تبعیض به نفع ورزش نیست
سیفالرضا شهابی
تحلیلگر سیاسی
کامران قاسمپور کشتیگیر آزادکار وزن ۹۲ کیلو که از عنوان قهرمانی در مسابقات کشتی جهانی و آسیایی برخوردار است در آستانه سفر به آمریکا به همراه تیم کشتی ایران برای شرکت در مسابقات جام جهانی در اظهاراتی گلایهآمیز که برخاسته از ناراحتی وی میباشد گفت: «ما قهرمان جام جهانی هم میشویم، حواله خودرو نمیگیریم.» وی در ادامه اظهاراتش اشاره کرد: «کشتیگیرها با این که قهرمان جهان شدند، بعد از دو سال هنوز موفق نشدند ۱۵۰ میلیون پاداش را دریافت کنند، در حالیکه برای پاداش میلیاردی فوتبالیستها بودجه دارند. نوبت به سایر ورزشها از جمله کشتی میرسد میگویند بودجه موجود نیست!»
در نهایت قاسمپور از تبعیض موجود، ابراز نگرانی کرد و گفت: «مسئولین نگاه یکسانی به ورزشکاران ندارند و گویا غیرفوتبالیستها فرزندان ناخوانده هستند.»
بر همگان و خصوصا اهالی ورزش پوشیده نیست در دهه سی شمسی که بسیاری از رشتههای ورزشی و خصوصا فوتبال از جایگاه امروزی در داخل کشور و حتی در سطح جهانی برخوردار نبود کشتی ایران به عنوان ورزشی که ریشه در تاریخ و فرهنگ این کشور دارد برای ایران افتخارآفرینی میکرد و برای نخستین بار دو تن از کشتیگیران ایران موفق شدند در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن مدال طلا را آویزه گردن خود کنند و در المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی از دو طلای دریافتی یکی متعلق به کشتی بود، و در مجموع از چهار مدال طلای المپیک در قبل انقلاب، سه طلا متعلق به کشتیگیران بود و یکی هم به وزنهبرداری تعلق داشت. این در حالی است که اسطوره پهلوانی و اخلاقی ایران زمین جهان پهلوان غلامرضا تختی، از جامعه کشتیگیران ایران برخاسته بود.
آنچه در مورد کشتی ذکر شد سنگین کردن کفه کشتی در ترازوی ورزش ایران نیست، هدف این است که با توجه به سوابق کشتی و وزنهبرداری و دیگر ورزشها باید تبعیض برداشته شود و مسئولین کشور خصوصا وزارت ورزش نگاهی متعادل نسبت به ورزش کشور داشته باشند زیرا عدالت اقتضا میکند تا هر شخص و هر رشته به حق خود دست پیدا کند.
اگر چه فوتبال به خاطر جذابیتی که دارد و سرمایهگذاری هنگفتی که مافیای فوتبال در سطح جهانی روی آن انجام داده و در دهههای اخیر توجهات زیادی را در داخل و خارج کشور به خود جلب کرده و میتواند رشتهای پولساز برای دولتها و باشگاهها باشد، ولی این مسئله نمیتواند تبعیض بین رشتههای ورزشی و ورزشکاران را توجیه کند.
هدایای خاص و غیرمتعارف به ورزشکاران بعضی رشته های ورزشی که موفقیت قابل توجه نداشتند میتواند تبعیض و باج تلقی شود و این مسئله در مجموع و در درازمدت به نفع ورزش کشور نیست. سیاست ورزشی کشور باید در جهتی حرکت کند که به قهرمانان هر رشته ورزشی نگاهی متعادل و متوازن داشته باشد و از تبعیض خودداری شود. هر گونه تبعیض در هر مورد سبب دلسردی در جوانانی میشود که استعداد ورزشی و فیزیک بدنی در غیرفوتبال دارند.
کشوری در ورزش موفق است که از قهرمانان هر رشته یکسان حمایت کند و همه را به یک چشم ببیند تا نامآوران و قهرمانان که در سکوی قهرمانی میگیرند ناچار نشوند لب به شکوه و شکایت گشوده و ابراز ناراحتی کنند.