جایگاه سیاسی و ژئوپلتیکی خاورمیانه برای آلمان
فرزاد رمضانی بونش
پژوهشگر ارشد روابط بین الملل
روابط آلمان با کشورها و بازیگرانی چون ایران، ترکیه و مصر در خاورمیانه به سدههای قبل برمیگردد. متغیرهای مختلفی بر نگاه و رویکرد سیاست خارجی آلمان در قرن بیستم میلادی به خاورمیانه تاثیر گذاشت. با افزایش نقش آلمان در اروپا و جهان ، برلین توجه بیشتری به خاورمیانه کرده است.
جایگاه سیاسی و ژئوپلتیکی خاورمیانه
تصدی پست صدراعظم آلمان توسط اولاف شولز در دسامبر 2021 ، پایان «مرکلیسم»، بحرانهایی چون تهاجم روسیه به اوکراین و تغییر وضعیت در خاورمیانه تاثیراتی بر نگاه ژئوپلیتیکی برلین به خاورمیانه داشته است. هر چند سیاست خارجی آلمان در چارچوب اتحادیه اروپا میباشد، اما ایدههایی چون عدم تکیه کامل آلمان به ایالات متحده ، "نقش مهمتر در دفاع اروپا و ناتو ،رهبری اروپا در راستای منافع ملی و کارکرد لنگر" و تکیهگاه ثبات در منطقه خاورمیانه در آلمان تقویت شده است.
بیثباتی در خاورمیانه پیامدهای گستردهای برای آلمان دارد. لذا برلین رویکردهایی چون میانجیگری، مشارکت بیشتر در حل دیپلماتیک و آمادگی بیشتر برای مقابله با بحران در خاورمیانه، را در نظر گرفته است. چنانچه برلین قبلا دستورالعملهای مربوط به پیشگیری از بحرانها، حل و فصل منازعات، ایجاد صلح را تصویب کرد تا رویکرد خود در بحران ها منسجمتر کند.
بخشی از منافع ژئوپلتیک و امنیتی آلمان دوری از خطرات اجتناب ناپذیر درگیریهای خاورمیانه به ویژه احیا و دستیابی به صلح در مناقشه اعراب و اسرائیل و حمایت از توافقنامه آبراهام است.
در این راستا روابط گوناگون بین اسرائیل و آلمان در کنار کمک به فلسطین مد نظر است . همچنین آلمان تلاش می کند تا جایگاه مصر را با توجه به نقش عربی و مهم آن در به لیبی و روند صلح خاورمیانه در منطقه را مورد توجه بیشتری قرار دهد.
در بعد دیگری آلمان همچنان بخشی از مذاکرات بر سر توافق هسته ای با ایران است. در این راستا پایان سریع مذاکرات و پایبندی به تعهدات و دستیابی به توافقی بهتر در برنامه هستهای ایران بخشی مهم از رویکرد دولت کنونی آلمان است.
جایگاه نظامی و امنیتی خاورمیانه
قبلا صدراعظم اولاف شولتز یک صندوق دفاعی یکصد میلیارد یورویی، برای ارتقای نیروهای مسلح آلمان اعلام کرد.
در واقع آلمان با اکراه از استفاده از نیروی نظامی برای مبارزه با تروریسم حمایت میکند. اما در سالهای گذشته در قالب شرکت در ائتلاف جهانی علیه داعش، مأموریت ناتو، شرکت در برخی رزمایشها، حمایت از آزادی دریانوردی و... رویکرد نظامی و امنیتی خود را در خاورمیانه پیگیری میکند.
در واقع برلین نمیخواهد ناامنی تروریسم یا جنایات سازمان یافته در خاورمیانه، سبب بروز مسائلی چون مهاجرت کنترلنشده به اروپا گردد. همچنین به نظر میرسد با توجه به حضور قبلی جنگجویان جهادی آلمانی در خاورمیانه، تبادل اطلاعات و همکاریهای ضد تروریسم با دولتهای مهم منطقه همچنان مد نظر برلین است.
در بعد دیگری با توجه به کیفیت و فناوری آلمان همواره از صادرکنندگان برتر سلاح به خاورمیانه بوده است. در این میان با وجود چالشهایی چون تنظیم دقیقتر صادرات تسلیحات و تحریم صادرات به کشورهای درگیر در جنگ یمن، برلین صدور سلاح را در اولویتهای خود میبیند.
همچنین در بعد دیگری آلمان همچنان بخشی از مذاکرات بر سر توافق هسته ای با ایران است. در این راستا پایان سریع مذاکرات و پایبندی به تعهدات و دستیابی به توافقی بهتر در برنامه هستهای ایران بخشی مهم از رویکرد دولت کنونی آلمان است.
خاورمیانه یکی از مناطقی است که رهبران و وزیران خارجه فدرال و صدراعظم فدرال از آن بازدید میکنند. با این حال با توجه به متغیرهای گوناگون سیاسی، امنیتی، ژئوپلتیک، اقتصادی و اجتماعی موثر به نظر میرسد جایگاه خاورمیانه برای آلمان تقویت شده است. جدا از مکمل بودن بیشتر اقتصادهای منطقه با آلمان، نیاز به گذر برلین از بحران انرژی پس از بحران اوکراین توجه آنان را به خاورمیانه را دوچندان کرده است به علاوه احتمالا افزایش فرصتها و تهدیدات مشترک و گوناگون امنیتی، نظامی ،ژئوپلتیک با بازیگران منطقه و تلاش برای جایگزینی بخشی از خلأ حضور امریکا در خاورمیانه سبب تقویت توجه برلین به منطقه شده و خواهد شد.
حقوق بشر و جایگاه اجتماعی خاورمیانه
در واقع هر چند بیشتر کشورهای خاورمیانه "اقتدارگرا" و بدون "دموکراسی کامل" هستند، اما از دید رهبران آلمان برای آلمان احترام به حقوق بشر به اندازه تامین امنیت انرژی مهم است.
لذا توجه به فرآیندهای دموکراتیک سازی، اصلاحات در خاورمیانه و تشویق بازیگران جوان جامعه مدنی در کشورهایی چون تونس، سودان، لبنان و عراق مد نظر آلمان است.
در این میان با وجود علمگرایی، برلین به دنبال ترویج گفتمان حقوق بشر برای کاهش انتقاد از رویکرد خود در منطقه است.
در بعد دیگری کشورهایی در خاورمیانه چون سوریه و یمن که تهدید جدی برای امنیت اقتصادی و اجتماعی آلمان هستند، در کانون توجه آلمان هست.
چنانچه برلین با تکیه بر دیپلماسی چندجانبه، کمک به سوریه و یمن همچنان به کاهش تهدید و حفظ منافع خود نظر دارد.
از این دید حمایت از آتش بس فوری و پایدار و بازگشت به روند سیاسی، پروژه های میانجیگری و اقدامات اعتمادسازی بین طرف های درگیر در یمن مطلوب است.
در واقع آلمان میخواهد خود را صلحطلب و بیطرف، بدون موضع در جنگها، حامی آزادی دریانوردی در منطقه، و تشویق گفتوگو بین همه طرفها نشان دهد.علاوه بر این برلین باید با مهاجرت مقابله کند. بیثباتی در منطقه پیامدهای مستقیمی برای آلمان دارد. مهار مهاجرت نیروی محرکه اصلی در نگاه به بحرانهای خاورمیانه است.
در واقع خاورمیانه برای آلمان نیز در اجرای سیاست "مشارکتهای اقلیمی" ، کاهش انتشار CO2 و مقابله با پیامدهای تغییرات آب و هوایی، ترویج دیپلماسی آب و هوا و انرژی منافعی مهم است.
از این دید همکاریها با کشورهای منطقه میتواند باعث کاهش بحرانهایی چون از کمبود آب یا غیرقابل سکونت شدن و تغییرات آب و هوایی در خاورمیانه گردد.
در واقع برلین تلاش میکند تا با هماهنگی بهتر با بازیگران منطقهای برای مدیریت مهاجرت، آموزش و تابآوری اجتماعی در کشورهای بحرانی، کمک به کاهش درگیریهای مسلحانه و بحران اوضاع اقتصادی در خاورمیانه مانع از تکرار بحران مهاجرت همانند سال 2015 شود .
.جایگاه اقتصادی خاورمیانه
در واقع پایه سیاست خارجی آلمان به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی اروپا و از قدرت های اصلی اقتصادی دنیا را عمدتا منافع اقتصادی تشکیل می دهد.
لذا در راستای منافع ملی آلمان و رشد بیشتر اقتصادی آلمان، کشورهایی اهمیت بیشتری دارند که پتانسیل بیشتری تعامل اقتصادی داشته یاشند. آلمان در حال حاضر از شرکای تجاری اصلی بیشتر کشورهای خاورمیانه است. با این حال آنچه اهمیت بیشتری به جایگاه خاورمیانه در نزد برلین داده است تحولات یک سال گذشته بازار جهانی انرژی است.
در واقع بروز جنگ اوکراین سبب توجه گسترده و بیشتر برلین به واردات و سرمایه گذاری در حوزه انرژی و متنوع کردن شرکای خود در خاورمیانه بدون وابستگی به یک منبع گردید.
در این میان در حالی که دسترسی پایدار به انرژی از نیازهای اصلی آلمان است، برلین در تعامل با شریکان خاورمیانه ای دارنده انرژی میخواهد هر چه سریعتر از گاز روسیه جدا شود .
لذا با قراردادهای کنونی و آتی انرژی و تعامل بیشتر با بازیگرانی چون قطر، امارات، عربستان ، مصر، اسرائیل، ایران و... هم در جستجوی ثبات بازارهای جهانی انرژی و هم تامین نیازهای کنونی و آتی خود است.
همچنین کشورهای خاورمیانه با توان انرژیهای تجدیدپذیر و تولید هیدروژن سبز گزینه مناسبی برای آلمان هستند. لذا برلین با توسعه همکاریهای جدید با تامین کنندگان انرژی خاورمیانه در جستجوی متنوع کردن مسیرهای انرژی، کاهش وابستگی و برنامههایی چون خنثی شدن کربن تا سال 2045، است.
در این مسیر حتی تا حدودی اولویت را به قراردادهای سودآور در حوزه اقتصاد و انرژی، به جای حقوق بشر داده است.
چشم انداز
جدا از مکمل بودن بیشتر اقتصادهای منطقه با آلمان، نیاز به گذر برلین از بحران انرژی پس از بحران اوکراین توجه آنان را به خاورمیانه را دوچندان کرده است
به علاوه احتمالا افزایش فرصت ها و تهدیدات مشترک و گوناگون امنیتی، نظامی ،ژئوپلتیک با بازیگران منطقه و تلاش برای جایگزینی بخشی از خلأ حضور امریکا در خاورمیانه سبب تقویت توجه برلین به منطقه شده و خواهد شد.