برای خلیج همیشه فارس
احمد قویدل
فعال مدنی
دستگاه دیپلماسی کشور با احضار بیسابقه سفیر عراق تلاش کرد در برابر برگزاری جام فوتبال کشورهای عربی تحت عنوان خلیج عربی واکنش نشان دهد. فارغ از آنکه این اقدام دیپلماتیک چقدر موثر بوده است اما دستگاه دیپلماسی انتشار توئیتی از نخست وزیر عراق را جبران حجم عظیمی از تبلیغات در عراق و شهر بصره و انعکاس این جام فوتبال با نام جعلی در فدراسیون جهانی فوتبال را جبران این اقدام ارزیابی کرد.
تلاش برای تحمیل نام جعلی خلیج عربی به خلیج فارس به صورت خزنده و به طرق پیچیده و بکارگیری انواع ترفندهای تبلیغاتی سالهاست انجام میگیرد. این تلاشها به عنوان بخشی از تاریخ کاملا قابل واکاوی است. از آن مورخ انگلیسی گرفته که در توجیهی مضحک به رسم ادب استعماری اولین بار از نام جعلی خلیج عربی استفاده نمود، تا استفاده نشنالجئوگرافیک آمریکایی از این نام مجعول و حتی موزه لوور پاریس و مجموعه تلاشهایی که کشورهای عربی برای ترویج نام مجعول انجام دادهاند تاکنون نتوانسته خدشهای بر نام خلیج همیشه فارس وارد کند.
اما اینبار این اقدام ضد ایرانی با محوریت عراق کشور دوست و همسایه ایران آنهم در شهر بصره که برای اولین بار ساسانیان این بندر را ساختند دولت جمهوری اسلامی را شگفتزده کرد و خاطر ایرانیان را به شدت آزرده کرد. اینکه اتحاد عربی، عراق را برای این اقدام زیر گوش ایران متقاعد نموده است جای نگرانیهای جدی دارد و رد پای سیاستگذاریهایی برای انزوای ایران در منطقه در آن موج میزند. تردیدی وجود ندارد که این اقدامات نمایشی که این بار بر قامت فوتبال این ورزش محبوب خاورمیانه دوخته شده است نمیتواند منجر به تعییر نام خلیج فارس گردد، اما موفقیت توطئه برگزاری جام زیر گوش ایران را نمیتوان انکار کرد. این نوع اقدامات توطئهگرانه نگاه به آینده دارد و بیتعارف میکارد که بعدا درو نماید.
ایرانیان از خاطر نبردهاند که سازمان ملل متحد عراق را متجاوز به ایران شناسایی نمود و عملا این کشور محکوم به پرداخت غرامتهای سنگین جنگ تحمیلی به ایران است. ایران در حالیکه بعد از گذشت سی و اندی سال از جنگ تحمیلی هنوز گاه و بیگاه پیکر شهدای مفقود جنگ را مییابد و در حزن و اندوه خانوادهها و مردم به خاک میسپارد، اما بزرگمنشانه نه تنها غرامتی از عراق دریافت ننموده است همواره داوطلب کمک به توسعه عراق بوده است. دستگاه دیپلماسی فارغ از فرآیندهای اصولی دیپلماتیک بیتعارف در حد نجوا به این اقدام اعتراض نمود و احتمال میرود طرف عراقی توانسته است دیپلماتهای ایرانی را متقاعد نماید که این کشور هم برای خود مصلحتهایی با کشور های عربی دارد. نگارنده بر این اعتقاد است شدت این اعتراض دستگاه دیپلماسی به گونهای نیست که این قبیل اقدامات تکرار نشود. این نوع تسلیمطلبی درباره موضوعی که ساز آن توسط عربستان کوک شده است در آینده عواقبی برای دستگاه دیپلماسی کشور خواهد داشت. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم در کنش و واکنش دستگاه دیپلماسی ایران و عراق، برنده کشور همسایه بود که با یک توئیت که ارزش دیپلماتیک و حقوقی ندارد هم خواستِ کشورهای عربی را برآورده کرد و هم طرف ایرانی قانع خود را مجاب نموده است.
دستگاه دیپلماسی کشور چندی پیش نیز با اقدام غیر منتظره چین، عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل و به عنوان یک همپیمان استراتژیک غافلگیر شد. بیانه مشترک رئیس جمهور چین با شورای همکاری خلیج فارس و توصیه به ایران برای حل مسالمتآمیز موضوع مالکیت جزایر سهگانه ایرانی انعکاسی بود از عبور چین از آنچه میدانست. چین ترجیح داد برای استحکام جای پای تجاری خود در کشورهای عربی در منطقه حقیقت را انکار کند و برای رفع و رجوع آن نیز با دیپلماتهای ایرانی برنامه خود را داشت. آنچه دو روز بعد از انتشار بیانیه توسط سخنگوی وزارت خارجه چین ابراز شد، از حد تعارفات دیپلماتیک کلی و بیارزش فراتر نرفت و مطلبی که رسانههای ایرانی از قول معاون نخست وزیر چین در جریان سفرش به ایران منتشر کردند مانند عراق فاقد ارزش حقوقی بود. واقعیت این است سیاست و دیپلماسیِ هر کشور وقتی میخواهد از اصول فیمابین با هر کشوری فارغ از عرف بین الملل عبور کند، قطعا ظرفیتهای برخورد متقابل کشور مقابل را ارزیابی و اقدام میکند. فشار بین الملی کشورهای غربی به ایران و محدود شدن مانورهای دیپلماتیک ایران کلید این جسارتها است. علاوه بر این دستگاه دیپلماسی کشور باید درک نماید که سیاست عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی مزید بر علت و یکی از حلقههای پنهان این جسارتهاست. اگر سیاست مدبرانهای در برابر این سیاستهای مزورانه اتخاذ نشود میتواند تحرک دیپلماتیک کشور را محدود نماید. فروختن ارتباط با ایران در چنین فضایی از مناسبات بین المللی کشورهای منطقه به قیمتهای ناچیز، از جمله پدیدههایی است که در آینده به کرات شاهد آن خواهیم بود.