کد خبر : 113568 |

اعتراض یا اغتشاش

احمد قویدل 

فعال مدنی 

 

 مسئولان در ارزیابی خود از وقایع اخیر کشور تلاش دارند با انتساب "اغتشاش" به این حوادث خود را راضی نمایند که این اعتراضات حاصل مطالبات انباشته شده مردم نیست. نتیجه عملی و طبیعی این ارزیابی (عامل بیگانگان خواندن معترضین و) افزایش خشونت نسبت به معترضین و عمیق‌تر شدن بحران اجتماعی است که شاخصه‌های آن به خوبی قابل ملاحظه است. بدیهی است در فضای اعتراض‌های مردم ممکن است اغتشاش هم بشود. دور از ذهن هم نیست با توجه به حساسیت ژئوپلتیک منطقه شاهد تحریکات خارجی هم باشیم، اما این دو موضوع نمی‌تواند اصل اعتراضات مردم را زیر سوال ببرد و حاکمیت نخواهد صدای اعتراضات برحق مردم را بشنود. اتفاقی نیست که ترانه یک خواننده که اساسا معروفیت ملی هم نداشت، چون "برای" آنچه مطالبات مردم است می‌خواند، می‌تواند مورد توجه مردم قرار گیرد و زمزمه، دانشجو و دانش آموز و دیگر اقشار مردم شود. یکی از کلیدهای درک اعتراضات درک نتیجه آموزش‌های رسمی کشور از مهدکودک و مدرسه تا دانشگاه است. مدارس و دانشگاه‌ها چه محصولی داشته است‌؟ متاسفانه حاکمیت نسبت به نقطه نظرات متعادل شخصیت‌هایی که اگر هم‌نظر با حاکمیت نباشند، حداقل همسو با حاکمیت هستند و منتسب به معترضین هم نیستند، کاملا بی‌اعتنا هستند. 

وقتی ارزیابی حاکمیت اغتشاش است، استراتژی اعمال خشونت با قاطعیت، سیاست مسلط می‌شود و به زعم خود به دنبال"لیدر" هایی می‌گردند که اغتشاش را بر پا کرده‌اند. دارندگان این تحلیل متاسفانه نمی‌توانند فرق اساسی اغتشاش با اعتراض را درک نمایند.‌ اغتشاش منبع الهام ندارد. اغتشاش عامل تحریک دارد و تحریک نمی‌تواند به صورت مدت‌دار تاثیر‌گذار باشد. اغتشاش فرهنگ ندارد. تعریف لیدر در اغتشاش با اعتراض ماهیتا متفاوت است. در اعتراض "لیدر" دائما در حال جابجایی است. لیدر در مفاهیم جنبش‌های اجتماعی ظرفیت‌های انسانی هستند که در مسیر طرح مطالبات به دلایل مختلف از جمله پیشگام‌تر بودن، صراحت داشتن در طرح مطالبه و شجاعت داشتن در یک گروه خلق می‌شوند. این امر یک فرآیند طبیعی در هر اجتماع انسانی است و به هنگام بحران و درهم‌ریختگی، خلق این فرآیند با سرعت بیشتری شکل می‌گیرد. 

هر دولتی که با جمع معترضین دارای مطالبه روبرو می‌شود اگر بخواهد با شیوه مقابله با اغتشاش با آن برخورد نماید فقط موفق می‌شود به مطالبات عمق ببخشد و معترضین را برای اعتراض‌های جدید و شیوه‌های اعتراضی جدید تمرین دهد. "خشونت" در برابر اعتراض‌های مردم فقط تامین کننده سوخت جنبش اعتراضی و پژواک عملکرد حاکمیت است. در حالیکه اعمال کنندگان خشونت در دانشگاه، مدرسه و خیابان دنبال محرکین اعتراضات می‌گردند، اگر خوب نگاه کنند به این حقیقت آگاه می‌شوند که خودشان بزرگترین محرک جنبش اعتراضی هستند.‌ بازداشت و اعمال خشونت در رابطه با آن‌هایی که به زعم حاکمیت "لیدر" اغتشاش هستند فقط منجر به جانشینی لیدر دیگری با ظرفیت‌های متفاوت‌تر می‌شود. 

یک بررسی اجمالی در رابطه با نقش شخصیت در تاریخ می‌تواند به درک این جانشینی در فرآیندهای اجتماعی کمک کند. مارتین لوترکینگ رهبری را در یک فرآیند آجتماعی در مبارزه سیاهپوستان بدست آورد. آیا حذف او به هر دلیل مانع توسعه جنبش نژادپرستی می‌شد؟‌ پاسخ تاریخ به این نوع پرسش‌ها کاملا منفی است. صدها استعداد برای رهبری جنبش نژادپرستی در مسیر این جنبش اعتراضی خلق شده بود و بی‌تردید برای تحقق این ضرورت تاریخی جانشین می‌شدند. در جنبش‌های اعتراضی حذف لیدر منجر به جانشینی لیدر دیگری می‌شود که با وجود لیدر قبلی ضرورتی برای تلاش بیشتر برای لیدر شدن ندیده است. این فرآیند در ذات هر فعالیت اجتماعی انسانی از جمله جنبش اعتراضی است. در سپهر سیاست این مسابقات آغشته به نیرنگ و فریب انواع شیوه‌های غیراخلاقی است. در حالیکه در سپهر اعتراضات اجتماعی این جایگزینی‌ها حاصل فداکاری، قدرشناسی و اعتقاد به مطالبات اهداف آن جنبش اجتماعی است.    

هر حاکمیتی با هر نوع عقیده‌ای در صورتیکه در مقابل اعتراض و مطالبه‌گری مردم خود در هر سطحی، خشونت را در دستور کار قرار دهد حتی اگر موفق شود، برنده نیست فقط موفق شده است آتش را در سایه ترس مردم از خشونت بیشتر، زیر خاکستر پنهان کند. چنین حاکمیتی همواره در هراس شعله‌ور شدن این آتش دوباره است و این هراس طبیعی حتی در رفتارش با خودی‌ها نیز موثر و موجب بروز انواع شکاف‌ها و تبری جستن خودی‌ها از حاکمیت‌ها می‌شود. درک اعتراض‌های مردم کلید اتخاذ سیاست‌های درست است.‌ اینکه انواع سیاستمداران منتقد درون و خارج از حاکمیت از دیر کردن در شنیدن صدای اعتراض مردم خبر می‌دهند، اما نگارنده بر این اعتقاد است برای شنیدن صدای اعتراض مردم هیچوقت دیر نیست. غیرقابل‌انکارترین نتیجه این شنیدن کاهش ملموس خشونت است. دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر است. یکی از بدیهی‌ترین و اساسی‌ترین حقوق انسان‌ها حق اعتراض است. این حق را به رسمیت بشناسیم.