کد خبر : 120699 |

نیما آگاهی کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با مستقل:

دولت قیمت ارز را رها کرده و راهکاری نیز ندارد، گذاشته تا جایی که می‌تواند پیش برود

 جمع‌بندی این شرایط این است که همچنان سیاست‌گذار بانک مرکزی و دولت، عزم جدی نشان نمی‌دهد که بخواهد کار جدی بکند. موضع‌گیری قدرتمند و جدی و حتی استعفا و راهکار نیز نمی‌بینید و احساس می‌کنم این موضوع برای دولت رها شده است و راهکاری نیز ندارد و گذاشته است تا جایی که می‌تواند پیش برود. 

سرویس اقتصادی: تورم در این دو سال حضور رئیسی چنان چهره‌ای از خود به جامعه نشان داد که سفره مردم را از هر نظر کوچک کرده است. تورمی که راه حل دقیقی نیز برای عبور از بحران آن شنیده نمی‌شود و هر روز نیز بیشتر از روز قبل با گران شدن نرخ ارز، به جو روانی آن دامن زده می‌شود. شنیده شده سال آینده تورم ترسناک‌ترین چهره خود را به نمایش می‌گذارد و دولت اگرچه مدعی کاهش تورم در سال آینده است اما راهکار آن هنوز مبهم مانده است.

 

جهت بررسی موضوع فوق در آغاز گفتگو کردیم با نیما آگاهی کارشناس بازارهای جهانی که در ادامه مشروح آنرا می‌خوانیم:
 

دولت گفته در سال آینده تورم را کاهش می‌دهد، بنظر شما کاهش تورم توسط دولت امکان‌پذیر است؟

در موقعیتی که ما الان قرار داریم در سال آینده افزایش قیمت‌ها را بصورت طبیعی خواهیم داشت.در اقتصاد نیز کاهش تورم بر اساس یک شرایطی شکل می‌گیرد. شرایط کاهش تورم شصت درصد با تورم چهل درصد نیز فرق می‌کند. اینکه دولت موقعیتی را در بازار ارز ایجاد کرده است تا ارز به این وضعیت بیفتد و آن قیمت ارزی را که خودشان بالا برده‌اند حالا کاهش دهند بنظر من دستاورد محسوب نمی‌شود.

ما در صحبت‌های آقای فرزین مباحثی می‌بینیم بر این منوال که تراز تجاری و صادرات مثبت است و ارز به اندازه کافی وجود دارد، اما در مورد دو مبحث صحبت نمی‌شود؛ اول خروج سرمایه که در بیست سال گذشته بیشترین میزان را امسال تجربه خواهیم کرد و دومین مسئله قاچاق است.

این دو منبع بسیار بزرگند و در اواخر امسال پیش بینی من این است که بالغ بر چهل میلیارد دلار است و این اتفاق است که باعث افزایش نرخ دلار آزاد می‌شود و این دو نیز از سوی بازار آزاد دلارشان تامین می‌شود و در سامانه‌های دولتی جایی ندارند.
راهکار اقتصادی و علمی برون‌رفت از بحران فعلی در مسئله تورم را چه می‌دانید؟

شما نمی‌توانید این مشکل را در کوتاه‌مدت حل کنید زیرا این یک واقعیت است و پذیرفتن آن منطقی‌ترین کار است. به همین خاطر در چند ماه نمی‌توان آن را حل کرد این مسئله ریشه‌ای دارد که با تحریم عمیق‌تر شده و اولین راهکار آن پذیرفتن مشکل است. اگر دولت اعتقاد دارد به اندازه کافی ارز دارد و هر نیازی را می‌تواند تامین کند برای نشان دادن این حسن نیت باید به صرافی‌ها اعلام کند نیاز جامعه را تامین کنند. در پروسه اصلاح دلار نیمایی تعهداتی داده می‌شود اما دولت این تعهدات را به رسمیت نمی‌شناسد. حرف‌های فرزین نیز مدعی نرخ‌سازی در خارج است و هنوز سیاست‌گذار باور ندارد که این بازار رسمیت دارد و فعلا در مرحله انکار بازار قرار دارند.
 

آیا دولت ناچار به پول‌پاشی در جامعه خواهد شد یا طبقه متوسط با همین روند روز به روز بیشتر از بین خواهد رفت؟

من فعلا در سیاست‌های دولت ارزپاشی را نمی‌بینم چون توان آن را نیز ندارد. ارزپاشی زمانی رخ می‌دهد که خزانه قدرتمند باشد آنوقت قاعدتا این اتفاق خواهد افتاد. تورم شدیدی در سال آینده نسبت به نرخ ارز ایجاد خواهد شد متاسفانه ما هرچه جلوتر می‌رویم طبقه متوسط کوچکتر می‌شود و به طبقه فقیر اضافه می‌شود که از نظر شرایط اجتماعی نیز تاثیرات مخربی را به دنبال دارد.

در این شرایط امنیت سرمایه‌گذاری دچار چه تغییراتی می شود؟

این یک قضیه عمقی است و اتفاقی سطحی نیست که با یک فرمان درست شود. به عنوان مثال در شرایط چند ماه اخیر کشور مجموعه حوادثی اتفاق می‌افتد که سرمایه‌دار به این جمع بندی می‌رسد که شرایط سرمایه‌گذاری خوب نیست و ریسک‌هایی را می‌بینید و در نتیجه سرمایه را خارج می‌کند. مشکل بعدی مالیات است، بعد از انقلاب تا چند سال گذشته سیاست نفتی را تجربه می‌کردیم. دولت نفت می‌فروخت و مخارج را تامین می‌کرد. در این چند سال با توجه به کاهش فروش نفت، دسترسی به منابع نیز سخت شده پس دولت سیاست مالیاتی را اتخاذ کرده است. از دید یک سرمایه‌گذاری که پنجاه میلیارد سرمایه دارد هر نقطه از جهان می‌تواند زندگی کند اما وقتی می‌بیند همان مالیاتی که در آمریکا پرداخت می‌کند همان را در ایران باید پرداخت کند و حمایتی که باید از دولت ببیند را در ایران نمی‌بیند نتیجتا از ایران سرمایه‌اش را خارج می‌کند. ساختا مالیات برای تامین بودجه، نیازمند این است که خدمات جدی به مردم بدهید اما وقتی این اتفاق نمی‌افتد باعث شکاف می‌شود و سرمایه‌گذار سرمایه‌اش را از کشور خارج می‌کند. جمع‌بندی این شرایط این است که همچنان سیاست‌گذار بانک مرکزی و دولت، عزم جدی نشان نمی‌دهد که بخواهد کار جدی بکند. موضع‌گیری قدرتمند و جدی و حتی استعفا و راهکار نیز نمی‌بینید و احساس می‌کنم این موضوع برای دولت رها شده است و راهکاری نیز ندارد و گذاشته است تا جایی که می‌تواند پیش برود.