کد خبر : 128688 |

چراغپور: ساپینتو کار بزرگی کرد؛ اگر برود استقلال خیلی ضرر می‌کند/ این پرتغالی تسلط گل‌محمدی به تیمش را نداشت

باز هم معتقدم با تمام این مسائل مضرات خارج کردن ساپینتو از کادر مربیگری استقلال به مراتب بیشتر از محسنات ادامه همکاری با اوست.

جلال چراغپور از جمله مربیان و مدرسان فوتبال درباره بحث‌های این مدت در ارتباط با همکاری یا عدم همکاری باشگاه استقلال با ریکاردو ساپینتو اظهاراتی را مطرح کرد که در ادامه می‌خوانید.

ساپینتو تیم قهرمانی را تحویل گرفت که ۳۰ هفته نمی‌باخت

اگر منصفانه ساپینتو را مورد بررسی قرار بدهیم، رهبری کردن تیمی که قهرمان شده و ۳۰ هفته شکست نخورده کار خیلی مشکلی است. اگر این موضوع را زمینه کلی صحبت‌هایمان قرار بدهیم باید در ادامه بگوییم کار کردن یک مربی خارجی در فوتبال ایران اصلا آسان نیست.

ساپینتو هرگز چشم فرهاد مجیدی را نداشت

نکته دوم این است که اگر فرهاد مجیدی پس از چند مقطع سرمربی‌گری استقلال توانست آن نتیجه را بگیرد، به این دلیل است که او رده‌های مختلف فوتبال ایران را از نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان پشت سر گذاشت. زیر و روی فوتبال ایران را می‌شناسد؛ خاصیت بازیکنان ایرانی را می‌داند. وقتی با چشم به بازیکنان نگاه کند متوجه می‌شود که چه فوتبالیستی، چه توانایی‌هایی دارد. به همین خاطر او این توانایی را دارد که چیزی که در تیمش لازم دارد را با نگاه اول ببیند و نفر موردنظرش را بردارد اما وقتی یک مربی خارجی می‌آوریم چشم یا آی‌تِک او باید فرصت پیدا کند تا داده‌های بیرون و کف میدان را ببیند.

اطلاعات مجیدی و ساپینتو قابل قیاس نیست

در نتیجه وقتی یک مربی را از اروپا به ایران می‌آوریم از آن‌ها انتظارات زودهنگام داریم پس زود هنگام هم از ایران می‌روند. تا حدی جو کاری را برای آن‌ها پرفشار می‌کنیم که قید کار را می‌زنند و می‌روند. این هم داده دوم، بنابراین یک مربی ایرانی در لیگ ما نهایتا بعد از یک هفته تا ۱۰ روز حضور در یک تیم و با توجه به ارتباطاتی که با چهار یا پنج ایجنت دارد می‌تواند چند جلسه برگزار کند، لیست‌ها را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت تیمش را تکمیل کند. کافی است در رابطه با تعداد پاس‌ها، تعداد تکل‌های موفق، شوت‌ها، گل‌ها و مواردی از این دست با چند نفر از دوستانش صحبت کند تا اطلاعات، مثل باران بر سرش فرود بیاید اما آیا برای مربی خارجی هم چنین شرایطی وجود دارد؟ خیر! وجود ندارد. مربی خارجی با فرصت و میدان دیدی که دارد باید کم‌کم به اوضاع مسلط شود تا چشم او هم فعال شود.

ضرر جدایی ساپینتو زیاد است

اگر بخواهیم قضاوت درستی در رابطه با ساپینتو داشته باشیم به نظر من او برای استقلال خوب بوده است. باید به او فرصت سال آینده را بدهند. در واقع می‌خواهم بگویم مضرّات برداشتن ساپینتو از فواید ادامه همکاری با او به مراتب بیشتر است. البته ما در بررسی وضعیت این مربی نکات منفی‌اش را حذف کردیم و به او امتیازاتی هم دادیم. از جمله اینکه زمانش کم بوده، فوتبال ایران را نمی شناخته، این تیم فصل قبل حتی یک باخت هم نداشته، استقلال با یک مربی بومی کار می کرده و زبان انتقال مسائل فنی به بازیکنان زبان بومی بوده است.

با نداشتن ارتباط کلامی، ساپینتو موفق بود

نکته دیگر در رابطه با حضور یک مربی خارجی این است که فقط بخشی از کوچینگش به گوش بازیکن می‌رسد. چون مترجمان اکثرا فوتبالی نیستند بخشی از داده‌های سرمربی را دریافت و بخشی از آن را حذف کرده در نهایت یک جمله دیگر را به بازیکنان منتقل می‌کند. برای مثال ممکن است مربی به بازیکنان بگوید «باید هوشیارانه دریبل بزنید» اما مترجم به بازیکن می‌گوید «اصلاً دریبل نزنید»! در صورتی که منظور مربی خارجی این است که اگر در موقعیت کامل و صحیح قرار داشتید و از دریبل زدن مطمئن بودید به این کار اقدام کنید نه این‌که اصلا دریبل نزنید. درحالی که فرهاد مجیدی کافی بود ده دقیقه برای تیم صحبت کند تا همه منظورش را به نفرات تیم منتقل کند. در واقع مترجم، روح، خون و مغز موضوع را از حرف سرمربی خارجی می‌گیرد و جنازه آن را تحویل بازیکن می‌دهد. اما با تمام این اوصاف باز هم می‌گویم که برای سال اول کار ساپینتو خوب بود.

البته ساپینتو بدون ایراد هم نیست

البته در چند مورد هم ایراداتی وجود داشت. یکی از آن‌ها اشتباهات در برداشت از حریفان بود و اوج این نمونه بارز و واضح هم دیدار استقلال مقابل صنعت نفت آبادان بود. او هنوز نمی‌داند که برخی تیم‌ها بیرون از خانه بهتر هستند یا بعضی در خانه ضعیف‌ترند و برعکس! این‌ها نکاتی است که حالا پس از حضور یک ساله در تیم استقلال شناخت ساپینتو از فوتبال ما را بیشتر می‌کند. شاید آنالیزور تیم استقلال یا آن کسی که به او درباره تیم صنعت نفت اطلاعات داده بود نتوانسته خوب این مسابقه را برایش باز کند. چون اگر همان دو امتیاز صنعت نفت را به استقلال امروز اضافه کنید با سپاهان هم امتیاز می‌شود.

ترکیب ثابت قبل دربی بهم ریخت!

{درباره جابه‌جایی‌های متعدد استقلال در ترکیب تیمش تا پیش از هفته هفدهم} این هم به خاطر عدم شناخت کافی مربی از تیمش بود. او پس از چند هفته موفق، دوباره مقابل پرسپولیس به ترکیب تیمش دست زد. ساپینتو سانترفورواردی که ۷، ۸ هفته بیرون از ترکیب بوده را به جای مطهری وارد ترکیب می‌کند. پیمان بابایی اصلا نوک تخصصی نیست. پیمان بابایی تیپ کاکا (ستاره سابق تیم ملی برزیل) فوتبال بازی می‌کند و از پشت به مهاجمان نوک اضافه می‌شود. به این قبیل بازیکنان مهاجمان سایه (shadow player) گفته می‌شود. یک بازیکن چرخنده. اگر استقلال در دیدار مقابل پرسپولیس ۹۰ دقیقه با مطهری بازی می‌کرد شاید نتیجه‌ای غیر از این برای این تیم رقم می‌خورد.

میرزایی چه ویژگی داشت که ابوالفضل جلالی نداشت!

از طرف دیگر چه لزومی دارد دفاع چپ تیم ملی، کسی که در جام جهانی برای ایران فوتبال بازی کرده و جزو خوب‌های ایران محسوب می‌شد بازی نکند! چرا باید دفاع چپ از زمین بیرون بیاید و به جایش رضا میرزایی به میدان برود؟ قرار بود چه اتفاقی در آن‌جا رخ بدهد که دفاع چپ تیم ملی از پس آن برنمی‌آمد. چه کاری که رضا میرزایی می‌تواند انجامش بدهد ولی جلالی نمی‌توانست؟ این مسائل یکی دوتا نبود ولی بماند برای وقتی دیگر!

گل‌محمدی دست ساپینتو را خواند

حریف استقلال در دربی هر سه هافبک مرکزی‌اش را تغییر داد. یک روزبه چشمی تنها چه اندازه قدرت دارد که سه نفر مقابل خودش را خسته کند؟ گل‌محمدی با بهره‌گیری از سروش رفیعی، مهدی ترابی و وحید امیری قصد داشت آن‌ها دائم با روزبه چشمی در ارتباط باشند تا این بازیکن را خسته کنند. در نهایت هم سیلوا برای پوشش محوطه میانی زمین از دفاع (میانی راست) جدا شد و به حفره وسط زمین رفت و در دفاع حفره ایجاد شد تا همان لحظه توپ را از پشت سرش به عیسی آل‌کثیر برسانند و دروازه استقلال باز شود. پس یحیی توانست دست ساپینتو را بخواند.

محسنات سرمربیگری ساپینتو هم کم نیست

باز هم معتقدم با تمام این مسائل مضرات خارج کردن ساپینتو از کادر مربیگری استقلال به مراتب بیشتر از محسنات ادامه همکاری با اوست. از محسنات این مربی این است که به خوبی انرژی‌اش را به تیمش منتقل می‌کند. برعکس برخی که فقط می‌نشینند و نگاه می‌کنند که شد شد، نشد هم نشد! اما ساپینتو شبیه یورگن کلوپ یا گواردیولا کنار زمین می‌ایستد و حتی در نحوه پرتاب اوت بازیکنش هم دخالت می‌کند.

ساپینتو خلبانی است که تازه هواپیمایش را شناخته

{در این باره که برخی معتقدند ساپینتو در دیدارهای حساس و ۶ امتیازی مقابل سپاهان و پرسپولیس ۱۰ امتیاز از دست داد و به همین خاطر نمی‌تواند مربی خوبی برای استقلال باشد} به‌طور کلی تیم‌هایی که ساختار فوتبالی داشتند مقابل استقلال نتیجه گرفتند. ساپینتو مانند خلبانی بود که به تازگی پشت یک هواپیمای جدید نشسته است. او به قدرت مانور تیمش به طور کامل مسلط نبود و اطلاعات دقیق از مختصات بازیکنانش نداشت.

عدم تسلط ساپینتو به تیمش جلوی یحیی عیان شد

من در هفته بیست‌ودوم مصاحبه کردم و گفتم که در جمع ۱۶ تیم لیگ برتری، یحیی گل‌محمدی نسبت به همه مربیان تسلط کامل‌تری به تیمش دارد. برای همین ساپینتو وقتی با تیمی که مربی‌اش مسلط‌تر از او به تیمش بود برخورد می‌کرد کم می‌آورد و تسلط کمترش بر استقلال عیان می‌شد. بزرگترین عدم تسلط ساپینتو برای استقلال جلوی پرسپولیس عیان شد. البته سپاهان هم از جمله حریفان اصلی استقلال بود که آن‌جا هم عدم تسلطش به چشم آمد. اما باید بگویم که عدم تسلط بر سازمان تیمی نمره دارد. کاریزما، کوچینگ، شخصیت یا همان پرسونالیتی در بحث تسلط بر سازمان تیمی نمره دارند. او که در سال اول دهم نشد، سوم شد. این نتیجه برای کسی که وارد کارگزار جدیدی شده نتیجه خوبی بود. آن هم لیگ امسال که واقعا دشوار بود. وقتی به رفت‌وآمدهای تیم‌ها در صدر جدول نگاه می‌کنیم بیشتر متوجه سختی این ماجرا می‌شویم.

خودش تیم ببندد فصل بعد ازین هم بهتر می‌شود

با این‌همه ساپینتو پتانسیل، لیاقت و توانایی‌اش را دارد که در استقلال بماند و اگر بماند به طور قطع تسلطش بیشتر هم می‌شود. اگر بخواهیم برای تسلط این فصل ساپینتو به تیمش درصد تعیین کنیم می‌توان بین ۶۰ تا ۶۵ درصد به او امتیاز داد. اگر این مقدار بین ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش پیدا کند و به ۷۵ تا۸۰ درصد برسد در آن صورت استقلال فصل آینده یکی از قدرت‌های بالای جدول می‌شود. دوم این‌که اگر شناخت عمیق‌تری به توانایی بازیکنانش پیدا کند و خودش در بحث یارگیری دخالت داشته باشد که کدام بازیکن را از دل لیگ برای تقویت تیم لازم دارد در آن صورت مدعی‌تر خواهد بود.

اگر ساپینتو تیم اروپایی‌اش را ببندد، چه شود!

{با اطلاع از این موضوع که ساپینتو در یارگیری استقلال برای فصل بیست‌و دوم لیگ برتر هیچ دخل و تصرفی نداشته} مربی که صفر درصد تیمش را خودش بسته و اساسا سلیقه خودش در تیمش حضور نداشته نتیجه خوبی با این تیم گرفته است. درواقع او با تغییر سلیقه‌اش، فوتبال تیمش را به شکل دیگری درآورد. یا بهتر است بگویم بازیکنان با تغییراتی که در خودشان ایجاد کردند طبق سلیقه او به میدان رفتند؛ مثل سعید مهری. سعید مهری از ابداعات همین آقاست. او اگر سه یا چهار بازیکن این‌چنینی تحویل فوتبال ما بدهد، هم برای تیم ملی اتفاق مثبتی می‌افتد هم برای استقلال. در حال حاضر سعید مهری یک کلاسِ میانه جدیدتری را به فوتبال ما ارائه می‌کند. سرعت تصمیم‌گیری، سرعت پاس دادن، میزان دوندگی، توپ‌گیری، کمتر با عقب بازی‌کردن، عدم مکث بی‌دلیل و... سعید مهری همه این‌ها را در زمین اجرا می‌کند. اگر ساپینتو یک سر به تیم امید خودش بزند، سری در بازار نقل و انتقالات بچرخاند و بگوید کدام بازیکن را لازم دارد و کدام را نمی‌خواهد و اصطلاحا اگر تیمش را با ۴۰ الی ۴۵ درصد از تفکرات اروپایی خودش ببندد، تیم استقلال فصل آینده نتیجه این فصل را حتما جبران می‌کند.