آسیبشناسی اعتراضات
سیدمالک لطفیان
حقوقدان
فریاد مطالبهگری مردم در همه نظامهای سیاسی بجز نظامهای توتالیتر به رسمیت شناخته شده و از جمله "حقوق اساسی" ملتها بهحساب میآید و در بعضی دموکراسیهای پیشرفته، بهعنوان "حق شهروندی" قلمداد میگردد. اختلاف در نحوه ابراز خواستهها تجلی مییابد. تودهها معمولا مطالبات مادی همچون نان، مسکن و نهایتا عدالت را از طرق مسالمتآمیز و توسط اتحادیهها و سندیکاهای صنفی پیگیری میکنند و نخبگان عصیانگر نیز تحقق آمال و آرزوهای انباشت شده مثل آزادی، منزلتخواهی و کرامت جویی خویش را در کلان جامعه مدنی و نافرمانی مدنی جستجو میکنند. تا اینجای کار، بدنه مردم و روشنفکران مشی نسبتا واحدی را اتخاذ نموده و هر دو قشر برای نیل به اهداف قانونی خود، نیازی به اقدامات خشونتآمیز احساس نمیکنند. در چنین شرائط متعادل اجتماعی که اعتراضات صرفا جنبه اجتماعی و حداکثر سیاسی دارد یک خطای استراتژیک و حتی تاکتیکی ناشی از محاسبه غلط در اندازهگیری وزن مطالبات موجب میشود واکنش حاکمیت رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته و بالتبع اعتراضات قانونی و بحق مردم نیز در مقام کنشگری رادیکال گردد. اینجاست که حساسیت تصمیمگیری از هر دو سوی مردم و حکومت، به قدری سرنوشتساز است که کمترین اشتباه امنیتی، بالقوه میتواند جرقه یک انقلاب را زده و بشکه باروت انباشت مطالبات را منفجر کند. سرکوب معترضین به مثابه آخرین پاسخ خشن امنیتی، علاوه بر دوقطبیسازی دولت (حاکمیت)- ملت، موجبات امیدواری خشونتطلبان داخلی و خارجی را فراهم مینماید. با پیدا شدن سروکله خشونت فیزیکی با توسل به اقدامات تروریستی، فرآیند رادیکالیزه شدن جامعه که از خشونت کلامی و ترور شخصیت آغاز گشته بود، کامل میشود. بدین ترتیب زمام امور تصمیمگیری رهبران سیاسی که عقلای قوم را تشکیل میدهند به مدیران امنیتی نظام تفویض و النهایه، حکومت هیچ تحلیلی و روش حل مسئلهای جز با رویکرد امنیتی را بر نمیتابد و عقلانیت سیاسی جای خود را به خشونت امنیتی می دهد. بدیهی است که خشونتطلبان خارجی مترصد چنین فضای امنیتی غبارآلود هستند و چون اقدامات خشن آنها مستظهر به منطق ترور میباشد در یک قانون همکاری نانوشته با خشونتطلبان داخلی همچون دو لبه یک قیچی عمل میکند. آری، تروریستها و داعش که از فهم و شعور گفتگو تهی هستند با اقدامات کور تروریستی خویش نه تنها موفق به سرنگونی حکومت نمیشوند، بلکه سیر مطالبهگری مردم معترض کوچه و بازار را از مسیر مدنی منحرف نموده و وصول مطالبات انباشته ایرانیان را به تعویق میاندازند. حکمت و تدبیر مدیران عالی نظام اقتضاء میکند که منش افراطیون داعشصفت را به پای فریادهای تظلمخواهی قوم نجیب، شریف و متمدن این مرز و بوم نگذاشته و حساب قاتلین زوار شاهچراغ را از مردم ایران زمین جدا سازد.