسنیم در این یادداشت انتقادی و واکنشی نوشت: «محمدجواد ظریف بعد از چند ماه سکوت، مجدداً دست به قلم شده و در یک یادداشت اینستاگرامی، پیگیری منافع ملی ایران را «آرزوگرایی» نامیده و مدعی شده است که ایران ظرفیت دستیابی به اهداف بزرگ دیپلماتیک را ندارد. وزیر امور خارجه سابق کشورمان در بخشی از این یادداشت، مجدداً و برای چندمین بار از «ترکمانچای» دفاع کرده و آن را یک دستاورد دیپلماتیک واقعی برای ایران خوانده است؛ دقیقاً همانند مصاحبه جنجالی که با سعید لیلاز داشت و فعالیتهای میدانی و پیگیری عمق استراتژیک ایران را اقدامی برخلاف فعالیتهای دیپلماتیک نامید.
جالب اینجاست که آقای ظریف حتی دست به تحریف معنای واژگان هم زده و «سازشکاری» را یک اقدام درست در راستای تامین منافع ملی دانسته و از اینکه به عنوان یک سازشکار، با او برخورد منفی شده، گلایه کرده است. به نظر میرسد جناب آقای وزیر سابق، علاوه بر اینکه تفاوت معنای «لغو» و «تعلیق» را در زبان انگلیسی نمیداند، تفاوت معنای «تعامل» و «سازش» را در زبان فارسی هم بلد نیست.»
نبش قبر قدیمی؛ دیپلماسی یا میدان؟
و نکته جالب توجه در این یادداشت که در نقطه مقابل معنای مستتر در یادداشت ظریف قرار دارد؛ «او در حالی ظرفیت دیپلماتیک ایران را زیر سوال برده و تلاشهای مبتنی بر واقعیت کشورمان برای انتقال از یک قدرت منطقهای به یک قدرت بینالمللی را زیر سوال برده که مصادیق تجربی این مساله در سالهای اخیر، حتی دشمنان ایران را هم به پذیرش آن وا داشته است. ناکامی رسمی جبهه غربی در جنگ سوریه از یک سو و پذیرش آقایی ایران در غرب آسیا از سوی عربستان سعودی، دو موردی هستند که در همین چند ماه اخیر رخ دادند و رسانههای غربی هم با عنوان «پیروزی بزرگ جهانی ایران» از آنها یاد کردند اما به نظر میرسد که جشن پیروزی محور مقاومت در تهران با حضور رئیسجمهور سوریه، همچنان جناب ظریف را آزرده کرده و اجازه درک واقعیت را به او نمیدهد.»
اتهام تسنیم به ظریف؛ به دنبال جلب رضایت صهیونیستها هستی!
بماند که در این یادداشت محمدجواد ظریف، دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بینالمللی و سفیر کشورمان در سازمان ملل متحد و نیز وزیر امور خارجه در دو دولت حسن روحانی به «جلب رضایت صهیونیستها با حمایت از هولوکاست» متهم شده است؛ این گزاره که کشورمان در تعیین استراتژی مناسب و اثرگذار در تعیین مناسبات خارجی خود هنوز به جمعبندی نرسیده و با سپری کردن آزمون و خطاهای پرهزینه، دل به نظریههای نوشته شده در کتابها سپرده که قابلیت بالقوه آنها برای کسی پوشیده نیست، گزارهای درست است و اگر این چنین نبود، اوضاع مملکت هم چنین نبود.