برای سال ۲۰۲۳
احمد قویدل
فعال مدنی
سال ۲۰۲۲ میلادی با همه تلخیها و شیرینیهایش به پایان رسید. دنیا با آرزوهای بزرگ و در رأس آن صلح جهانی به استقبال سال نو مسیحی رفته است. جهان در حالی پا به سال جدید میلادی میگذارد که یکی از بزرگترین چالشهای جهان یعنی تغییرات اقلیمی با جدیت در تعقیب تمدنهای بشری است. بحران تغییرات اقلیمی آنقدر جدی است، که هر نوع بیاعتنایی دولت به مهار این بحران به انتقامهای دردناک و فاجعهآفرین طبیعت میانجامد. کابوس گرم شدن زمین در مقابل چشم انسانهای مسئولی است که عمیقا باور دارند "ما یک زمین داریم" و باید در حفظ آن کوشا باشیم. احساس مسئولیت در برابر نسل آینده (که انسانها اگر خیلی خوش شانس باشند دو یا سه نسل آنرا به چشم میبینند)، یک انگیزه مهم مردم و تشکلهای مردمی در حفاظت از محیط زیست است که متاسفانه دولتها در موارد بسیار مصلحتهای سیاسی و اقتصادی کوتاه مدت را به حفظ "سیاره" ترجیح داده و برای آنچه به زعم خود توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورشان میخوانند دستور عبور از پیوستهای محیط زیستی پروژهها را صادر مینمایند. سازمان ملل متحد در طول هر سال مکررا مخاطرات تغییرات اقلیمی را یادآور میشود و فجایعی مانند سیل پاکستان نتیجه بیتوجهیها به این حوزه را با بهای سنگین جان هزاران انسان در مقابل چشم مردم و دولتمردان جهان قرار میدهد.
در سال ۲۰۲۲ آتش جنگ پس از سالها دامن اروپا را گرفت. قصد کشورگشایی روسها و شعلهور شدن رقابتهای ناتو و ورشو، که اگرچه هر دو پیمان وجود داشتند اما سالها بود از رقابت آشکار آنها خبری نبود، به شدت اوج گرفت. یکی از جدیترین نتایج جنگ اوکراین افزایش سرسامآور هزینه سوخت و مواد غذایی بود که در کشورهای مختلف جهان اثر خود را نشان داده است. بعد از جنگ دوم جهانی، جهان جنگ را در مناطق خاصی مانند خاورمیانه تجربه کرد اما جنگ اوکراین ترکیب جنگزدگان و پناهجویان آسیایی و آفریقایی تغییر داد و انبوهی از پناهجویان اروپایی (اوکراینی) ترکیب جمعیتی این گروه را نه تنها دگرگون کرد بلکه خود این جنگ اثر خود در افزایش آمار مهاجرین در کشورهای مختلف جهان داشته است.
همهگیری کرونا که بیش از سه سال جامعه جهانی تهدید نموده است و طبق آمار رسمی جان بیش از ۶ میلیون نفر را در جهان گرفته و هزینههای هنگفتی برای مهار آن به دولتها تحمیل نموده است. تعطیلی کسب و کارها و اثرات سوء آن در اقتصاد به گونهای ویرانگر بوده است که در ارزیابیهای بین المللی، کرونا و عواقب آن از عوامل مهمی است که در اقتصاد و حتی پناهندگی به عنوان یک عامل موثر ارزیابی میگردد. مجموعه دادههای جهانی هنوز آنچنان متقاعد کننده نیست که سازمان بهداشت جهانی بتواند پایان پاندمی را اعلام نماید. دولتهای جهان پذیرفتهاند که این بیماری رفتنی نیست و دولتها باید در برنامههای بهداشتی و درمانی خود پیشگیری و درمان آنرا پیشبینی کنند.
صنعت واکسنسازی در جهان نیز با توجه به تعدد سویههای این بیماری سرمایهگذاریهای بزرگی در حوزه ساخت واکسنهای جدید انجام داده و میدهد. ویژگی اجتماعی کرونا و ضرورت تامین مشارکت عمومی در مهار آن نیازمند تعامل مثبت دولتها و ملتها از یکسو و هماهنگیهای بین المللی است. ارزیابی سه ساله سازمان ملل متحد از عوارض این بیماری در حوزه سلامت ایجاد اختلال جدی در اولویتهای مهم جامعه جهانی در حوزه سلامت از جمله مرگ و میر کودکان است. کرونا برنامههای واکسیناسیون کودکان و مراقبت از مادران باردار به خصوص در کشورهای کمتر برخوردار از منابع، را دچار اختلال جدی نموده است. سازمان ملل متحد در قربانی شدن یک کودک در هر ۴/۰۴ ثانیه در جهان خبر میدهد و به موازات آن از مرده به دنیا آمدن بیش از دو میلیون نوزاد خبر میدهد.
دولتهای جهان با توجه به عوامل سهگانه بالا که به شدت میتوانند زندگی و سلامت مردم را به مخاطره بیندازد، تلاش مینمایند به تضادها و تعارضات در عرصههای ملی و بین المللی پایان داده و از همه ظرفیتهای همسو برای مهار بحرانهای خارج از ارادهشان اثر بگذارند.
حکمرانان خوب در جهان باید با مهار تنشها و تضادهای داخلی بستر لازم را برای همسو کردن ظرفیتهای کشورشان، برای مقابله با این بحرانهایی که خارج از اراده آنها جاری است، اقدام کنند. سیاست تنشزدایی در عرصه بین المللی نیز عاقلانهترین سیاستی است که میتواند منجر به همافزایی نیروها برای مهار این بحرانها باشد. اتفاقی نیست که ما با ناباوری شاهد تغییر دیپلماسی کشورهای منطقه با کشورهایی هستیم که آنان را دشمنان قسم خورده خود میدانستند. تلاشهای دیپلماتیک ونزوئلا برای عادی کردن ارتباطات با آمریکا نیز جلوهای دیگر از این تلاشهای حوزه بین المللی است.
کشور ما در چنین شرایطی سرشار از تنشهایی است که هر کدام به تنهایی میتوانند لطمات غیرقابلجبرانی به سرمایه اجتماعی کشور وارد کند. وارد شدن به سال جدید بدون داشتن سرمایه اجتماعی لطمات غیرقابلجبرانی به منابع انسانی و اقتصادی کشور وارد میکند. واقعیتی که حکمرانان کشور باید باور کنند این است که: "دولت و ملت" با هم میتوانند عوارض تغییرات اقلیمی را مهار کنند. رابطه دولت با ملت آداب دارد. اگر این آداب را نمیدانید میتوانید داوطلب تحصیل در دانشکدهای که تحت عنوان "حکمرانی" تاسیس نمودهاید، شوید و ادامه تحصیل دهید ولی لطفا نام این دانشکده را برای یک شروع بهتر به "دانشکده حکمرانی خوب" تغییر دهید تا ما امیدوار بمانیم.