گرامیداشت یاد شادروان دکتر محمد مصدق را در پنجاه و ششمین سالگرد
ضیاء مصباح
پژوهشگر تاریخ
یاد شادروان دکتر محمد مصدق را در پنجاه و ششمین سالگرد وفاتش در ۱۴ اسفند گرامی میداریم.
زیرا: این وارسته ملی در اوج آزادمنشی و پاکپنداری پیشگام و بانی تحولات بسیاری در منطقه شد و طی مدت کوتاه زمامداری خود توانست دموکراسی کامل را در کشور برقرار کند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر را ارج نهاد.
همه رسانهها و مخالفان در نقد دولت اوضاع آزاد بودند.
دولت با مفهوم واقعی از پشتیبانی کامل ملت برخوردار بود.
پیوسته ایرانی میاندیشید و ایرانی رفتار میکرد.
در این دوران اقلیتهای قومی و مذهبی جذب هیچ گروهی برای ناتوان کردن حکومت نشدند زیرا دموکراسی، آزادی و غرور ملی، خردمندی و عدالت گستری را در آنان تقویت کرده بود.
در ناسیونالیسم ایرانیِ مورد توجه شادروان، احساس برتریجویی نژادی یا عقیدتی، سلطهطلبی سیاسی یا گسترش مرزها وجود نداشت.
او با فرهنگ، خرد و دانش خود و با دوستی، همکاری و گرامیداشت ارزشهای فرهنگی و آیینی همه ایرانیان، ارزشهای درست را انتقال داد.
این چهره ملی در مدت زمامداری با مفهوم واقعی به برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی هویت بخشید.
حاکمیت ملی را به معنای راستین و اصولی برقرار و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا کرد.
پیوسته معتقد بود: دولت باید بر پایه شایستهسالاری و درستکاری استوار باشد.
سیاستگذاریها باید پیش از اجرا «در راستای منافع کشور و امکانات» کارشناسی شود و روشهایی که در رابطه با جامعه جهانی تعریف میشود باید با «مطالعه شرایط بینالمللی، خرد ورزی و رعایت حقوق دیگران» انجام شود.
بینش رهبران بر این مبنا باید استوار باشد که مدیریت کلان جای «خود رائی» نبوده و کشور ایران «جزیرهای» جدا نیست و توجه به ارتباطات بینالمللی لازمه توسعه است .
سیاستگذاری اگر با شعارگرایی، توهم، ناآگاهی و ارزیابیهای یکسونگر همراه باشد به فاجعه میانجامد.
در برخوردهای بینالمللی برای احقاق حقوق کشور و ملت، میتوان با دانش، خردمندی و برنامهریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بینالمللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان «طرفهای رویارو» پیروز میدان شد.
در صحنه بینالمللی، مبارزه باید توام با آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار.
باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بوجود آورد.
حاکمیت ملی را به معنای راستین و جهانپسند در ایران برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود و راه و روشی که «کورش کبیر» با بیانیه «حقوق بشر» شناساند و عمل کرد «مبنای حکومت» خود تعیین نمود.
ملیگرایی ایرانی از دید مصدق یعنی: تبعیت از خواست مردم و بیتوجهی به امیال فردی یا تبعیت از مکتب خاص یا از ابرقدرتها ... .
مصدق در طول فعالیت سیاسیاش رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و درمان روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطانگونه ابرقدرتهای زمان را، سرلوحه برنامههای خود قرار داد.
یک بار شعار نداد، ستیزهگری، پنهانکاری و خشونتگرایی نکرد.
با بستن رسانهها جلوی آگاهی مردم را نگرفت، مخالفان را به بند نکشید، به مردم و به جامعه جهانی دروغ نگفت.
مهمتر از همه، در مبارزهای که با ابرقدرت زمان برای خلعید و احقاق حقوق ملت ایران درگرفت، با خردمندی و رعایت قوانین بینالمللی در عرصه جهانی- با کاربرد بهینه افکار عمومی در جهان، دشمن را در زمین خودش شکست داد.
گرامیداشت حقوق شهروندی و بشری همه قومها، مذاهب و آئینها، بخشهایی جدانشدنی از ملیگرایی ایرانی بود.
از دید مصدق: بازگشت اعتماد به نفس و استقلال فکری مردمان کشور که زیر نفوذ، خشونت بیگانگان و فساد و خیانت فرمانروایان از بین رفته بود، بمراتب مهمتر از درآمدی بود که از فروش ذخایر طبیعی کشور حاصل میشد. او معتقد بود: نخست بایستی خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد «نفت» بتواند با پشتوانه اندیشه، نوآوری، کار و تولید خود زندگی کند. معتقد بود اعتماد به نفس ملی، پیشزمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بشمار میرود. ما را در آن زمان از سرخوردگی، از خود بیگانگی، فقر و فساد اقتصادی، وابستگی سیاسی و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشورمان را به اوج شناسایی و احترام جهانی رساند. ایرانیان را به تواناییهای نهفته در خود آشنا نمود و زنگ بیداری ملت را به صدا درآورد.
بالاخره اینکه این احیاء حقوق و آزادیهای فردی و گروهی در قالب احزاب و سندیکاها که نادیده گرفته شده بود، اثبات حقانیت ملت در ماجرای نفت و برنامهریزی برای اعتبار بخشیدن به فرهنگ وطنمان «ناسیونالیسم ایرانی» را با تعریف اصولی حیاتی دوباره بخشید.
به این دلایل و بسیاری شواهد دیگر هر سالگرد بزرگداشت این چهره ملی- مردمی را گرامی میداریم. روانش شاد