یارانه فقرا به ثروتمندان
فرهاد قنبری
فعال رسانهای
کارمندان حدودا هفت برابر مشاورین املاک در سال ۱۴۰۰ مالیات پرداخت کردند.
طبق آمارهای سازمان امور مالیاتی، درحالیکه کارمندان دولتی و بخش خصوصی طی سال ۱۴۰۰ به طور میانگین طی یکسال ۸.۴ میلیون تومان مالیات پرداخت کردهاند، اما مجموع مالیات پرداختی شاغلان طلا و جواهر ۶.۷ میلیون تومان، نمایشگاهدارها ۴.۷ میلیون تومان، موبایل فروشان ۲.۷ میلیون تومان، وکلا ۲.۱ میلیون تومان و مشاوران املاک ۱.۳ میلیون تومان بوده است./ فرهیختگان
سازمان بینالمللی شفافیت در گزارش خود مربوط به سال دو هزار و پانزده رتبه ایران به لحاظ شاخص ادراک فساد ایران در میان ۱۶۷ کشور جهان را ۱۳۱ اعلام کرده است.
شاخص ادراک فساد، میزان فساد اداری و اقتصادی در کشورها را نشان میدهد و برای هر کشور نمرهای از صفر تا ۱۰۰ بر اساس این شاخص تعیین میشود. هرچه این نمره بیشتر باشد دلالت بر فساد کمتر است.
بر اساس گزارش سازمان بین المللی شفافیت ایران در سال ۲۰۱۵ نمره ۲۹ را بدست آورده است. نمره ایران در گزارش سال ۲۰۱۴ این سازمان ۲۷ اعلام شده بود و ایران در سال ۲۰۱۳ نمره ۲۵ را بدست است.
ایران در ردهبندی جهانی ادراک فساد در سال ۲۰۱۵ در میان ۱۴۷ کشور جهان رتبه ۱۳۶ و در سال ۲۰۱۳ رتبه ۱۴۴ را بدست آورده بود.
بر اساس این آمارها که توسط سازمان شفافیت جهانی ارائه شده است ایران یکی از غیرشفافترین اقتصادهای جهان را دارد. در این شرایط دولت کمترین اطلاعات را از میزان درآمد و دارایی شهروندان در اختیار دارد و اکثریت جامعه به غیر از حقوق بگیران دولت، موقعیت و شرایط مناسبی برای پنهان کردن درآمد خود در اختیار دارند.
در دنیا از کشورهایی که شفافیت اقتصادی زیادی ندارند به عنوان بهشت پولشویی و فرار مالیاتی یاد میشود. چرا که بهترین فرصت را برای ثروتمندتر شدن دلالان، قاچاقچیان، اختلاسگران و صاحبان سرمایههای کلان بدون پرداخت مالیات، فراهم میکند.
در نظامهای لیبرال غربی دولت به دریافت مالیات بر اساس درآمد حساسیت بسیار زیادی نشان میدهند و بخشها و افراد پردرآمد جامعه (ورزشکاران حرفهای، بازیگران سینما، خوانندگان، شرکتها و کارخانهها، پزشکان، اصناف، باشگاههای ورزشی، صاحبان تولیدی و و سلبریتیها و شومنها و..) گاهی تا پنجاه درصد درآمد خود را به صورت مالیات به دولت پرداخت میکنند. این در حالی است که در ایران بخش عمده فعالان حوزه اقتصادی در قالب نهادهای خاص از پرداخت مالیات معاف هستند و بسیاری از ثروتمندان نه تنها مالیاتی پرداخت نمیکنند، بلکه حقوقهای نجومی خود را هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از دولت دریافت میکنند.
در سالهای اخیر یکی از سیاستهای اصلی دولتها در ایران تلاش برای کاهش وابستگی به نفت و تامین هزینهها از طریق اخذ مالیات بیشتر بوده است.
اما در شرایط عدم شفافیت اقتصادی و فرار مالیاتی توسط ثروتمندان، مالیات چگونه اخذ میشود؟
در این شرایط دولت سادهترین راه را انتخاب کرده و سعی میکند با اعمال روشهایی از قبیل ارزش افزوده بر کالاهای مصرفی یا بیشتر کردن عوارض برق و مسکن و... پولی را در غالب مالیات دریافت نماید. در واقع دولت در غیاب یک سیستم کارآمد برای شناسایی افراد با سطح درآمد بالا یا فراریان مالیاتی دست خود را در جیب فقیرترین اقشار جامعه کرده است تا با تحمیل مالیات به کالاهای اولیه مصرفی، بر بار گرانی و تورم کمرشکن بیفزاید.
اغلب پولی که امروز به عنوان مالیات ارزش افزوده دریافت میشود، بدون توجه به میزان درآمد خانوارها بوده و در نهایت بیشترین فشار را به اقشار ضعیف و آسیب پذیر جامعه وارد میکند.
این شیوه کسب درآمد دولت بیشتر از آنکه دریافت مالیات برای کم کردن فاصله طبقاتی و توزیع عادلانه ثروت را به خاطر بیاورد، جیببُری از فقرا یا پرداخت یارانه توسط فقرا به ثروتمندان را به خاطر میآورد.