کد خبر : 115087 |

شکاف اجتماعی

فرهاد قنبری

فعال رسانه‌ای 

حوادث اخیر محصول شکاف عمیق و خطرناکی است که سال‌هاست جامعه ایرانی دچار آن است. در این فضای غبارآلود که وجه مشخصه آن تعطیل شدن خِرد و عقلانیت و دوراندیشی است هر کس چرتکه‌ای برداشته و در حال تقسیم مردم به «خودی« و «غیرخودی» است. 

بسیاری در شبکه‌های اجتماعی به جان هم افتاده و از خجالت هم درمی‌آیند. بازار فحاشی و تهدید و تخریب و فالو و آنفالو داغ است و هر کسی از ظن خود دیگری را به وطن فروشی و کاسه لیسی و خیانت متهم می‌کند.

 

در این فضای مسموم حقیقتا نوشتن و سخن گفتن و در عین حال از دایره خرد و دوراندیشی خارج نشدن امری دشوار و چه بسا ناشدنی است.

فضای دوقطبی شده کشور یک سر آن در دست تندروهای داخلی است که مستانه کُری می‌خوانند و به هر «غیری» با بدترین انگ‌ها حمله می‌کنند و سر دیگر آن در دست عوامل بیگانه‌ای است که خدا می‌داند در رویاهای پلید خود چه خواب‌هایی برای این مملکت و این ملت نگون بخت دیده‌اند.

 

اما آنچه در این شرایط فراموش می‌شود خود کشور و جامعه است. انگار نه انگار که اینجا سرزمینی با ده‌ها میلیون جمعیت است که باید در کنار یکدیگر زندگی کنند و [خواه ناخواه] خوشبختی و سعادت و بدبختی و فلاکت آن‌ها به یکدیگر گره خورده است. 

 

در ایجاد این وضعیت همه طیف‌ها و جریانات سیاسی و رسانه‌ای دست داشته‌اند. از صدا و سیمایی که سال‌هاست به سخنگوی یک جریان عقیدتی و سیاسی تبدیل شده و سعی در حذف و نادیده گرفتن سایر جریانات فکری و سیاسی و اجتماعی این سرزمین کرده است تا برخی شبکه‌های ماهواره‌ای و فعالین اپوزسیون که عملا در خدمت سازمان‌های امنیتی و جاسوسی بیگانه و تروریست‌های وحشی بیابان‌ها و کوه‌های اطراف کشور قرار گرفته‌اند.

 

باید قبل از آنکه فرصت به طور کامل از دست برود این جامعه با خود به آشتی برسد. باید مرزکشی‌های ایجاد شده میان مردم کمرنگتر شود. باید همگان آزادی سبک زندگی و زیست جهان یکدیگر را به رسمیت بشناسند. باید جامعه از سانتیمانتالیسم و سلبریتی زدگی سیاسی فاصله گرفته و خرد و دوراندیشی را جایگزین احساسات آنی و خشم انباشته خویش بنماید.

 

آنچه جامعه امروز ایران را بیشتر از هر دشمن خارجی دیگری تهدید می‌کند همین پر رنگ شدن مرزهاست. مردم باید بپذیرند که همان افرادی که روبروی‌شان ایستاده و علیهش شعار می‌دهند و گاهی مرگ او را هم می‌خواهند، همان افرادی هستند که به اندازه خود آن‌ها [نه بیشتر و نه کمتر] از این مملکت سهم دارند و قرار است همین جا و در کنار یکدیگر زندگی کنند.