کد خبر : 124227 |

فقر در لبنان؛ شیرینی ماه رمضان فقط برای از ما بهتران

فقر در طرابلس در حال گسترش است و کمک‌ها روز به روز کاهش پیدا می‌کند. این حال و روز شهری است که قبل از بحران کنونی فقیرترین منطقه لبنان به شمار می‌رفت.

الشرق الاوسط نوشت: تعداد متقاضیان یارانه کمک معیشتی یک سازمان خیریه در شهر طرابلس در شمال لبنان اخیرا از ۵ هزار خانوار به ۲۰ هزار خانواده افزایش پیدا کرده است. ورودی‌های این سازمان خیریه همیشه شلوغ است و کارکنان می‌کوشند تا حد امکان نیازمندی‌های خانواده‌ها را پیگیری کنند.

سعاد شحیطه مدیر این سازمان خیریه در طرابلس لبنان به «الشرق الاوسط» گفت «تعداد نیازمندان در طرابلس افزایش پرشتابی دارد و حالا باید کمک‌های معیشتی را ۸۰ درصد نسبت به چند ماه پیش افزایش دهیم. طبقات اجتماعی گوناگون مثل معلمان و کارمندان و رانندگان به جمع متقاضیان دریافت کمک معیشتی اضافه شده‌اند. این گروه‌ها تا چند ماه پیش یعنی قبل از سقوط شدید ارزش لیره در چند ماه گذشته به کمک معیشتی نیاز نداشتند».

فقر در طرابلس در حال گسترش است و کمک‌ها روز به روز کاهش پیدا می‌کند. این حال و روز شهری است که قبل از بحران کنونی فقیرترین منطقه لبنان به شمار می‌رفت.

در طرابلس دیگر خبری از چراغانی و تزئین خانه‌ها و خیابان‌ها در ماه رمضان نیست. سنت‌های ماه رمضان در طرابلس کم‌رنگتر شده و رو به خاموشی می‌رود. خرید شیرینی در طرابلس که روزی به آن شهر شیرینی و دسر می‌گفتند برای عده کثیری یک امر تجملاتی شده است. پاتوق‌های شب نشینی در ماه رمضان در طرابلس که مقصد ساکنان بخش‌های شمالی لبنان بودند دیگر حال و هوای سابق را ندارند. بازارهای قدیمی به ویژه بازار عطاری شلوغ هستند اما خرید کاهش پیدا کرده است.

مردم روزها دم در دفتر یکی دیگر از سازمان‌های خیریه جمع می‌شوند. زنی که معلم مدرسه است گریه می‌کند چون حقوقش کفاف هزینه زندگی را نمی‌دهد. مردی جلوی این دفتر، عبوس و ترشرو به نظر می‌رسد و می‌خواهد هزینه یک سیلندر گاز را تامین کند. مبلغ چندان زیاد نیست. چشم‌هایش گود افتاده‌اند. مرد دیگری از تاریکی گله می‌کند و می‌خواهد پول نه چندان زیادی تامین کند تا بار دیگر به اشتراک برق وصل شود. زن دیگری می‌خواهد کمک هزینه بگیرد تا پوشک بچه و یک قوطی شیر بخرد.

مها الاتاسی الجسر رئیس این سازمان خیریه گفت: «افزایش شدید فلاکت در لبنان در پی تورم افسارگسیخته پدیده جدیدی است که گریبانگیر نه تنها فقرا بلکه خانواده‌هایی شده که عادت نداشتند در صف‌های سازمان‌های خیریه برای دریافت کمک معیشت بایستند. حالا تعداد گروه‌هایی که به دلیل افزایش قیمت سیلندر گاز در خانه آشپزی نمی‌کنند افزایش یافته است و این به نوبه خود مشکل بزرگی به شمار می‌رود. از این رو ما غذای آماده بین روزه‌داران یعنی حدود ۸۰ خانواده و ۲۰ نفر در روز توزیع می‌کنیم.

تعداد نیازمندان هر روز افزایش پیدا می‌کند اما حجم کمک‌های این سازمان خیریه که سال‌های پیش بین ۵۰۰ خانوار غذا توزیع می‌شد کاهش پیدا کرده است. کمک‌های معیشت انجمن‌های خیریه دیگر لبنان به مردم نیز کاهش پیدا کرده است».

مها الاتاسی الجسر اضافه کرد «ما به دلیل حال و روز بانک‌ها هم مشکل داریم چون سخت‌گیری در مورد حواله‌های ارزی به لبنان افزایش یافته است».

تنگناهای معیشتی و مشکلات مردم طرابلس غیر قابل توصیف است. یک دلار در آستانه ماه رمضان بیش از صد هزار لیره شد. ابو ریاض که در یک سوپرمارکت کار می‌کند گفت «نمی‌توان اینطور ادامه داد. حتی نمی‌توانیم سیب زمینی بخریم. یک کیلو سیب زمینی شده ۵۰ هزار لیره. دستمزدم ۲۵۰ هزار لیره در روز است که حتی به خرید نان و سبزی نمی‌رسد».

خانواده ابو ریاض ۵ نفره است که یکی از آن‌ها نوزاد است و گاهی مجبور می‌شوند فقط با یک تکه نان او را سیر کنند.

بلبشو در کمک‌رسانی است و هر سازمانی سرخود کار می‌کند. دیانا، ۲۵ ساله کارمند یک شرکت است و اطلاع چندانی درباره نحوه دریافت کمک هزینه معیشت ندارد. او که با پدر بازنشسته و مادرش زندگی می‌کند می‌گوید «قبل از بحران کنونی چندان نیاز نداشتم کار کنم. ۴ نفر بودیم و پس از ازدواج خواهرم ۳ نفر شدیم. حقوق پدرم کافی بود و دو ماشین داریم و یک خانم به مادرم کمک می‌کند. حالا همه چیز تغییر کرده و زندگی‌مان دگرگون شد. یکی از ماشین‌ها را فروختیم و مجبور شدیم به آن خانم بگوییم که نیاز به او نداریم. برخی چیزهای اولیه را حذف کردیم».

دیانا خاطر نشان کرد «به زور می‌توانیم هر سه ماه یکبار گوشت یا مرغ بخریم. از سبزیجات فقط گوجه و خیار می‌خریم و دیگر خبری از کاهو و کلم نیست و حتی اکثر اوقات قدرت خرید پیاز و سیر را هم نداریم». یک کیلو گوشت به یک میلیون و ۲۰۰ هزار لیره (حدود ده دلار) رسید. دیانا اضافه کرد «اگر گوشت بخریم باید چیزهای زیادی را از سبد خانوارمان حذف کنیم. میوه فقط پرتقال می‌خریم. موز خیلی گران شده است».

دیانا خاطر نشان کرد «عده‌ای دارند پس‌اندازشان را خرج می‌کنند اما ما همان پس‌انداز اندکی هم که داریم در حال تمام شدن است. دو حلقه ازدواج پدر و مادرم آخرین پس‌اندازی بود که داشتیم و برای روز مبادا گذاشته بودم یعنی اگر کسی بیمار شود، اما مجبور شدیم که حلقه‌ها را بفروشیم و حالا پس‌اندازی نداریم».

فاطمه الحسن که در یک بیمارستان کار می‌کند شرایط دیانا را دارد. فاطمه مجبور شد که همه طلاهایش را بفروشد و قرض بگیرد تا قسط‌های خانه‌ای را که قبل از بحران به دلار خریده بدهد. حقوق فاطمه به لیره است. حقوق فاطمه و همسرش با هم حول و حوش ده میلیون لیره یعنی کمتر از صد دلار در ماه است و آن‌ها ۵ فرزند دارند.

فاطمه گفت «سعی کردم کمک هزینه از وزارت امور اجتماعی تقاضا کنم اما به نتیجه نرسید. به سازمان‌های زیادی سر زدم و گفتند که متقاضی جدید قبول نمی‌کنند. قوم و خویش در خارج ندارم که کمکم کنند. برخی از اقوامم در لبنان هستند که گاه گاهی به من کمک می‌کنند و اگر آن‌ها نبودند وضع خیلی خراب می‌شد». فاطمه اشتراک برق برای دریافت مقدار حداقلی برق دارد.

ام رامی در رستوران کار می‌کند و اشتراک خانه‌اش فقط برای روشن کردن یک چراغ و تلویزیون کافی است که ۲۵ دلار در ماه است. او گفت «برق در خانه ندارم و به همین دلیل باید مواد غذایی را روزانه و تازه بخرم و هر روز پخت و پز دارم چون نمی‌توانم غذا را بدون یخچال برای روز بعد نگه دارم». ام رامی خاطر نشان کرد «این رویه خرجش بیشتر است و مشکلات بیشتری دارد». ام رامی و خانواده پسرش به طور مشترک آشپزی می‌کنند تا هزینه‌ها را تقسیم کنند و راهی برای پس‌انداز داشته باشند.

مها الاتاسی الجسر می‌گوید «کمک رسانی و یارانه در لبنان هدفمند نیست بلکه آشفته و بلبشو است. سازمان‌ها با هم هماهنگی ندارند و پایگاه داده مشترک درباره افراد تحت پوشش وجود ندارد و به همین دلیل برخی به طور همزمان از دو سازمان کمک هزینه می‌گیرند و عده بسیاری کمک هزینه دریافت نمی‌کنند و مجبورند با فقر و فلاکت بسوزند و بسازند. هیچ راه حلی وجود ندارد. دیانا افزود «ما نمی‌توانیم به اینطور زندگی کردن عادت کنیم و هیچگاه عادت نمی‌کنیم. اصلا این جور زندگی کردن برای هیچ کس قابل تحمل نیست. اما باید صبر کرد و منتظر تغییر اوضاع باشیم».