مهدی مطهرنیا تحلیلگر سیاسی در گفتگو با مستقل:
دیگر چیزی به نام برجام در نگاه آمریکا و سه کشور اروپایی وجود ندارد
توجه داشته باشید که دیگر چیزی به نام برجام در نگاه آمریکا و سه کشور اروپایی وجود ندارد. آنها معتقدند که اگر توافقی قرار است به امضا برسد باید در قالب توافقنامهای دیگر بررسی شود، موضوعی که ایران تلاش دارد از آن امتناع کند.
سرویس سیاسی مستقل: در حالیکه بایدن اعلام کرده پایان مذاکرات با ایران را اعلام نخواهد کرد، اما روابط ایران و غرب همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. از یک سو ایران بهتازگی تاسیسات هستهای و همچنین سطح غنیسازی اورانیوم خود را افزایش داده و از سوی دیگر شاهد آن هستیم که سازمانهای بینالمللی یکی پس از دیگری با پیشنهادات آمریکاییها و متحدانش قطعنامههایی را برعلیه ایران صادر میکنند. برخی کارشناسان حوزه بینالملل معتقدند که دولت آمریکا میخواهد که به برجام یا توافق دیگری باز گردد ولی به دلیل وجهه جهانی این کشور تمایلی نشان نمیدهد تا بهنوعی چهره خود را حفظ کند. از سوی دیگر ایران بنابر مشکلات داخلی و خارجی نیاز به توافقنامهای دارد تا بتواند با دیگر کشورهای جهان روابط اقتصادی داشته باشد. این درحالی است که ایران و البته حامیانش مانند روسیه و چین خواستار ماندن در همین وضعیتی است که تاسیسات هستهای خود را گسترش دهد و همچنین در برابر قطعنامههایی که بر علیهاش صادر میشود ایستادگی کند تا جایی که طرفهای غربی به میز مذاکره باز گردند. در ادامه گفتوگوی ما را با مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بینالملل میخوانید.
ایران خواهان ماندن در همین شرایط است
«مهدی مطهرنیا»، تحلیلگر حوزه بینالملل در پاسخ به این سوال که واکنش ایران به صدور قطعنامهها و تحریمها چه خواهد بود و چه تئوریهایی در این مورد وجود دارد، میگوید:
در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنیم که ایران در ادامه روند اختلافات و چالشهایی که با غرب و به ویژه با آمریکا دارد میخواهد، مذاکرات و ارتباطها در همین شرایط کنونی باقی بماند و روند را همین گونه ادامه دهد.
او افزود: ما شاهدیم که ایران همچنان به ادبیات انقلابی خود در برابر تحریمها و خواستههای امریکا ادامه میدهد و همچنان بر این موضع خود ایستادگی میکند که همه تحریمها چه هستهای و چه اقتصادی و حقوقبشری یکجا باید برداشته شود تا بتوانند به وضعیت ۲۰۱۵ بازگردند. آمریکا هم از سوی دیگر میخواهد تا ایران در اولین گام، توسعه تاسیسات هستهای و افزایش تولید اورانیوم خود را متوقف کند تا بتوانند به میز مذاکره باز گردند.»
این تحلیلگر در همین مورد و با اشاره به خواستههای آمریکا از ایران اضافه میکند:
توجه داشته باشید که دیگر چیزی به نام برجام در نگاه آمریکا و سه کشور اروپایی وجود ندارد. آنها معتقدند که اگر توافقی قرار است به امضا برسد باید در قالب توافقنامهای دیگر بررسی شود، موضوعی که ایران تلاش دارد از آن امتناع کند. ایران در حالی تلاش دارد تا بتواند در برابر خروج آمریکا از این توافقنامه، به جامعه جهانی بفهماند که برای راستیآزماییِ آمریکا و اروپاییها باید ابتدا تحریمها لغو شود تا بعد از آن به برجام بازگردد.
مهدی مطهرنیا در پایان گفت: در وضعیت کنونی، ایران تنها یک پرونده در سازمانهای جهانی ندارد تا بتواند چنین شرطی را مطرح کند. طرفهای برجامی که بهنوعی برای بازگشت به برجام شرط گذاشتهاند میخواهند پروندههای ایران یکی پس از دیگر بررسی شود.
آینده روابط ایران و آمریکا
از زمان حضور "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا در کاخ سفید، به تدریج فرآیند اعتمادزایی که میان تهران و واشینگتن در قالب مذاکرات اتمی ایران و غرب آغاز شده بود و در نهایت به انعقاد توافق برجام در سال ۲۰۱۵ ختم شده بود، تا حد زیادی تضعیف شد.
با این حال، "جو بایدن" رئیس جمهور کنونی آمریکا چه در زمان کارزار انتخاباتی خود در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا و چه در ابتدای حضورش در کاخ سفید، به این مساله تاکید داشت که یکی از اولویتهای اصلی و اساسی وی، بازگرداندنِ کشورش به چهارچوب توافق برجام است.
وعدهای که هنوز پس از قریب به دو سال، رنگ واقعیت به خود نگرفته است. در این راستا، روند مذاکرات اتمی وین که همزلان با حضور دولت بایدن در قدرت آغاز به کار کرد نیز پس از گذشت چندین دور رایزنیهای فشرده دیپلماتیک، هیچ دستاورد و نتیجهای را به همراه نداشته است.
در این میان، در پی وقوع اعتراضات در کشورمان پس از فوت "مهسا امینی" دختر جوان سقزی، روابط ایران با غرب و به طور خاص آمریکا، وارد مرحلهای جدید شده است. در این چهارچوب، آمریکا نه تنها از بعید بودنِ شانس دستیابی به یک توافق با ایران در کوتاه مدت خبر داده، بلکه تحریمهای جدیدی را نیز همزمان با وقوع اعتراضات در کشورمان، علیه ایران وضع کرده است. رویهای که به نحو مشابهی از سوی اروپا نیز دنبال شده است.
در این فضا، یک سوال اساسی مطرح میشود و آن این است که آینده روابط ایران با ایالات متحده آمریکا چگونه خواهد بود؟ آیا باید منتظر سنگین شدنِ فزاینده کفه شرق گرایی در سیاست خارجی ایران باشیم یا در ادامه، تحولات دیگری رخ میدهند که نوعی توازن را در سیاست خارجی ایران را سبب میشوند؟