جلال جلالی زاده نماینده سنندج در مجلس ششم، در گفتگو با مستقل:
باید یک هیات از جانب حکومت به کردستان برود و با شخصیتهای ملی و مذهبی کرد ملاقات کند
جلالیزاده میگوید: لازم است حاکمیت یک کمیته و هیات را تشکیل دهد و به کردستان بفرستد و با شخصیتهای ملی و مذهبی کرد نشستهایی داشته باشند و به سخنان آنها گوش دهند و درباره علل این حوادث و وقایع، همدلی و همدردی کنند. اما شعار چیزی را حل نمیکند کسانیکه از طرف حاکمیت قرار است با این افراد مذاکره کنند باید با دست پر به این مناطق بیایند. حاکمیت باید با صداقت با این مسائل برخورد کند.
امیرحسین جعفری
اعتراضات اجتماعی که حالا بیش از دو ماه است سراسر کشور را تحت تاثیر خود قرار داده و هر از گاهی با حادثه یا حتی خبری، ناگهان شعله میکشد، رفته رفته رنگ و بوی اولیه خود را از دست داده و به سمت دیگری میرود. اعتراضاتی زنانه که قرار بود مدنی و مسالمتآمیز باشد به خون کشیده شد و با فحاشیهای ضدزن و ضدخانواده و طرح مطالباتی جدید، عناوین دیگری گرفته است. اگر اتهام تجزیهطلبی به معترضان را جدی بگیریم، باید گفت جنبش اعتراضی زنانه ایران، ربوده شده و چون از یک رهبری واحد در رأس خود بهرهمند نیست برخی افراطیون خارج از ایران "سر" خود را بر روی جنبش بی "سر" زنانه ایران قرار دادهاند.
آیا تجزیهطلبی و قومیتگرایی از تقاضاهای اقوام کرد و بلوچ ایران است یا این جعل، اساسا متعلق به فرصتطلبان بیرون از ایران و البته تندروهای داخلی است؟
به جهت بررسی موضوع فوق و تحولات اخیر در کردستان گفتگو کردیم با جلال جلالی زاده نماینده سنندج در مجلس ششم که در ادامه مشروح آنرا میخوانیم:
وضعیت فعلی کردستان چگونه است؟ آیا این حجم تنش که در اخبار گفته میشود بصورت روزمره در آنجا جریان دارد؟
وضعیت فعلی کردستان وضعیت مناسبی نیست چون که متاسفانه اکثر شهرها دچار اعتصاب و اعتراضند و مردم دچار نگرانی شدهاند. با توجه به اینکه تاکنون حدود صد و دو نفر هم از جوانان کرد در حوادث اخیر شهید شدهاند هم خانوادههای کشتهشدگان و هم وابستگان و هم فعالان سیاسی و مدنی بخاطر مسائلی که پیش آمده، به جهت خشونتها شدیدا ناراحت هستند و لازم است که مسئولین توجه ویژهای به این مناطق داشته باشند و از ایجاد خشونت بیشتر و تعرض بیشتر و اقدامات تحریک کننده جلوگیری کنند. باید تلاش کنند که وضعیت آرام شود و با ملایمت و با مدارا با معترضان برخورد کنند که کردستان شایسته این برخوردها نیست. به هر صورت چون صداوسیما متاسفانه بصورت درست و مستقیم حوادث را گزارش نمیدهد قطعا رسانههای خارجی این اخبار را پوشش میدهند و مطمئنا نمیتوان که صددرصد این اخبار را تایید کرد. اما اخبار نگرانکنندهای از کردستان میرسد.
همین تعداد کشتهها و خسارتهای جانی و مالی و مجروحان و زخمیها و نبود دارو یکی از مشکلاتی است که باید به آن پرداخته شود. حضور مردم در مجالس ترحیم و اعتراضات در اکثر شهرها وجود داشته است و در این راستا لازم است که افراد به عنوان مسئول و مشاور حرفهای دروغ و بیهوده را نزنند که احساسات مردم را تحریک کنند. امروز باید همه دست به دست هم دهند و برای حل این مشکل تلاش کنند نه اینکه افرادی بیایند و برای حفظ منافع خود و رفع بحرانهای دیگر با تشدید این درگیریها و اعتراضات نگاه مردم را متوجه کردستان کنند.
مطالبات مردم کردستان تا چه حد شخصی و بومی و تا چه حد پیرو تحولات اخیر است؟
مطالبه مردم کردستان مطالبات شخصی نیست. به مطالبات مردم کردستان از دو جهت باید نگریسته شود: اولا مطالبات ملی و دوم مطالبات منطقهای. مطالبات ملی مثل فشار اقتصادی و مسائل اجتماعی و سیاسی در کردستان هم بیشتر از دیگر مناطق وجود دارد، ولی در کردستان با توجه به مسئلهی هویت ملی و مذهبی و سیاستهایی که در این سالها در کردستان اجرا شده و متاسفانه ارادهی قاطعی برای رفع مشکلات مردم کردستان و برآورده کردن مطالبات مردم نبوده است، خود به خود این مشکلات و مطالبات متراکم شده است. متاسفانه چون مردم نتوانستند مستقیما با مقامات عالی نظام دیدار داشته باشند یا نمایندگانی واقعی در مجلس و دولت نداشتند که زبان مردم باشند روز به روز شاهد بیشتر شدن فاصله بین مردم منطقه و نظام هستیم. لازم است که نظام نه بخاطر فروکش کردن ماجرا یا به عنوان یک مسکن بخواهد بصورت موقت به این مشکلات رسیدگی کند، بلکه امروز بنظر من بهترین فرصت است برای بررسی مشکلات مناطق کردنشین و مطالباتشان به عنوان ایرانیان اصیل و مرزداران آزاده که همیشه طرفدار عدالت و آزادی بودهاند. حکومت لازم است که یک کمیته و هیات را تشکیل دهد و به کردستان بفرستد و با شخصیتهای ملی و مذهبی کرد نشستهایی داشته باشند و به سخنان آنها گوش دهند و درباره علل این حوادث و وقایع، همدلی و همدردی کنند. بحث مهسا امینی یک بهانهای برای آمدن مردم به خیابان و بیان مطالباتشان بود اگر امروز هم به مطالبات مردم پاسخ داده نشود بعید نیست که هر حادثه دیگری، بهانهای برای بیان دوباره مطالبات شود. وقتی این شرایط هست چرا عاقلانه و خردمندانه و هوشمندانه بدنبال علل مسائل نباشیم تا این مشکلات به بحران تبدیل نشود و خسارتهای زیادی را در پی داشته باشد؟ من امیدوارم همینطور که در قانون اساسی به حقوق شهروندی اشاره شده است و اجرا نشده است و اجرای قانون اساسی که گناه نیست و خلاف اخلاق و سیاست هم نیست، حکومت بیاید قانون اساسی را اجرا کند.
حکومت که نباید تا این حد از مردم جدا باشد و هر گاه خود را از مردم جدا دانسته دچار مشکل شده است. امیدوارم با یک نگاه درست نه نگاه امنیتی به مطالبات مردم پاسخ داده شود.
در سیستان و بلوچستان با حضور مولوی عبدالحمید و گفتگو با سران کشور تقریبا مشخص شد تقاضاها چیست و چه کسانی تفرقهافکنی میکنند. آیا در کردستان چهرههای محوری وجود دارند که هنوز بتوان در گفتگو با آنها شرایط را آرام کرد؟
خدارا شکر در بلوچستان چهرهای مثل مولوی عبدالحمید هستند که بین اهل سنت محبوبند. در کردستان هم قطعا شخصیتهای محوری حضور دارند که میتوانند نقش محور را ایفا کنند. شخصیتهای دینی، ملی و دانشگاهی و مطبوعاتی حضور دارند، اما لازم است که از طرف حاکمیت قدمهایی برداشته شود. برای سخن این افراد احترام قائل شوند و از آنها و نظراتشان استفاده کنند. در هر شهر کردستان شخصیتهای مهم و اهل فکر حضور دارند که در بین مردم دارای پایگاه و جایگاه خوبی هستند. شخصیتهایی مثل کاک حسن امینی در کردستان یا ملا احمد بهرامی در کرمانشاه یا در آذربایجان غربی نیز شخصیتهای سیاسی هستند که میتوان از جایگاه آنها برای دعوت به آرامش استفاده کرد. اما شعار چیزی را حل نمیکند کسانیکه از طرف حاکمیت قرار است با این افراد مذاکره کنند باید با دست پر به این مناطق بیایند. حاکمیت باید با صداقت با این مسائل برخورد کند و اقدامات سریع برای راضی کردن معترضان انجام دهد. باید با آرامش و مدارا و دلسوزی و با نگاه غیرامنیتی و این نگاه کردها و بلوچها و اهل سنت جزء ایرانیان اصیل هستند با آنها گفتگو کند. اگر اعتماد بین طرفین به وجود بیاید مشکلات حل میشود.
در تقابل با اعتراضات مناطق کردنشین همواره بحث تجزیهطلبی مطرح شده است. این ادعا تا چه حد در دو ماه اخیر صادق است؟ آیا گروههای مسلح مخالف حکومت در این مناطق نقش مهمی ایفا میکنند؟
اتهام تجزیهطلبی به کردها درست نیست. کردها هیچگاه تجزیهطلب نبودهاند و همیشه خود را ایرانی اصیل دانستهاند همانطور که آقای خاتمی نیز اشاره کرده است و هیچ گروه مسلحی نیز در اعتراضات اخیر نقش نداشته است. اعتراضات، مردمی و از سوی جوانانی است که جویای کارند و از لحاظ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی به آنها توجه نشده است و مطالبات زیادی دارند. هیچ شعار و سخنی به عنوان تجزیهطلبی در کردستان برافراشته نشده است و این مردمند که معترضند چون در مقایسه بین استان کردستان و استانهای دیگر میشود شاهد توسعهنیافتگی مناطق کردنشین و تبعیضهای فراوان و عدم استفاده از شایستگان کرد در مسئولیتهای مختلف هستیم. مسئولینی که نمیتوانند پاسخگوی مطالبات مردم باشند برای فرافکنی و دور کردن مسئولیت از دوش خود مجبورند به مردم تهمت تجزیهطلبی بزنند تا افکار عمومی را بر علیه کردها آماده کنند. در حالیکه شعار کردها شعار مردم ایران است و خدا را شکر در این حوادث نه در بلوچستان و نه در کردستان، هیچ شعاری مخالف وحدت ملی و همبستگی ملی و سایر شهروندان داده نشد. نتیجتا کسانیکه بحث تجزیهطلبی را مطرح میکنند باید بدانیم که این افراد نه از روی دلسوزی بلکه از روی دشمنی به کردها اتهام میزنند. هدف آنها همین نکته است که چون نمیتوانند از نظر سیاسی و اخلاقی و فکری مطالبات مردم را برآورده کنند مجبورند با وارد کردن اتهام و خارج کردن مخالفان از صحنه برای اعمال خشونتآمیز خود توجیه داشته باشند. من مکررا میگویم که هیچ کردی در ایران تجزیهطلب نیست کردها در چارچوب قانون اساسی و مرزهای ایران بدنبال تحقق مطالبات خود به عنوان یک شهروند هستند و نمیخواهند که شهروند درجه دوم باشند.
اصلاحطلبان کردستان تا چه حد میتوانند به حل ماجرا کمک کنند؟ آیا اساسا بین معترضین از اعتبار برخوردارند؟
به هر صورت اصلاحطلبان کردستان در گذشته خیلی تلاش کردهاند و مردم را به پای صندوقهای رای آوردهاند و مشارکت را بیشتر از شهرهای دیگر رساندهاند. اما چون حکومت به اصلاحطلبان کرد بها نداد و به آنها زمینهی ترقی و رشد نداد خود اصلاحطلبان در کردستان هم خیلی متضرر شدند. به هر صورت اصلاحطلبان دلسوز مردم و نظامند و طرفین را به آرامش و پیگیری مطالبات از راههای مسالمتآمیز دعوت کردهاند. اصلاحطلبان در کردستان میتوانند در حل مشکلات با ارائه راهکارها موثر باشند، اما به شرطی که از طرف حاکمیت حمایت شوند و بتوانند به وعدههایی که به مردم میدهند عمل کنند، یا وعدههایی که حاکمیت میدهد را بتوانند ارائه دهند. آنچه در این بین میتواند موثر باشد بحث اعتمادسازی و حذف دیدگاه امنیتی نسبت به کردها و حذف مدیران و مسئولان نالایق و افرادی است که نمیتوانند خواستههای مردم را برآورده کنند و در توسعه کردستان نقشی داشته باشند.
بنظر من باید در این مورد دلسوزانه و بدور از جانبداری و به عنوان اشخاص بیطرف یعنی کسانیکه میتوانند مسائل را به خوبی بررسی کنند، کمیتهای علمی، سیاسی با افراد صاحب نظر که دلسوز مردم باشند تشکیل شود و سخن آنها نیز از طرف حاکمیت پشتوانه اجرایی داشته باشد. ما تا نتوانیم از نظر اجرایی و اقتصادی و اعمال وعدههایی که حاکمیت به ویژه در انتخابات به مردم میدهد، پشتوانه خوبی نداشته باشیم بنظر من حرف زدن تنها نمیتواند مشکلات را حل کند و موجب بیاعتمادی بیشتر میشود.