چرا اپوزیسیون درباره منشور شش نفره وحدت ندارد؟
مسعود فروزنده
استاد دانشگاه
با اپوزوسیون فعال ایرانی موافق باشیم یا نباشیم آنچه واقعیت دارد حضور این جمعیت در کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی است، نمیتوان با حذف صورت مسئله و ندیدن این گروهها، کمکی به تحلیل و بررسی آنان کرد. این نقد موجودیت یک واقعیت سیاسی را بررسی میکند که توانایی جذب بخشی از جوانان کشور را دارد و میتواند به نسل جدید ناآشنا با احزاب و سیاستبازان هشدارهای لازم را بدهد.
همزمان با توافق ایران و عربستان که فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داد انتشار یک بیانیه موسوم به منشور همبستگی، غوغای جدیدی در اپوزیسیون بر پا کرد. نویسندگان منشور ۱۷ مادهای بدون آنکه کنفرانس خبری برپا کنند و هواداران را توجیه کنند و توضیح دهند چه تعداد کارشناس و چه حجم از مشارکت مردمی در تدوین آن نقش داشتند، اقدام به انتشار منشور کردند.
منشور یاد شده بجای ایجاد انسجام بسان زایمان سزارینی حادثهساز شد. بلافاصله طفل به دنیا آمده هدف تیر منتقدان گردید. نه همه جمهوریخواهان راضی بودند و نه همه پادشاهیخواهان. ریشه اعتراضات، ناهمگونی مواد منشور با خواستهها بود.
امضا کنندگان «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی» که در جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ منتشر شد؛ رضا پهلوی، شیرین عبادی، عبدالله مهتدی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد و نازنین بنیادی بودند. مهمترین چهره همانا رضا پهلوی، ولیعهد پیشین است.
در فضای مجازی، در کنار انبوه تائیدها و لایکها، بسیاری برآشفتند. سایبریها را از ذهنتان حذف کنید اغلب کسانی را که نگاه کردم و شنیدم واقعی بودند.
بیتابی برخی ملیگرایان و پادشاهیخواهان از این نظر پراهمیت است که انتقاد خود را شفاف و صریح بیان کردند. آنان از اینکه بر تمامیت ارضی تاکید نشده است و اثری از پرچم ایران در بالای متن منشور دیده نمیشود خشم خود را ابراز نمودند. از تضعیف حاکمیت ملی در متن منشور پرده برداشتند و گفتند: «وقتی نظارت سازمانهای بین المللی را قبول میکنید یعنی اینکه در مشروعیت خود تردید دارید و بسان یک کشور جنگ زده منتظر حضور سربازان سازمان ملل متحد هستید و این به منزله زیر پا گذاشتن حاکمیت ملی است.»
جدا از برخی انتقادهای شخصی و یا بیأساس، آن دسته از اعتراضها و نکتهها که در فضای مجازی بیشتر به چشم آمد را در پائین میآورم.
۱- بند سوم منشور مورد شدیدترین انتقادها قرار گرفت که غیرمتمرکز بودن سیستم سیاسی ایران را نشانه گرفته بود. اغلب ملیگرایان و شماری از پادشاهیخواهان تعجب خود را از تائید رضا پهلوی ابراز نمودند. معترضان در پیامهای توئیتری چنین اقدامی را در شأن رضا پهلوی ندانسته و آنرا تحمیل شده تلقی کردند. یادمان باشد رهبران حزب کومله و حزب دمکرات کردستان در گفتگوهای اخیر تلویزیونی بر مفاهیمی همچون تجزیه و استقلال و خودمختاری اصرار داشتهاند و خجالت هم نکشیدند.
۲ـ همچنین منتقدان پرسیدند چرا تصویر شیر و خورشید یا پرچم ایران یا نقشه ایران نیامده است. آنان بر تصویر مشت گره کرده که بر بالای متن منشور درج شده بود خرده گرفتند و آن را بیارتباط با یک منشور حقوقی که سرنوشت یک ملت را میخواهد رقم بزند، تلقی کردند.
۳- پذیرش نظارت بینالمللی در انتخابات که در متن منشور آمده بود از سوی حقوقدانان و کنشگران اپوزیسیون به معنای نادیده گرفتن اصل حاکمیت ملی تفسیر شد.
۴- عدم اشاره به «تمامیت ارضی» نیز از جمله مواردی بود که موجب حیرت و سراسیمگی مشروطهخواهان و ملیگرایان شد. در دو ماه گذشته، تمامیت ارضی مورد انتقاد سران حزب دمکرات کردستان و کوموله قرار گرفته بود و یکی از آنان به صراحت گفت که به هیچ عنوان تمامیت ارضی را نمیپذیریم. یک ملیگرا به طعن و طنز گفت: «نمیدانستیم خاک سوئد و آلمان، دوز ایرانیت را اینقدر پائین میآورد.»
۵- انتقاد پنجم به مشروعیت شورای شش نفره بود که چگونه و براساس چه تراز و متری بدون آنکه مجلس موسسان تشکیل شده باشد برای کیفیت حکومت و قوانین کشور تعیین تکلیف کردهاند. آنان از شورای شش نفره خواستند شعارهای دمکراسیخواهی را صرفا در مصاحبهها تکرار نکنند. یک جمهوریخواه گفت: «شما که انتقاد می کردید فاصله پنجاه روزه حد فاصل ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ برای انتخاب نوع حکومت کم بوده چگونه خودتان در عرض بیست و هفت روز قبا را بریدید و دوختید و بدون انجام انتخابات به تن ملت کردید؟»
۶- برخی جمهوریخواهان که از حضور حداکثری پادشاهیخواهان گلهمند هستند انتقاد راهبردی خود را متوجه هویت شورای شش نفره کردند. اصلیترین انتقاد آنان بر عدم فراجناحی بودن و بلاتکلیفی جایگاه شورای شش نفره در کل اپوزیسیون بود.
آنان با خطرناک معرفی کردن رویکردهای پوپولیستی از شورای یاد شده خواستند از تجربه مبارزان باسابقه استفاده گردد و از سلبریتیپروری و تکروی پرهیز شود تا خرد جمعی دوام و بقا یابد.
با اشاره به انتقاد مخالفان که در بالا آمد تا حدودی محل اختلافها روشن گردید اما آنچه اهمیت والاتری دارد تفاوتهای بزرگ راهبردی در اندیشه سیاسی هر یک از گروههای اپوزیسیون است که ریشه در تاریخ دارد. رنگین کمانی از عقاید سیاسی که تبار مجزا دارند و در سلسله اعتراضهای اخیر آشکار شد خیابان نیز قدرت کافی در حل اختلافهای پیشین اپوزیسیون را ندارد.
در حالی که پادشاهیخواهان دست بالاتری در دو سه ماه اخیر یافتهاند، مجموعه اختلافنظرهایی که در سه ماه اخیر در اعلام مواضع گروههای اپوزیسیون دیده شد را شاید بتوان به طور خلاصه شرح داد که عبارتند از: تمامیت ارضی، ملیت و ایرانیت و اقوام، آموزش به زبان مادری، نوع حکومت و کیفیت آن، پذیرش یا عدم پذیرش سازمانهای بینالمللی و منشور حقوق بشر به عنوان مراجع و اسناد بالا دستی، هویت و ترکیب رهبران، روش مبارزه و تقدم و تاخرها، حل مسائل تاریخی.
شاید گفته یک جوان فعال فضای مجازی پاسخ در خوری باشد که «نسل قدیمیها توانایی و انعطاف لازم برای به دست گرفتن سکان هدایت نسل جدیدیها را ندارد.»