شر مَرسان!
امیررضا نظری
روزنامهنگار
هفته گذشته حضور شهردار محترم تهران در دانشگاه شریف خبرساز شد. نه از این جهت که وی اظهارات مهمی به زبان آورده باشد بلکه به این دلیل که وی از الفاظ و کلماتی استفاده کرد که هرگز در شأن دانشگاه نبود! مسئولین دانشگاه شریف پس از شب پرحادثه این دانشگاه در مهرماه و حضور مأمورین انتظامی و امنیتی در پارکینگ این دانشگاه و بازداشت دانشجویان، اقدام به برگزاری سلسله نشستها و مناظرات قابل تقدیری کردند. مناظره آقایان عبدالله گنجی و احمد زیدآبادی و یا سخنرانی عزت الله ضرغامی، اقدامات مناسبی در جهت بسط بحث و گفتگو بود. اما آنچه بسان وصلهای نچسب به این جلسات بود، جلسه سخنرانی و گفتگوی زاکانی با دانشجویان بود که الفاظی چون «بشین ببین بابا مرد حسابی» و یا «گلوت رو بمال تا تو گلوت گیر نکنه» استفاده کرد! برای حقیر که سالیان متمادی است عرصه سیاسی ایران را رصد و تحلیل میکنم و به عنوان شخصی که در مجلس نهم به عنوان خبرنگار پارلمانی با علیرضا زاکانی برخورد داشتم این الفاظ عجیب و غیرقابل باور بود!
اگر در این شرایط مسئولین دانشگاه از چهرههای شناخته شده برای حضور در دانشگاهها دعوت میکنند از این جهت است که دانشجویان و جوانان خشمگین با مفاهمه و صحبت، اعتراضات خود را بیان کنند و بیاموزند که تندترین انتقادات و اعتراضات را میتوان در حضور مسئولین کشور بیان کرد. اینکه شخصی با سابقه ۳ دوره نمایندگی مجلس و داعیه سالها حضور در دانشگاه و تحصیل در دانشگاه تهران بسان افراد ناموجه جامعه به دانشجویان بگوید «بشین بینیم بابا» یادآور استادهای خودخوانده فعال در فضای مجازی است!
ثانیا آقای زاکانی امروز در جایگاهی قرار گرفته که حتی بیشتر از نمایندگان مجلس با مردم برخورد دارد. تکیه زدن بر کرسی بلدیه تهران علیرغم مواهب بسیاری که دارد به شهرداران میآموزد که در برخورد با مردم بهخصوص اقشار ضعیف باید فروتن بود و گاه ممکن است آنها بر اثر فشارهای اقتصادی که مسبب آن مسئولینی چون آقای زاکانی هستند، لب به شکوه و اعتراض بگشایند.
اگر آقای زاکانی در برخورد با مردم و کارگران زحمتکش شهرداری نیز این چنین از کوزه در میروند، باید برای تهران متأسف بود. آقایان کرباسچی و قالیباف که هر دو خاطرات خوبی برای مردم تهران گذاشتند اشخاصی بودند که علیرغم خواستگاه سیاسی متفاوت، که یکی از طیف موسوم به لیبرالها و دیگری از نظامیان بود، هرگز چنین رفتاری با مردم نداشتند و اتفاقا از سعهصدر بسیاری در مواجهه با مردم برخوردار بودند.
شرایط فعلی کشور میطلبد مسئولین فریاد و شکوه مردم را بشنوند و تحمل کنند، اگر هدف از حضور مسئولین و نخبگان تحقیر مردم و جوانان بود که طرفین یکدیگر را در کف خیابان ملاقات میکردند! باید به ایشان و مسئولینی چون ایشان گفت: ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان!