کد خبر : 113365 |

چرا چین با عربستان قرارداد بست؟

چینی‌ها تخم‌مرغ‌هایشان را در سبد هیچ کشوری به‌طور کامل و انحصاری نمی‌گذارند

به نظر می‌رسد هنوز فرصت برای ایران باقی است. چینی‌ها استاد ایجاد توازن هستند. آن‌ها تخم مرغ‌هایشان را در سبد هیچ کشوری به‌طور کامل و انحصاری قرار نمی‌دهند. همزمان که با آمریکا روابط تجاری دارند، با اروپا هم به‌طور جداگانه و روسیه به طور ویژه کار و تجارت می‌کنند.

دیپلماسی در منطقه خاورمیانه پوست‌اندازی می‌کند و کشورها قدرت انعطاف و بازیگری خود را نشان می‌دهند.

عربستان مرکز ثقل روابط خارجی را از آمریکا گرفته و میان روسیه و چین تقسیم کرده، امارات با تکیه بر شورای همکاری خلیج فارس و البته حمایت چین، در برابر ایران قد عَلم می‌کند. با همین سیاق عراق که خود را در قامت میانجی مذاکرات ایران و عربستان می‌دید ساز مخالف کوک کرده است. دستگاه سیاست خارجی ایران نیازمند تنفس مصنوعی و امدادهای اورژانسی شده زیرا نه شرق‌گرایی و نه منطقه‌گرایی، هیچکدام را به سرانجام خوش نرسانده و بزرگترین پروژه ناکام دولت طرح احیای برجام است. 

داوود حشمتی درباره دیدار شی جین‌پینگ از عربستان، در امتداد نوشت:

دولت رئیسی در حالی بر سر کار آمد که «نگاه به شرق» در دستور کار آن‌ها بود و حتی از این هم فراتر رفتند و توصیه می‌شد که دولت باید از «نگاه به شرق» به سمت «شرق گرایی» حرکت کند. اما ماحصل سیاست «شرق گرایی» دولت سیزدهم، لطف «شی جی پینگ» به ابراهیم رئیسی در همان ماه اول دولتش بود که بی‌کفایتی واکسن «برکت» را جبران کرد و واکسن‌های کرونایی که مخبر وعده داده بود به ایران داد.

حالا امروز اگر وضعیت را بررسی کنیم می‌بینیم که دستاورد دولت رئیسی در «شرق گرایی» هم به اندازه «احیای برجام» هیچ بوده است. به عکس آن، دستاوردهای عربستان در این حوزه را می‌توان سفر رئیس جمهور چین به عربستان دانست و امضای دوبیانیه ای که محتوای آن بخش‌های واضحی علیه ایران داشت.

حالا سوال این است که «آیا چین از ایران عبور کرده و به طور کامل به سمت احیای راه ابریشم جایگزین یعنی مسیرهای دیگر در جنوب و شمال حرکت کرده است؟»

به نظر می‌رسد هنوز فرصت برای ایران باقی است. چینی‌ها استاد ایجاد توازن هستند. آن‌ها تخم مرغ‌هایشان را در سبد هیچ کشوری به‌طور کامل و انحصاری قرار نمی‌دهند. همزمان که با آمریکا روابط تجاری دارند، با اروپا هم به‌طور جداگانه و روسیه به طور ویژه کار و تجارت می‌کنند.

 

فقط کافی است به ابتکار چین با عنوان طرح «کمربند و جاده» نگاه کنیم که از 7 مسیر جداگانه طراحی شده است.

 

طرحی که با 900 میلیارد دلار سرمایه بزرگ‌ترین طرح سرمایه‌گذاری است که تاکنون توسط یک کشور ارائه شده‌ است. همچنین توجه داشته باشیم که چین حتی در خرید نفت هیچ وقت خودش را به یک کشور مانند ایران، عربستان یا روسیه وابسته نمی‌کند.

به نظر من چین بیشتر از این نمی‌توانست (و یا نخواست) خود را معطل عادی شدن شرایط داخلی و بین‌المللی ایران نگاه دارد.

 

برای همین هم سفر عربستان برای شی جی پینگ ترتیب داده شد تا به کریدورهای شمال ایران (آسیای میانی و ترکیه به اروپا) و کریدور جنوی (مسیر کشورهای عربی به عربستان) سرعت بخشیده شود.

 

اما بدترین بخش بیانیه‌ها همگرایی چین با کشورهای عربی در ارتباط با جزایر سه گانه است که باید دید در آینده چین چرا حاضر شده است برخلاف رویه معمول خود وارد مناقشاتی این چنین شود.

 

آیا چین تلاش می کند از این کارت برای امتیازگیری بیشتر از ایران استفاده کند؟

حالا باید پرسید ایران در چه شرایطی است؟

 

به نظر من آخرین فرصت‌ها برای ایران در دسترس است. در صورتی که ایران نتواند پرونده هسته‌ای و شرایط داخلی خود را عادی‌سازی کند، چین کریدور ایران و سرمایه‌گذاری‌هایی که می‌تواند در ایران داشته باشد را فعلا کنار می‌گذارد تا بعدها ببیند چه اتفاقی رقم بخورد.

اما یک واقعیت روشن هم در مورد سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی وجود دارد.

 

این دولت شعار «شرق گرایی» داد، اما درعمل تنها به دنبال میز مذاکره با آمریکا و احیای برجام دوید. سرانجامش را هم می‌بینیم که رئیس جمهور چین به ایران سفر نمی‌کند (چون ایران امروز هیچ چیز برای عرضه به چین ندارد).

 

اما در عوض نه تنها به عربستان می‌رود بلکه پای بیانیه ای را امضاء می‌کند که علیه ایران است. این نتیجه و خروجی سیاست «شرق گرایی» است.

در آن سو اما عربستان هم در مقابل آمریکا ایستاد و نفت بیشتر به بازار عرضه نکرد و هم از چین درحال استفاده است. آمریکا نیز ناگزیر است بر همین اساس شرایط خود را با عربستان تنظیم کند.

در مجموع اینکه آخرین فرصت‌ها برای ایران در دسترس است. در صورتی که مسئولان نتوانند سیاست داخلی را آرامش ببخشند، و پرونده بین المللی ایران را از تنش خارج کند، فرصت سرمایه گذاری چین در ایران و از سوی دیگر فرصت عادی سازی شرایط ایران اقتصادی در ایران را هم از دست خواهند داد.

 

در این وضعیت مسئول مستقیم آنچه در آینده بر سر ایران می‌آید، برعهده کسانی است که امروز تصمیم گیرنده هستند.

 

با وضعیت فعلی ایران ناگهان چشم باز می‌کند و می‌بیند شمال و جنوب ایران با سرعت در حال توسعه است، اما ایران همچون تکه‌ای رها شده در این میان باقی مانده است.