چه باید کرد؟
امیررضا نظری
روزنامهنگار
* امام خمینی: «مردم ولی نعمت ما هستند»
* رهبری: «حمایت نظام از قشرهای ضعیف ضروری است»
*رهبری: «اقتصاد خانوادهها بهعلت رکود تورمی در چند سال اخیر بهشدت تحت فشار بوده و اکنون نیز کرونا بر مشکلات افزوده و دشواریهای جدی معیشتی برای گروههای زیادی از مردم بهوجود آورده است.»
* قالیباف: «علت مشکل اقتصاد ایران ۳۰ درصدش تحریم است و ۷۰ درصد بقیه به علت ناکارآمدی است.»
*مرکز پژوهشهای مجلس: «امروزه دامنه فساد چنان گسترده شده است که حتی برخی از مدیران عالیرتبه کشور رسماً به بهانه پیشبرد امور محیط خود، خواستار عدم برخورد با مدیران متخلف هستند.»
*عصر ایران: «این روزها در نماز جمعه، در مصاحبهها و یادداشتها، صاحبان تریبونها با اعلام اینکه معترضین چند هزار نفر بیشتر نبودند، یا اینکه تعداد درصد بالایی فرزند طلاق بودند یا از سر هیجان جوانی به خیابان آمدند و صدای خود را بالا بردند ... اینگونه سخن گفتن را میشود "ادبیات تحقیر" نامید. بارها نوشته شد که به جای فرافکنی، پاسخگو باشید و حرف طرف مقابل را بشنوید. اما حالا نه تنها حرفی شنیده نمیشود بلکه تحقیر و کوچک شمردن معترضین در دستور کار قرار گرفته است.»
*«شورای امنیت کشور: ۲۰۰ نفر در اغتشاشات جان خود را از دست دادهاند»
این گزارهها نه دروغ است نه اتهام! اینها حقایقی است که در صداوسیما، رسانههای رسمی، دولتی و مجوزدار داخلی کشور منتشر شده است. هیچکس گمان نمیبرد معیشت مردم در تنگنا نیست، رهبری نیز از این تنگنا باخبر بوده و بارها تصریح کردهاند که دولتها اولین وظیفه را در قبال اقشار تهیدست و ضعیف دارند.
هیچکس نمیتواند ناکارآمدی را کتمان کند و مقصر همه مشکلات کشور را بیگانگان بداند، ناکارآمدی عیان است مثل شتر بر مناره.
اگر کسی مشغله اصلیاش خواندن و بررسی نظرات مقامات کشور و رهبران انقلاب باشد، حتما نطق نمایندگان مجلس، اعضای خبرگان، ائمه جمعه و دیگر سیاستمداران کشور را همه روزه میخواند، میداند زمامداران چگونه خبر از احوال مردم دارند و چه کسی کدام حرف را به موقع زد یا کدام نظر از چه کسی نسنجیده بود و بعدها غلط بودنش اثبات شد.
اما کسانی هم هستند در موضع بررِس و تنظیم کنندگان شکایات از مطبوعات و نشریات که از الف تا ی را مشمول نقض قانون مطبوعات میدانند و تحت عنوان تخلف ثبت میکنند.
گرچه برایشان طلب صبر، وقت، انگیزه و همت والا میکنم اما لازم است که پیش از خواندن و هایلات مطالب روزنامهها، کمر همت به خواندن مطالبی ببندند که به عنوان منشور انقلاب و اساسنامه نظام شناخته میشوند. خواندن صحیفه نور، پایگاههای خبری منسوب به رهبری، خانه ملت، مجمع تشخیص و متون منتشره هر جمعه از ائمه جمعه، و البته اکانتهای توئیتری همه از ما بهتران، برای این ماموران معذور، از نان شب واجبتر است.
کیست که نداند رسانههای مکتوب تعداد قلیلی مخاطب دارند و از این تعداد هم احتمالا کسی در اعتراضات شرکت نمیکند.
اساسا معترضین کف خیابان نه از حیث سنی و نه از جنبه مطالبات، هیچ همپوشانی با رسانههای مکتوب ندارند و رسانه خود را در فضای مجازی یافتهاند.
بررسی آماری معترضان و قیاس آن با مخاطبان مطبوعات نشان میدهد، شاکی سرسخت این روزهای مطبوعات، هدف را اشتباه انتخاب کرده است، این مسیر منتهی به حل هیچ مشکلی نخواهد شد.
آنکه از تعطیلی رسانه مکتوب بهرهمند میشود همان ستاره ساخته و پرداخته اینترنت است که گاهی حتی واقعی نیست، یا فیک است یا پشت هر اکانت آنها چند نفر نشستهاند.
برای یافتن راه حل، باید اول سوال را درست طرح کنید و برای طرح سوال، بدون پیشداوری بخوانید.
اتهامات امنیتی بیسند و واهی به کسانی که موی خود را در راه خدمت به کشور و ملت سفید کردهاند، راه به ترکستان است.
خواندن گفتگوها، مقالات و یادداشتهای مرتبط به اعتراضات کنونی، میتواند در کنار بولتنخوانی و بولتننویسی، دریچههای بهتری را برای تحلیل و راهگشایی باز کند. شاید وقت آن است که صداهای دیگر را هم بشنوید.
والسلام