تهران، شهر بیدفاع
امیررضا نظری
روزنامهنگار
کلانشهر تهران با مشکلات انبوهی دست و پنجه نرم میکند؛ همچون معضل تودهی متان بر فراز سایت پسماند آرادکوه که در هر ساعت ۸۵۰۰ کیلوگرم متان به هوا میفرستد. تولید روزانه ۱۱ میلیون تن زباله تنها در تهران. سیستم ناکافی و ناتوان حمل و نقل عمومی که نیازمند خطوط جدید مترو و راهاندازی خط ۱۰ و افزایش کمی و کیفی واگنها است. فاجعه قطع درختان به ویژه در مناطق تجاری که به رویهای معمولی تبدیل شده است. مخاطرات نشست زمین در مناطق مرکزی، جنوب و جنوب غربی. همچنین تصویب لایحه جدید شهرداری که فاجعهای بدتر از برجباغ مصوب شورای اول را در پیش دارد و قرار شده اختیار تصمیمگیری هرگونه ساخت و ساز در باغات و اراضی زراعی را به کمیسیون ماده پنج واگذار شود و کمیسیون ماده هفت از گردونه تصمیمگیریها حذف میشود، و اما بالاخره مشکل همیشگی ترافیک تهران که با افزایش جمعیت و اختلال غیرطبیعی در چراغهای راهنمایی همراه شده است.
مدتهاست که شهروندان تهرانی از ترافیک شدید پایتخت گلایه میکنند و البته بیش از ۲ دهه است که این معضل جدی شده و همه دولتها و مجموعههایی که مدیریت شهری را برعهده میگیرند راهکارهایی ارائه میکنند. اما گذر زمان نشان داده است هیچکدام از این راهکارها نتوانسته علاجی بر این معضل تهران باشد.
از سال گذشته و با سرکار آمدن علیرضا زاکانی، در حالیکه هنوز مدارس و دانشگاهها غیرحضوری بود این مشکل دو چندان شد تا جاییکه تذکر رهبری را در پی داشت!
شهردار کنونی تهران اساسا متعلق به حوزه شهر و شهرسازی نیست، او همچنان سرمست از جایزه انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ است. ایشان بیشتر وقت خود را به خط و نشان کشیدن برای رقبای سیاسی میگذراند و در این بین اگر زمانی ماند، به دانشگاهها میرود و با ادبیات بوقچیهای استادیوم آزادی پاسخ دانشجویان را میدهد!
از گوشه و کنار میشنویم طی مسیرهای شرقی غربی، یا شمالی جنوبی در تهران حتی مسافتهای نه چندان طولانی، بین ۲ تا ۴ ساعت یعنی مشابه فاصله زمانی سفرهای برونشهری طول میکشد.
متاسفانه باید گفت زاکانی علاقهای به انجام اقدامات ماندگار و تحول در شهرداری ندارد، بلکه حتی مانند قالیباف علاقهای به ساخت و ساز پل و تونل و اتوبان ندارد، مانند احمدینژاد هم تظاهر به دلسوزی برای مردم نمیکند!
این روزها با اندکی بارش نزولات آسمانی، تهران به کل قفل میشود و علیرغم حضور ماموران راهور، هیچ خبری از نیروهای شهرداری نیست! به خاطر دارم در خرداد ماه گذشته که الکساندر نوواک معاون نخست وزیر و وزیر سابق انرژی روسیه و هیاتهای همراه برای رایزنی و انعقاد قرارداد و تفاهمنامه در زمینههایی چون انرژی، حمل و نقل، گمرک و سرمایهگذاری به تهران آمده بودند شهردار تهران نیز در این نشست حضور داشت. حال اینکه زمینههای همراهی چه ارتباطی به ایشان دارد مشخص نیست! آنچه واضح است این است که مسکو یکی از قدیمیترین و کارآمدترین خطوط متروی جهان را دارد. علاوه بر این به دلیل وضعیت جوی روسیه، هوای منفی ۳۰ درجه، بارش برف با ارتفاع یک متر اساسا رویدادی طبیعی در این کشور حساب میشود و هیچگاه زندگی شهروندان این کلانشهر مختل نمیشود.
آیا بهتر نیست شهردار محترم تهران که به روحیات ضد آمریکایی خود مشهور است، در این زمینهها با سفر به روسیه و همفکری با شهردار مسکو مشکل ترافیک تهران را پس از سالها حل کند؟
اینکه طرح ترافیک در تهران به ابزاری جهت درآمدزایی شود مایه سرافکندگی و خجالت است، چرا شهردار تهران این روند را متوقف نمیکند؟
گزارش عملکرد بودجه ۱۴۰۱ در برش ۷ ماهه حاکی است، شهرداری تهران امسال ۴۶۱ میلیارد تومان درآمد از محل تخلفات ساختمانی پیشبینی کرده است که از این میزان قاعدتا باید تا پایان مهرماه ۲۶۹ میلیارد تومان وصول میشد. این در حالی است که میزان وصولی به مراتب بیشتر از این مقدار و رقمی حدود ۳۹۷ میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب شهرداری نزدیک به ۸۷ درصد از کل درآمد این سرفصل در سالجاری را فقط در ۷ ماه وصول کرده که اگر همین روند ادامه پیدا کند تهران به کابوسشهر و مرکز دپوی زباله تبدیل خواهد شد تا کلانشهری در حد الگوی جهان اسلام!
چرا هیچ نهادی از شهرداری تهران نمیپرسد این درآمدهای نجومی که خرج بهبود سطح زندگی مردم نمیشود، در کجا و چگونه خرج میشود؟ ادامه این روند مدیریتی تا پایان دوره شورایشهر فعلی به نابودی تهران منجر خواهد شد. بهتر است به جای آنکه مردم قربانی تعارفات سیاسی شوند و مناصب کلیدی به خاطر قدردانی از اقدامات اشخاص در انتخابات و کنار رفتن آنها از صحنه به نفع رئیس جمهورِ مستقر شود، شایستهسالاری اعمال شود. چرا وزارت کشور و نهادهای مربوطه به هنگام بررسی صلاحیت شهرداران کلانشهرها به مدرک تحصیلی آنها توجه نمیکنند؟!
این روند که متاسفانه در کشور ما سابقه طولانی دارد، به زودی در تهران به فاجعه منجر خواهد شد. شاید رئیس مجلس که سابقه اداره شهر تهران را دارد و از بلبشوی موجود در شهر بیخبر نیست، بتواند این سازمان عریض و طویل و پرجمعیت! (که در دوران ایشان به جذب نیروهای مازاد پرداخت) را بجای حواشی و سیاسیکاری به سمت وظایف اصلیاش هدایت کند.
تا قبل از قربانی شدن مردم به داد آنها برسید.