آلبرت بغزیان استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:
مسئولیت مهمی مثل سازمان برنامهبودجه به عهده کسی گذاشته شده است که کمترین آشنایی با این حوزه ندارد
بغزیان میگوید: در زمان بستن بودجه سالانه، هر نهاد اقتصادیای نظرات خودش را القاء میکرد و این چندپارگی خودش مشکلساز شد. همچنین باید گفت، مسئولیتهای مهمی مثل سازمانبرنامهبودجه به عهده کسانی گذاشته شده است که کمترین آشنایی با حوزه ماموریتی خود ندارند.
مستقل: «اقتصاد کشور را به مذاکرات گره نمیزنیم»، «آمدهام تا مشکلات مردم را برطرف کنم» ، «تصمیمگیریهای غلط، معیشت مردم را با مشکل روبرو کرده است» و ... این جملات امیدوارکنندهای بود که از اواخر اردیبهشتماه ۱۴۰۰ تا ۲۶ خرداد که آخرین روز تبلیغات انتخابات ریاستجهوری سیزدهم بود، بارها توسط ابراهیم رئیسی مطرح شد تا از این طریق شانس خود را برای توفیق در انتخاباتی که اتفاقا رقیبی هم نداشت، بیشتر کند.
اما همانطور که برای خیلیها قابل پیشبینی بود، فعالیت دولت رئیسی همزمان با خودنمایی بحران در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همراه شد. با این توضیح که در حوزه مهم دیپلماسی بلاتکلیفی محض پرونده هستهای نشان از ناکارآمدی دستگاهخارجی دولت سیزدهم دارد و در بخش اقتصاد هم همه چیز هنوز تحت تاثیر مذاکرات است.
در چنین فضایی رویکرد طبیعی چیزی غیر از این نمیتواند باشد که رئیس دولت به فکر ترمیم کابینهاش باشد تا شاید از این طریق، نظام تصمیمگیری تصمیم واقعبینانه و در نتیجه کارآمدتر را اتخاذ کند.
آلبرت بغزیان، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با مستقل با اشاره به آشفتگی فضای اقتصادی جامعه اظهار داشت: در طول یکسال و دو ماهی که دولت سیزدهم بر سر کار است، فضای اقتصادی روز بهروز بیشتر نامنظمتر و در نتیجه معیشت مردم دشوارتر شده است. مشکل دولت چیزی جز این نیست که دولتیها تجربه کافی ندارند و در جایگاهی قرار گرفتهاند که از سطح توانمندیشان بالاتر است و با این توانایی میخواهند در همه امور دخالت کنند. این طور میشود که در همان ماههای اول، مردم از دولت بهکل ناامید میشوند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: بهعنوان مثال در زمان بستن بودجه سالانه، هر نهاد اقتصادیای نظرات خودش را القاء میکرد و این چندپارگی خودش مشکلساز شد. همچنین باید گفت، مسئولیتهای مهمی مثل سازمانبرنامهبودجه به عهده کسانی گذاشته شده است که کمترین آشنایی با حوزه ماموریتی خود ندارند.
او افزود: نتیجه ۱۶ ماه تصمیمسازی دولت فعلی تلنبار محدودیتهای اقتصادی شده است. بهطوریکه بحران معیشتی بیشتر و عمیقتر از آنی است که احساس میشود. این دشواریها در حالی است که هنوز در جمع دولتمردان ارادهای برای تغییر و اصلاح دیده نمیشود. چون اساسا کسانی دولتی شدهاند که ذهنیتی از اهمیت دولتداری و اداره امور کشور ندارند. بههمین دلیل این مردم هستند که فشارهای زیادی متحمل خواهند شد. بهعنوان مثال صولت مرتضوی در حالی برای وزارتکار انتخاب شده است که عملا نمیتواند در این حوزه کاری انجام بدهد. ایشان تجربه و توان کافی را برای اداره وزارتخانه مهم کار ندارد.
بغزیان در ادامه تصریح کرد: متاسفم که باید بگویم، وضعیت قطعا با مرور زمان بدتر و زندگی برای مردم سختتر خواهد شد. چون هیچ چشمانداز مثبتی در برنامههای دولت نمیبینیم. در واقع دولتیهای فعلی شرایط را درک نمیکنند و بههمین دلیل نمیدانند که باید به فکر اصلاح بیفتند. ساختار تصمیمگیری و توان اجرایی در یکسال و دو ماه اخیر بهشکلی است که نمیتوانیم کمترین امیدی برای ترمیم فضای پرمشکل داشته باشیم. مگر اینکه آنهایی که بلد نیستند کنار بروند و کاربلدها روی کار بیایند که این هم در کوتاهمدت محال است. شاهدیم که ضعیفترین افراد برای مسئولیتها گمارده میشوند و معاونی مشغول به کار است که حتی یکروز تجربه اجرایی ندارد.
البرت بغزیان در پایان گفت: ما با دولتی روبرو هستیم که واقعا در این مدت وضعیت اقتصاد را خرابتر کرده است و کسی هم نیست که به فکر تغییرهای لازم در دولت باشد. آنهم در حالی که تغییر برای دولت سیزدهم از نان شب واجبتر است.
سیاست چرخش به شرق
قدرتهای اروپایی که به طور سنتی از تعامل با ایران دفاع میکردند، در حال فشار آوردن به جمهوری اسلامی هستند و یکی از آخرین درهای باز تهران روی به غرب در زمان افزایش تنشها در خارج و داخل در حال بسته شدن.
این تغییر و تحول خطیر تحت تاثیر اتهامات غرب علیه ایران، به رغم تکذیب تهران درباره عرضه هواپیماهای بدون سرنشین ایران به روسیه و حمایت غرب از ناآرامیها در داخل کشور رخ داده است. بدین ترتیب چشمانداز بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ تقریباً در حال از بین رفتن است.
روابط ایران با اروپا در حالی رو به سردی است که روابط نوپای تهران با روسیه مسیری متفاوت را در حال طی کردن است. این دو، در جنگ سوریه متحد یکدیگر بودند و نیروی هوایی روسیه با همراهی مستشاران زمینی ایران برای نجات دولت بشار اسد با یکدیگر ترکیب شد.
امروز، تحلیلگران و دیپلماتها میگویند که این دو از یک همکاری ساده در نقاط بحرانزده فراتر میروند و به سمت یک مشارکت ایدئولوژیکتر میروند.