درس تاریخ
فرهاد قنبری
فعال رسانهای
به خاطر داشته باشیم تاریخ، رویدادنگاری نیست. مطالعه تاریخ برای این نیست که بدانیم در حرمسرای سلطان محمود غزنوی یا ناصرالدین شاه چند زن حضور داشت یا پایتخت تیمور گورکانی کدام شهر بود. مطالعه تاریخ برای حفظ نام سلسلهها و توالی رویدادها نیست. آگاهی به این مسائل در حوزه اطلاعات عمومی است و اگر در نظام آموزشی کشور ما مفهوم تاریخ به رویدادنگاری تقلیل یافته است، ایراد از برنامهریزان و مولفان کتب درسی است که تاریخ را به چنین مفهوم مبتذلی تقلیل دادهاند.
هدف اصلی از مطالعه تاریخ کسب کسب بینش و تجربه است. تاریخ فانوس و چراغی برای یافتن مسیر در شب تاریک و ظلمانی است، تاریخ استفاده از عصاره تجربیات بشری است.
مطالعه تاریخ برای تجربه نکردن تجربههای تلخ دیگران است.
بر این اساس نه تاریخ چندهزارساله بلکه همین تاریخ معاصر نیم قرن اخیر ما میگوید از هر کسی که ظلمی در حق او شده، بدون توجه به مرام و تفکرش [از حقوق انسانیش] دفاع کنیم اما به خاطر داشته باشیم هر کسی که زندان میرود مسیرش درست و برحق نیست. به خاطر داشته باشیم مسعود رجوی و دارودستهاش سالها زندانیان سیاسی بودند.
تاریخ همین نیم قرن اخیر ما میگوید که مسیر اصلی و درست آزادی نه از زندان و زندانی سیاسی و تبدیل هنر و ادبیات به سلاح و چریکیسم و امثالهم بلکه از گوش سپردن به سخنان فیلسوفان و متفکرین و اهالی واقعی اندیشه میگذرد.
تاریخ همین یک دهه اخیر به ما میگوید که بیشترین کسانی که در راه هدف و آرمان خود خطرات مختلف را به جان خریده، زندانی و شکنجه شده و به راحتی از جان خود نیز میگذرند بنیادگرایان دینی و اعضاء القاعده و داعش و امثالهم هستند.
تاریخ همین نیم قرن اخیر به ما میگوید که دمیدن بر طبل ناساز قبیلهگرایی هدفی جز ایجاد جنگ داخلی و در به دری و خشونت افسارگسیخته ندارد.
تاریخ همین بیست سال اخیر منطقه به ما میگوید که کلید واژه «حملات شیمیایی» و «سلاح شیمیایی» ابزاری برای توجیه تهاجم نظامی و اشغالگری و دخالت بیگانگان در کشورِ هدف است. تاریخ همین دو دهه اخیر به ما میگوید که عراق با کلید واژه «سلاح اتمی» و افغانستان با کلید واژه «مبارزه با تروریسم» و سوریه و لیبی و یمن با کلید واژه «سلاح شیمیایی» به این روز افتادند.
تاریخ دو دهه اخیر به ما میگوید که شعار صدور «دموکراسی» برای خاورمیانه در نهایت باعث صدور سرباز و تانک و بمبافکن و جنایات جنگی وسیع شده است.
حال انتخاب با ما مردمان زمانه است که چشم و گوش و عقل و فکرمان را دربست در اختیار رسانهها قرار بدهیم و همان مسیری که سایر کشورها رفتهاند را با حدت و سرعت بیشتری طی کنیم و همان کلیدواژههایی که در عمل چیزی جز اشغال و ویرانگری در پی نداشت را دنبال کنیم و یا آنکه چشمها و گوشهایمان را باز کنیم و اجازه ندهیم که عصبانیت و ناراحتی از وضع موجود قوه تعقلمان را تعطیل کند و با دقت بیشتری در اخبار و جنجالهای سیاسی که حول نام ایران ایجاد میشود بنگریم.
و به خاطر داشته باشیم که تمام این مسائل درسهای بزرگ تاریخ است و اگر از آنها درس نگیریم به بدترین شکل ممکن تنبیه خواهیم شد.