نصرتاله تاجیک و مرتضی الویری پاسخ دادند؛ چرا قطع رابطه با انگلیس؟
اگر چرخش جدی در سیاست خارجی ما اتفاق نیفتد، راه سختی را در پیش خواهیم داشت
شعارنویسی روی دیوار سفارت انگلیس که دردی از ما درمان نمیکند و این رفتارها تصویر ایران فرهنگی با یک سابقه تمدنی بزرگ را ارائه نمیدهد/مذاکرات میتوانست در مقطع سپتامبر که ادعا شده بود تا ۹۵ درصد به تفاهم نزدیک شدیم، بدون هیچ پیش شرط دیگر به نتیجه برسد/ با دیپلماسی غیرفعالی که داریم عمیقا نگران هستم که ما به انزوای بیشتر برویم و این بسیار فاجعهبار خواهد بود.
درحالیکه اعتراضات داخلی در بعضی مناطق فروکش کرده و در بعضی نقاط با حضور عدهای قلیل به خشونت کشیده میشود، حالا دیگر شباهتی به دو ماه قبل خود ندارد.
اما ریشه آن را در شبکههای فارسیزبان خارجی میدانیم و انگشت اتهام آغاز و تداوم اعتراضات به سمت آنهاست. چنانچه این اتهام وارد باشد، همراه و همپای شبکههای خارجی میتوان گفت: بیتدبیری در کنترل نیروهای مربوطه، تعلل در پاسخگویی به افکار عمومی و پذیرفتن مسئولیت همهی بخشهای درگیر در این معضل، که قصور و تقصیر اولیه را برعهده دارند، از حیث قضایی متهم به ترک فعل و عدم انجام وظیفه شناخته میشوند.
در چنین موقعیتی که بدرستی مذاکره با عربستان به دلیل تغذیه مالی شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال معلق مانده و مداخله عربستان در این تنشها آشکار است، نمایندگان مجلس پیشنهاد قطع رابطه با انگلستان را میدهند.
قطع رابطه با انگلیس سابقه مفصلی دارد که بعد از انقلاب در مجلس سوم نیز پیگیری شد. اما از آنجا که دچار تکرار تاریخ شدهایم بیآنکه از آن درس بگیریم، یکی از نمایندگان مجلس طی روزهای اخیر گفته است: "ارتباط با انگلیس محدود خواهد شد".
همزمان شاهد بودیم که دیوارهای سفارت انگلیس نیز مزیّن به شعارهایی شد که گروه خاصی آن را گردن نگرفت اما شهرداری تهران با بیلبوردهای تبلیغاتی که از پول مردم هزینه میشود از این اقدام حمایت کرد و این شائبه را ایجاد کرد که عملکرد شعارنویسان مورد حمایت راس نظام سیاسی است. اما به واقع چرا باید در این مقطع با انگلیس قطع ارتباط کرد؟ این طرح چرا باید از سوی نمایندگان مردم دنبال شود؟ در این ارتباط با دو تن از سفرای سابق و فعالان سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم که مشروح آن را میخوانید:
عملکرد نامطلوب سیاست خارجی ما را به انزوا کشانده است!
مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاحطلب، نماینده ادوار مجلس و سفیر سابق ایران در اسپانیا، در آغاز درباره قطع ارتباط با انگلیس در مجلس سوم به روزنامه مستقل گفت:
آن ماجرای مجلس سوم را به خاطر ندارم که از چه بابت با انگلیس قطع ارتباط شد. من نه تنها بر این باور نیستم که با انگلیس باید قطع ارتباط کنیم بلکه بر این باورم که باید با آمریکا نیز ارتباط را برقرار کنیم. ما باید با تمام جهان ارتباط داشته باشیم و قطع ارتباط با هیچ کشوری به نفع ما نیست و به انزوای بیشتر ما میانجامد و صدمات زیادی را به ما وارد میکند که تاکنون نیز شاهد انواع مختلف آن بودهایم.
وی در ادامه نسبت به ادامه روند تقابلی مجلس با کشورهای مختلف افزود:
عملکرد نامطلوب سیاست خارجی ما به نحوی بوده است که ما را در سطح کشورهای منطقه و هم در سطح جهانی به انزوا کشانده است و تداوم این حرکتها میتواند بسیار زیانبار باشد و با دیپلماسی غیرفعالی که داریم عمیقا نگران هستم که ما به انزوای بیشتر برویم و این بسیار فاجعهبار خواهد بود.
الویری در پایان گفت:
اگر چرخش جدی در سیاست خارجی ما اتفاق نیفتد با توجه به تنگناهای اقتصادی که کشور گرفتار آن است راه سختی را در پیش خواهیم داشت. امیدواریم درایتی به وجود بیاید و شجاعانه این روند نادرست را متوقف کند و به آشتی با جهان بپردازد تا شاهد چنین وضعیتی نباشیم.
مردم انتظار اخبار مثبت دارند نه قطع رابطه با کشورها!
نصرت الله تاجیک، کارشناس روابط بین الملل و سفیر سابق ایران در اردن، در آغاز درباره طرح قطع ارتباط با انگلیس از سوی یکی از نمایندگان مجلس به روزنامه مستقل گفت:
البته نمایندگان از جایگاه آزادی بیان خود استفاده میکنند اما بعید میدانم در کشور چنین تصمیمی وجود داشته باشد و اصلاً چنین ظرفیتی در سیاست خارجی ما وجود داشته باشد که در این اوضاع و احوال داخلی و خارجی و مخصوصا وضع نه چندان مناسب اقتصادی و فشاری که بر نهادهای حکومتی است با بیان حرفهای تند برای خودمان مشکل جدید درست کنیم. به عقیده من برگرداندن سفیر ایران در انگلیس و عدم تعیین جانشین به اندازه کافی روابط را متزلزل کرده است و در رسانهها نیز بحث خالی بودن چند سفارتخانه مهم ایران هم مطرح شده است. ولی به نظر میرسد این موارد از دغدغههای دولت نیست! به عقیده من آن نمایندهای که این مطلب را مطرح کرده است مشخص نیست بر چه اساس این حرف را زده است و شاید لازم است خودش توضیح بدهد.
سیاست خارجی ما فعلا مشکلات زیادی دارد که بخشی از آن به مذاکرات برجام برمیگردد که با یک اشتباه برآورد تاکتیکی و استراتژیک این مذاکرات که میتوانست در مقطع سپتامبر که ادعا شده بود تا ۹۵ درصد به تفاهم نزدیک شدیم، بدون هیچ پیش شرط دیگر به نتیجه برسد و با بهبود وضعیت اقتصادی مردم حداقل این التهابات اجتماعی اخیر در ایران نیز کمرنگتر شود.
بخشی از انتظارات مردم که منجر به اعتراض شده است این است که یک معیشت قابل برنامهریزی داشته باشند که بحق است ولی به هر صورت به نتیجه نرسیدن برجام و باقی ماندن تحریمها و این وضعیت کنونی اوضاع داخلی و اقدامات سازمانهای بین المللی علیه ایران، وضعیتی را به وجود آورده که یک تصویر سازنده از ایران در افکار عمومی وجود ندارد.
اوضاع برخلاف سال ۲۰۱۵ است که برجام امضاء شد و مخصوصاً پس از آنکه ترامپ از برجام خارج شد و ایران نشان داد میخواهد با یک رویکرد بینالمللی با جامعه جهانی همکاری کند و به اهداف خود در سیاست خارجی دست یابد. الان یک تصویر نامناسب نسبت به ایران وجود دارد. بخشی ناحق و حاصل فعالیت مخالفان و دشمنان ایران است، اما بخشی نیز به سوء مدیریت برمیگردد که دیگر نباید مساله جدیدی به آن افزوده شود. من فکر میکنم گفتن این حرف قطع رابطه در دنیایی که باید کشورها به هم متصل شوند تا منافع حداکثری برای مردمشان تامین شود، برای ما نتایج منفی دارد! نه صرفاً در رابطه با انگلیس، بلکه حداقل از تصویر عمومی که ایران به دنبال قطع رابطه است. ما واقعا چه چیزی از قطع رابطه بدست میآوریم؟ انگلیس یک سری مشکلات دارد اما بالاخره یک قدرت سیاسی موثر و اجماعساز است.
وقتی ما این همه مشکل داریم گفتن این نکات روز به روز بر تخریب تصویر جهانی بر ایران تاثیر میگذارد؛ من فکر میکنم اوضاع داخلی کشور در نتیجه همین رفتارها مردم را سرگردان کرده است.
بطور مثال اگر دولت از یک سوی مشغول تلاش برای سامان دادن وضعیت سیاست خارجی باشد، اما مجلس رفتار متناقضی نشان دهد، باعث تصویر ایجاد بینظمی در نهادهای حاکمیتی است که مطلوب نیست! البته وزارت امور خارجه نیز هنوز واکنشی نسبت به این صحبت نشان نداده است. در مجموع به عقیده من گفتن این حرف نه تنها ارزش افزودهای برای سیاست خارجی ما تولید نمیکند بلکه نتیجه منفی به همراه دارد! یا شعارنویسی روی دیوار سفارت انگلیس که دردی از ما درمان نمیکند و این رفتارها تصویر ایران فرهنگی با یک سابقه تمدنی بزرگ را ارائه نمیدهد. ما معتقدیم در التهابات اجتماعی اخیر ضمن به رسمیت شناختن اعتراضات ممکن است رسانههای خارجی و کشورهای مختلف موضع گیریهای منفی نسبت به کشور داشته باشند اما به این معنا نیست که روابط خارجی را تحت تاثیر قرار دهیم. وقتی یک رسانه خارجی حرف نادرستی میزند یک رسانه داخلی یا نخبگان جامعه میتوانند بر خلاف او صحبت و نقد کنند، نه آنکه نهادهای حاکمیتی را درگیر این مسائل کنیم!
وی در ادامه درباره نقش و تاثیر مجلس در چنین اقدامی افزود: نهادهایی که موضعگیریهایشان در زندگی مردم تاثیر دارد نباید جایگاهشان را آلوده به موضعگیریهای نمایشی و رسانهای کنند. البته معتقدیم که مخالفین کشور و حکومت تلاش میکنند از وضعیت فعلی ایران و زندگی که مردم احساس میکنند در شأنشان نیست سوءاستفاده کنند. دولت باید مراقبت کند که وضعیت به اینجا نرسد وقتی مردم وضعشان خوب باشد و یا از داخل اطلاعرسانی درست شود دیگر مردم دنبال رسانههای خارجی که ترویج خشونت میکنند نمیروند! مردم دنبال این هستند که کرامتشان حفظ شود و یک زندگی نسبتاً بیدغدغه داشته باشند.
روابط ایران و انگلیس از ابتدای انقلاب دچار نوسان بوده است؛ یک زمان او مقصر است یک زمان ما مقصریم، اما این مشکلات در کانالهای دیپلماتیک حل میشود. بخشی از مردم خستگیشان از این است که زندگی راحت ندارند اما صحبتهای این چنینی این نماینده تاثیر منفی بر نگاه مردم میگذارد. البته هنوز خبری از وزارت خارجه نداریم که موضعشان نسبت به صحبت این نماینده چیست. من به عنوان یک کارشناس عرض میکنم و از تصمیمات نهادهای فرادستی خبری ندارم، الان ظرفیتی برای سیاست خارجی ما وجود ندارد که وارد بازیهای قطع رابطهای شویم.
تاجیک در پایان درباره علت تقابل با انگلیس گفت:
ما بیش از حد به ماشین سیاست خارجی بار زدهایم! ما چند مدتی باید سیاست تنش صفر را پیگیری و به مسائل داخل جامعه برسیم! اصلا ما نباید در فضای تقابلی وارد شویم. یک زمان کشور در ظرفیت بالا سیاست خارجی و ثبات و انسجام داخلی است حرفی نیست اما الان که وضعیت را میبینید، باز کردن مشکل جدید نتیجه نمیدهد. افکار عمومی خبرهای خوب را میپسندد مثلا اجلاس همسایگان بغداد در اردن که را شرکت کردیم و از یک فضای آماده شده منطقهای و بینالمللی استفاده میکنیم ممکن است کمکی به پیشبرد سیاست خارجی ما باشد. اما صحبتهای اینچنینی نه! ما ۴۴ سال است که تجربه پیدا کردیم و نباید رفتارهای قدیمی را تکرار کنیم.
لذا بنظر من موضوع قطع رابطه با انگلیس مطرح نیست و شاید یک عکسالعمل از احساس برخی نهادهای حکومتی است که تصور میکنند التهابات اخیر تماما نتیجه عملکرد خارجی و سوءاستفاده آنهاست درحالیکه علت اصلی مشکل سوء مدیریت داخلی است و عدم رسیدگی به انتظارات و حقوق مردم است که باید چاره شود. انشاالله!