اسماعیل کهرم بومشناس در گفتگو با مستقل:
سالیانه ۲۵۰ هکتار جنگل میسوزد، زیرا جنگل برای مسئولین ارزشی ندارد
ما به دلایل مختلف بصورت عمدی جنگلسوزی میکنیم بطور کلی میشنویم که حدود ۲۵۰ هکتار جنگل سالیانه در اثر آتشسوزی از بین میرود، در غرب ایران در مریوان و بازیدراز و یا در شمال که حداکثر آتشسوزیها را داریم
امیرحسین جعفری
خبر آتش گرفتن جنگلها دیگر تبدیل به یک عادت شده است و بیش از اینکه شاهد خبر تقویت جنگلها و لوازم فنی حفاظت از آنها باشیم شاهد خبر آتش گرفتن جنگلهای مختلف در غرب و شمال کشور هستیم. جنگلهایی که محصول گذر هزاران سال هستند اما به راحتی و به سرعت در حال از بین رفتنند. آمار مشخصی نیز از سوی نهادهای رسمی اعلام نمیشود و صحبتهای مرسوم نیز در اینباره از سوی سازمانهای مربوطه صرفا ارائه آمارهای نیمه موثق و بدون راهکار است. مشخصا در مرداد امسال یکی از مسئولین سازمان منابع طبیعی اعلام کرد ۶ هکتار از جنگلهای هیرکانی شمال کشور و ۲ هکتار از جنگلهای زاگرس مستعد آتش سوزی است. اما پس از ارائه این آمار مشخص نشد چه اقدامات پیشگیرانهای برای حفظ این ثروت مهم صورت گرفته است.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با دکتر اسماعیل کهرم فعال محیط زیست و عضو صندوق جهانی طبیعت که در ادامه مشروح آنرا میخوانیم:
افزایش آتش سوزیها در سالهای اخیر ناشی از اضافه شدن عواملی جدید به عوامل معمول در جنگلسوزی است یا هنوز درگیر چرخههای معیوب در این حوزه هستیم؟
اتفاق جدیدی نیفتاده است، جنگلسوزیها در تمام موارد کار دست انسان است، یا اشتباهی و یا بصورت عمدی صورت میگیرد.
ما به دلایل مختلف بصورت عمدی جنگلسوزی میکنیم، مثلا در جهاننمای گرگان متاسفانه اختلافات بر سر زمین باعث دلخوری بین دو خانواده میشود و اینها برای انتقام جنگل را آتش میزنند و چهارصد هکتار یک مرتبه دود میشود.
یا یک چوپان در نتیجه عدم آگاهی در سرعت باد آتشی را شعله ور میکند. بنابراین جنگلسوزی در هر حال کار دست انسان است، اما الان فصل آتشسوزی نیست یعنی اگر باد گرم در تابستان بیاید میتواند منجر به آتشسوزی شود. ولی الان که فصل سرد است و باد گرمی هم در جنگلها نیست چرا باید آتشسوزی اتفاق بیفتد؟ مگر اینکه بصورت عمدی و به هر دلیلی جنگل سوزی شود. مثلا در جنگلهای مریوان گاهی ماموران برای اینکه اشرار را در داخل جنگل گیر بیندازند تا در آنجا پناهنده نشوند جنگلها را آتش میزنند. به این ترتیب انواع دلایل مختلف باعث میشود جنگل را به این صورت از دست بدهیم و جنگلی با وسعت چهارصد هکتار وقتی از بین میرود چیزی حدود هشتاد سال طول میکشد تا این نهالها در کف جنگل جا بگیرند و جبران شود.
آیا آماری از میزان جنگلسوزی و نتایج طبیعی این اتفاق وجود دارد؟
کسی آماری در اینباره نمیدهد برای اینکه دولتها حاضر نیستند ضعفها را بپذیرند. ولی بطور کلی میشنویم که حدود ۲۵۰ هکتار جنگل سالیانه در اثر آتشسوزی از بین میرود، در غرب ایران در مریوان و بازیدراز و یا در شمال که حداکثر آتشسوزیها را داریم.
تاکنون چه اقداماتی برای مقابله با جنگل سوزی صورت گرفته است؟
هیچ اقدامی صورت نگرفته است کاری نیز نمیتوان کرد. آتشسوزی جنگلها اینقدر مهم است که وقتی در روسیه جنگلها آتش گرفتند از ناوگان هوایی آمریکا کمک گرفتند و پروازهای متعدد برای خاموش کردن آتش انجام دادند و پوتین شخصا از آنها تشکر کرد. ما که ناوگانی برای خاموش کردن آتش نداریم کشورهایی هم که دارند با ما ارتباط ندارند لذا هیچگونه اقدامی نداریم.
قبل از انقلاب و در خارج از ایران وضعیت جنگلسوزی و حفاظت از آن به چه شکل بود؟
قبل از انقلاب هم همین وضعیت بود و مردم و طایفهها بودند که با هم لطف میکردند و دلشان میسوخت و آتش را خاموش میکردند. فکر نکنید آن وقت وضعیت بهتر بود آن زمان هم وضع بد بود چون جنگل ارزشی برای آقایان ندارد.
من یکی از مدیران منابع طبیعی را دیدم که میگفت اصلا مشکلی نیست چند درخت سوخته است و به زودی جای آن درمیآید این مسئول نه وجدان داشت نه آگاهی داشت فقط میخواست رئیسش را راضی کند. اگر یک کشوری مانند انگلستان وجود داشت که حساب تک تک درختانش را داشت آن وقت اگر یک درخت میسوخت آن مدیران نیز همراه درخت میسوختند. ما چنین دیدی نسبت به جنگلها نداریم.
خاطرهای از مواجهه با جنگلسوزی دارید؟
بنده شاهد بودم که جنگل از بین رفته بود و در حال سوختن بود ما به منابع طبیعی اطلاع دادیم، منابع طبیعی یک وانت فرستاد تا بر سر آتش بزنند تا خاموش شود.
یا در آمل چند سال پیش کپسول را ۶ ساعت کوهنوردان به بالا فرستادند وقتی به آتش رسیدند کپسولها خالی بود، ما حداقل تجهیزات برای این کار را نیز نداریم. چون جنگل برای مسئولین ارزشی ندارد هر کجا هم اقدامی برای جنگلها صورت می گیرد توسط مردم و جوانان است که کمر همت میبندند تا آتش را خاموش کنند.