انتقاد حزب راه ملت به مواضع اخیر بهزاد نبوی:
آقای بهزاد نبوی چرا زبان مشترک با نسل معترض ندارید؟
پُر واضح است که عناصر اصلاحطلب در شکلگیری بسیاری از مشکلات و مسائل امروز با عملکرد ناصحیح یا با فقدان عملکرد مناسب و به موقع سهیم هستند و باید بپذیرند که به طریق اولی در مواردی مقصر بوده و بایستی از پیشگاه همه هموطنان بویژه جوانان، زنان و اقوام عزیز ایرانی عذرخواهی کنند.
نامه انتقادی حزب اصلاحطلب راه ملت، خطاب به بهزاد نبوی رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحات منتشر شد.
در بخشی از این نامه که در اعتراض به مواضع اخیر بهزاد نبوی نوشته شده، آمده است؛
مواضع جنابعالی و برخی اصلاحطلبان در این روزها عمدتا به توصیف گذرا و نهایتا تاکید بر این گزاره سپری میگردد که: «ما از جنس اینها نیستیم» و تاکید میکنند که رسالتمان اصلاح سیاستهای نادرست جاری از مسیر روشهای اصلاحطلبانه است.
یادآور میشود در تاریخ دوم آبان ماه جاری، بهزاد نبوی در گفتگویی طولانی با روزنامه هممیهن اظهار داشت:
در ماجرای مهسا امینی جبهه در اولین روز، بیانیه داد و به رئیس قوه قضائیه نامه نوشت، ولی قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار مشکل و پرهزینهای است. با چنین مواضعی چون اینکاره نیستیم، برای همین نه میتوانیم با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند، همراهی کنیم و نه وضعیت حاکم را قبول کنیم. البته میدانیم دو طرف به توصیههایمان توجه نمیکنند، اما آنقدر تلاش میکنیم، شاید گوش شنوا پیدا کنیم.
نامه انتقادی حزب راه ملت در پاسخ به بهزاد نبوی بدین شرح است:
بنام خدا
جناب آقای مهندس بهزاد نبوی ریاست محترم جبهه اصلاحات
با سلام
مواضع جنابعالی پیرامون جنبش جاری و حضور جوانان و نوجوانان پس از حادثه تلخ و دلخراش مرگ خانم مهسا امینی حاوی نکاتی بود که لازم است درخصوص آن و نیز حوادث خشونتبار این روزهای سرزمین عزیزمان ایران متمدن و سربلند، نکاتی را متذکر شویم.
۱- ما و شما با تأسی به الگو و مدل حکمرانی آزادیخواهانه و عدالتطلبانه همواره آرزو داشته و داریم که ایفای نقش مردم در تعیین سرنوشتشان از مسیرهای قانونی و مشروع میسّر شود و همه ایرانیان با هر نگاه و سلیقهای و از هر قوم و مذهب و دینی در زیست بوم فرهنگی ایران با اعتقاد به مدل «ایران برای همه ایرانیان» احساس مشارکت کنند، اما متاسفانه سیاستهای جاری در کشور با شاخصهای این نوع حکمرانی که مورد تاکید دین اسلام نیز میباشد فاصله نجومی یافته است.
۲- به موازات ترک موازین اخلاقی و تبدیل و تنزل اهداف به کسب و حفظ قدرت به هر قیمتی، ایران ما با آسیب «دین سیاسی» به جای «سیاست دینی» مواجه شده و دین سیاسی محصولش ترویج دینِ بدون معرفت بود که ثمره آن نیز نه فقط دینگریزی که دینستیزی و به عبارت سادهتر سکولاریسم بدون معرفت خواهد بود.
بروز و ظهور دین بدون معرفت و سکولاریزم فاقد معرفت، لاجرم خشونت است که موجب خواهد شد تا سرمایههای بزرگ این مرز و بوم به جای قرار گرفتن در مسیر ترقی و تحول که خواست تاریخی ایرانیان از مشروطه تا کنون بوده است، دچار سایش و اضمحلال شود.
۳- سامانه تربیتی، اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی ایران در سالهای گذشته با دستکاری در بسیاری از روندها سعی در ایجاد نظمی مورد تایید یک جریان خاص را داشت که حاصل آن بروز شکاف رسمی و غیر رسمی در بسیاری از حوزهها بود.
معترضین، خصوصا نسل جوان، پذیرای بسیاری از چارچوبهای غیر عرفی و دستکاری شده نیستند و با حرکتهای اعتراضی عدم باورشان به بسیاری از هنجارهای رسمی را به نمایش گذاشته و میگذارند.
پیش فرض شرط توفیق جریان اصلاحگر انسجام درون و شناخت دقیق بیرون و پیرامون است که متاسفانه به نظر میرسد جریان مذکور در هر دو ساحت دچار مشکل جدی میباشد. جنبش جاری در خیابانها بخشی از محیط جامعه است که بایستی آن را پذیرفت و برای درک و فهم متقابل و مشترک، بایستی با روشهای خلاقانه با آنان زبان مشترک ایجاد کرد. تفاوت و حتی تعارض معترضین با جریان اصلاحی نمیتواند نافی رسالت تاریخی جریان ریشهدار اصلاحگری باشد چرا که اصلاحگری، دوری و اعراض از تفاوتها نیست! بلکه رسالت اخلاقی و انسانی عناصر اصلاحگر مدیریت تفاوت است نه نادیده گرفتن آن.
طیف عبور کرده از اصولگرایان و اصلاحطلبان و واضعان سیاستهای جاری، پدیدهای هستند که باید آنها را شناخت و پس از آشنایی با این پدیده، پذیرش آنها به عنوان واقعیتی از محیط و پیرامون جریان اصلاحگری و یافتن مسیرهای گفتگو و تعامل با آنها در دستور کار قرار گیرد.
مواضع جنابعالی و برخی اصلاحطلبان در این روزها عمدتا به توصیف گذرا و نهایتا تاکید بر این گزاره سپری میگردد که: «ما از جنس اینها نیستیم» و تاکید میکنند که رسالتمان اصلاح سیاستهای نادرست جاری از مسیر روشهای اصلاحطلبانه است.
با عنایت به همین استدلال تاکید میکنیم اگر در شما امید به تاثیر تلاشهای اصلاحطلبانه نسبت به سیاستهای جاری و رسمی وجود دارد، چگونه است که روشها و راه حلهای حکیمانه برای پیدا کردن زبان مشترک با نسل معترض مفقود است؟
جریان اصلاحگری در سه دهه گذشته همواره با راهبردهای تکراری، صرفا پدیدههای نسبتا قطعی و قابل پیشبینی همچون انتخابات را مدیریت کرده و اصولا برای مدیریت دنیای ناشناختهها و فضای عدم قطعیت که در کشورهای پیشرفته مورد توجه است، فاقد مهارتهای کافی بوده است.
معترضان در خیابانها و دانشگاهها از جنس پدیدههای غیرقطعی میباشند و ارتباطگیری با آنان راهبردهای خلاق و سازگار با حل مسائل ناگهانی را میطلبد نه پاک کردن صورت مسئله با نادیده انگاشتن آنها!
چنانچه این مهم در توان اصلاحطلبان نباشد باور به امید اصلاح و سایر وعدههای جریان اصلاحطلبی نیز فاقد منطق باورپذیری خواهد بود.
۴- جریان اصلاحطلبی در طول حضور تاریخی خود در ایران همواره بر روشهای اخلاقی، انسانی و غیرتحمیلی تاکید داشته و خواهد داشت اما متذکر میشویم که جریان اصلاحطلبی حسابش با اشخاص اصلاحطلب جداست و متفاوت!
پُر واضح است که عناصر اصلاحطلب در شکلگیری بسیاری از مشکلات و مسائل امروز با عملکرد ناصحیح یا با فقدان عملکرد مناسب و به موقع سهیم هستند و باید بپذیرند که به طریق اولی در مواردی مقصر بوده و بایستی از پیشگاه همه هموطنان بویژه جوانان، زنان و اقوام عزیز ایرانی عذرخواهی کنند.
۵- در پایان متذکر میشویم که جریان اصلاحطلبی برای نیل به توفیق میبایست با حفظ انسجام نیروهایش در سراسر کشور، باب گفتگو با ذخائر دانایی این مرز و بوم را در همه بخشها آغاز و با خلق فرصتهای نوین، ایران عزیز را از گزند استمرار کژکاریها و تلاش بدخواهان ملک و ملت باز دارد.
به قطع جریان اصلاحی، عدالت محور و آزادیخواه ایران در تاریخ مبارزاتش شما را تحسین کرده و از شما به نیکی یاد خواهد کرد و نقش آن اصلاحگر اندیشهورز چه در صحنههای قبل از انقلاب 57 ایران و چه بعد از آن را همیشه به یاد داشته و به عنوان چهرهای همراه با خواست ملت و دلسوز منافع ایران به خاطر خواهد سپرد؛
از خداوند متعال طول عمر همراه با سلامتی و عزت برایتان آرزومندیم.
حزب راه ملت