ضرورت جلب اعتماد مردم در خوی
احمد قویدل
فعال مدنی
زلزله خوی خوشبختانه تلفات سنگینی برجای نگذاشت. تخریب منازل در سه سطح، بزرگترین مشکلی است که بخش قابل توجهی از مردم را چادر نشین نموده است.
روزهای بسیار سختی را زلزلهزدگان در سرمای جانسوز زمستان طی کردهاند و چادرها با نزدیکی بهار قابل تحملتر میشود. آن دسته از زلزلهزدگان که منازلشان مشمول تخریب و نوسازی است تکلیف معینتری دارند و در انتظار مرحله آواربرداری و شروع ساخت خانه جدید به سر میبرند. همین افق روشن میتواند منجر به افزایش سطح تابآوری این گروه از مردم از منجر شود.
اما وضعیت دو گروه دیگر که مشمول تعمیرات اساسی و تعمیرات جزئی شدهاند، اساسا شرایطشان شرایط مناسبی نیست. عدم اعتماد به کارشناسیهای انجام گرفته عامل تعیین کنندهای برای بازنگشتن مردم به خانههای خود و جمع نکردن چادرها گردیده است. جمعآوری قهری چادرها عملا نتیجه مناسبی ندارد و تاثیر منفی در رویکرد مردم نسبت به حاکمیت ایجاد میکند. مسئولین باید باور کنند که این احساس ناامنی بهخصوص برای زنان و کودکان جدی است. نگارنده به صورت میدانی این عدم احساس امنیت را در کودکان و زنان زلزلهزده و به حد کمتری در مردان و پسران مشاهده نموده است.
علاوه بر شرایط خود خوی، زلزله ترکیه و بازار شایعات و پیشبینیهایی که توسط برخی کارناشناسان انجام شده و میشود اثر روانی شدیدی بر مردم خوی داشته است. واقعیت این است که مردم درک دقیقی از مستندات کارشناسان ارزیابی ندارند و این خود بستر بیاعتمادیهای جاری است. یکی از مراجع غیردولتی که میتواند نقش مهمی در تغییر ذهنیت مردم داشته باشد سازمان نظام مهندسی استان و شهرستان خوی است. این سازمان میبایست تلاش گستردهای را برای توجیه مردم منطقه خوی داشته باشد و با حضور میدانی اعتماد مردم را به ارزیابیها جلب کند. صدا و سیما نیز به صورت منطقهای و ملی میتواند در روشن کردن اذهان عمومی نسبت معیارهای ارزیابی نقش ایفا کند. سازمان نظام مهندسی آذربایجان شرقی وظیفه دارد به عنوان یک مرجع کارشناسی غیردولتی معیارهای ارزیابی را به زبان قابل فهم مردم توصیح دهد و تلاش کند با جلب اعتماد مردم برای رفع بحران چادرنشینی آن دسته از مردم که منازلشان با تعمیرات جزئی و اساسی قابل سکونت میشود متقاعد نماید.
اطلاعات میدانی کسب شده از مناطق زلزلهزده خوی و گزارشات سازمانهای مردمنهاد حاکی از آن است که منطقه نیازمند خدمات روانشناسی و روانپزشکی است. مسئولین باید باور کنند که شوک بعد از زلزله تاثیرات روانی را بر مردم گذاشته است که باید با واکاوی و ارائه راهبردهای کاربردی در حوزه مشاورههای روانشناسی و مددکاری اجتماعی عبور کممخاطره مردم از ترومای روحی و روانی پس از حادثه فراهم کرد. حال که مدارس در خوی حدود دو هفته است بازگشایی شده، ضرورت دارد که ارائه این مشاورهها از مدارس آغاز شود. افزایش تابآوری دانشآموزان در درجه اول، و بعد والدین در سایه ارائه خدمات روانشناسی و به ضرورت روانپزشکی میتوان از صدمات روحی و روانی به مردم جلوگیری کرد. گزارشات میدانی شهادت میدهد که هنوز کودکان خوی خواب زلزله میبینند و احساس امنیت، برای خوابیدن زیر سقفها صدمه دیده در آنها جاری است. مادران اولین گروهی هستند که با احساس ناامنی کودکان شریک میشوند و به صورت دائمی درگیر این احساس عدم امنیت هستند.
سازمانهای مردمنهاد و گروههای محلی به این باور رسیدهاند که ضرورت ارائه این خدمات در حوزه سلامت روان جدی و فوری است. انجمنهای علمی در حوزه روانشناسی، روانپزشکی و مددکاری اجتماعی ضرورت دارد نیاز این منطقه را به خدمات، جدی بگیرند و به کمک تشکلهای محلی و سازمانهای مردمنهاد فعال در منطقه بشتابند. برای نمونه در بررسی میدانیِ این مشکل با گروهی از دانشآموزان مدرسه گفتگو شد که همه از این احساس عدم امنیت رنج میبردند و از ترسهای شبانهای میگفتند که زدودن آن از ذهن آنها تیازمند کار کارشناسی و تخصصی با محوریت مدارس است. یکی از دانشآموزان زلزلهزده از تجربه خود در برای دور کردن این ترسها از خود میگفت: "به توصیه آموزگار خود همه ترسهایم را بر روی یک کاغذ نوشتم و آن نوشته را با امید از بین رفتن ترسهایم آتش زدم." این دختر دانشآموز در برابر سوال کنشگران حاضر که آیا از این ترسها رها شدی؟ لبخندی زد و گفت: "یک کمی!" بیتردید همین راه حل معلم هم یک کنشگری در برابر مشکلی است که زندگی دانش آموزش را دچار اختلال نموده است. ضرورت دارد کارشناسان تخصصی برای کمک به مردم حضور پیدا کنند.
چنانچه به خوبی روشن است هر دو اقدام یعنی جلب اعتماد مردم در سایه آگاهیرسانی کارشناسی سازمان نظام مهندسی و ارائه خدمات روانشناسی، روانپزشکی و مددکاری اجتماعی باید به موزارت یکدیگر به مردم ارائه شود، خلاء هر یک نمیتواند هیچکدام از دو مشکل را حل کند.