نتایج توافق ایران و عربستان در گفتگو با مهدی مطهرنیا تحلیلگر سیاسی::
زیر قیمت بازار دلار را میخرند تا در آینده، بالاتر از قیمت لمس شده آنها را بفروشند
مطهرنیا میگوید: بازار مبحث مذاکره را درک و لمس میکند، به آن جواب مثبت میدهد، از آن بهره میبرد و دلارهای انباشته شده خارجی را تحریک میکند تا به بازار بیاید و سعی میکند زیر قیمت بازار آن را بخرد تا در آینده بتواند بالاتر از قیمت لمس شده آنها را بفروشد و یا نگاه دارد. اینجاست که مردم باید هوشیار باشند و در این وضعیت از درسها و عبرتهای گذشته بیاموزد.»
مذاکرات مثبت و توافق با آژانس انرژی اتمی، اتخاذ راهبرد درست و اصولی برای آنکه شورای حکام علیه ایران قطعنامه ندهد، احیای روابط با عربستان سعودی و ارسال پالسهای مثبت برای مذاکرات سازنده، مجموعه رفتارهای ایران در هفتههای اخیر است که نشان از تدبیر جدید در امر سیاست خارجی دارد. این مجموعه اقدامات اثرات مثبت خود بر بازار را نشان داده است؛ با این حال بحثی مطرح است مبنی بر اینکه اگر اتفاقات اخیر در موضوع سیاست خارجی ایران یکی از عوامل مانع از رشد افسارگسیخته قیمت ارز در کشور است، چرا این تصمیمات بههنگام سیاسی مؤثر بر اقتصاد کشور و معیشت مردم، زودتر از این اتخاذ نشدند. پاسخ به این سوال چه میتواند باشد؟
مهدی مطهرنیا، فعال سیاسی در این باره به «مستقل» میگوید:
«آنچه پاسخ به این پرسش را معنادار میکند هویتبخشی به مفهوم انقلاب و انقلاب اسلامی بهویژه در دو دهه اخیر است. به بیان دیگر این نکته مدنظر است که با توجه به تعریفی که به خصوص در دو دهه اخیر و پس از جریانات دهه ۸۰ در ایران درباره انقلاب اسلامی رخ داد و در مرکزیت آن در بحث سیاست خارجی، پرونده هستهای ایران و بحث تحریمها و در صحنه داخلی، اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ وجود داشت، زمینهای ایجاد شد که انقلاب اسلامی بیش و پیش از هر زمان دیگری بر اساس گفتمان سلبی و نفی امپریالیسم جهانی با مرکزیت ایالات متحده آمریکا عمل کند.»
این تحلیلگر سیاسی ادامه میدهد:
«امروز در بخش اجتماعی، در بخش فناوری، در بخش زیستبوم، در بخش سیاست، در بخش فرهنگ، در بخش رسانه، در بخش مسائل نیروی انسانی و حتی قوانین و حقوق در مقایسه با گذشته، دولتهای پیرامونی ایران رشد داشتهاند و از نظر بنیانها و بنیادهای قدرت، ایران در موقعیت نامناسبی قرار گرفته است؛ لذا اگر گفتمان حاکم بخواهد بدون رویکرد گفتمان انقلابی خود و مبارزه با امپریالیسم جهانی به مرکزیت آمریکا به تقویت این موارد روی بیاورد، نمیتواند پاسخگوی بافت موقعیت کنونی باشد، بنابراین جمهوری اسلامی ایران در این بافت موقعیتی با روی کار آمدن دولت با گفتمان انقلابی و با یک دست شدن جامعه حاکمیتی و حکومتی، اگر بخواهد از مواضع انقلابی خود کوتاه بیاید، اگرچه یک باد بهاره وزیدن میگیرد اما اثر پاییزی دارد.»
مطهرنیا تأکید میکند:
«به عبارت دیگر تصمیماتِ جدا از انقلابیگری دولت میتواند گفتمان انقلاب اسلامی را تحت فشار درونی هم قرار دهد، نمونه بارز آن همین موضوع عربستان است؛ هفت سال پیش نماینده گفتمان انقلابی در عرصه کلاسیک رسانه یعنی کیهان_ نزدیک به این قول _ مینویسد که ارتباط با عربستان از جریده سیاست خارجی ایران برداشته شد؛ اما آیا اکنون عربستان تغییر کرده است؟ آیا محمد بن سلمان نزدیکتر از ۷ سال پیش به تلآویو نیست؟ آیا مسیر هوایی عربستان روی هواپیماهای اسرائیل باز نشده است؟ آیا امارات اکنون از شرکای اقتصادی و استراتژیک اسرائیل نیست؟ آیا عربستان پذیرفته است که حوثیها در یمن به نتایج مثبتی دست پیدا کنند؟ مسئله سوریه و لبنان چگونه؟ آیا گفتمان انقلابی نسبت به رفتارهای عربستان اغماض میکند که اکنون بگوییم که همین گفتمان؛ ذوقزده از ارتباط با ریاض است؟ البته این مسئله حل شده و اتفاق خیلی خوبی است.»
این فعال سیاسی با این توضیح که «بین عقلانیت، عقل سیاسی گرفتن و خردورزی سیاسی نزدیکی وجود دارد ولی یکسان نیستند» ادامه میدهد:
«باید بگوییم که این عقلگرایی میمون و مبارک است اما با توجه به سازه موجودی که گفتمان انقلابی دارد، اگر این سازه ترکهای درونی در این زمینه به خود ببیند، میتواند زمینههای ایجاد یک فضای ضعف درونی را نسبت به گذشته بیشتر کند و در صورت ایجاد فضای درونی اعتراضها در مسیر وضعیت روشنتر اقتصادی بعد از باد موسمی به ظاهر بهاری با اثرات پاییزی، کار حتی سختتر میشود.»
مطهرنیا تأکید میکند:
«از این جهت است که بازار مبحث مذاکره را درک و لمس میکند، به آن جواب مثبت میدهد، از آن بهره میبرد و دلارهای انباشته شده خارجی را تحریک میکند تا به بازار بیاید و سعی میکند زیر قیمت بازار آن را بخرد تا در آینده بتواند بالاتر از قیمت لمس شده آنها را بفروشد و یا نگاه دارد. اینجاست که مردم باید هوشیار باشند و در این وضعیت از درسها و عبرتهای گذشته بیاموزد.»