مکتب رائفیپوریسم
محسن سهرابی
فعال سیاسی و رسانهای
در چند روز گذشته و پس از اعتراض علنی آیت االله علوی تهرانی به علی اکبر رائفی پور در فضای رسانهای و مجازی کشور؛ موجی از مخالفت با افکار این شخص به راه افتاده است و نهلههای مختلف فکری در حالی به نقد سخنان و شخصیت ایشان روی آوردهاند که از اصل و بن ماجرا غافل ماندهاند.
اساسا آیا مشکل اصلی یک شخص با طرفداران صد یا هزار نفره است یا تفکری که باعث بروز و ظهور این شخصیتها میشود؟
آیا صرف برخورد با یک شخص و تکفیر او و سخنانش باعث رخت بربستن تفکر پوپولیستی و باطل رائفیپور از فضای سیاسی اجتماعی کشور میشود؟
آیا ما در کشور صرفا با شخص علی اکبر رائفیپور روبهرو و مواجه هستیم یا بسیار کسانی نظیر او در گوشه و کنار فضای رسانهای کشور زیست میکنند؟
پاسخ به سوالات بالا تا حد زیادی تکلیف مواجههی صحیح جامعه با این مکتب شوم را مشخص میکند.
واضح است در شرایطی که جامعه با تعدد شاخههای متنوع رائفیپورهای سیاسی و اجتماعی، مذهبی رو به رو است؛ صرف اعلام برائت و تکفیر و یا حتی حذف یکی از آنها؛ نه تنها از میزان حامیان مکتب رائفیپوریسم کم نمیکند بلکه باعث بغض طرفداران و به راه افتادن لشکر سایبری فحاش ایشان و زایش تفکرات رادیکالتر میشود.
امروز بر کنشگران و دلسوزان فضای فرهنگی رسانهای کشور واجب است تا علاوه بر موضعگیری در برابر بزه پیش آمدهی فعلی؛ تلاش خود را بر نقد این تفکر و مکتب متمرکز کرده و با بیان صریح آفات و گزندهای رائفیپوریسم فکری، سعی در رخت بربستن این تفکر و مصادیق آن از ساحت دین و سیاست کشور شوند.
حوادث روزهای آینده و نحوهی واکنشهای شخصیتهای مرجع سیاسی و دینی کشور؛ تکلیف رائفیپور و رائفیپوریسم را به خوبی مشخص خواهد کرد.