اصلاحطلبی در ایران بیمار است
فرهاد قنبری
فعال رسانهای
بیشک اگر یک دهم ایمانی که احمدینژادیها به توهمات احمدینژاد دارند را روشنفکران و اصلاحطلبان ایران در یک قرن گذشته به درستیِ مسیر اصلاحطلبی داشتند، امروز با جامعه بسیار متفاوتی مواجه بودیم.
بیشک اگر یک صدم ایمانی که گروه مسعود و مریم رجوی به راه غلط و پر از خشونت خود دارند را اصلاحطلبان به درستیِ مسیر اصلاحطلبی داشتند، الان با جامعه متفاوتی مواجه بودیم.
بیشک اگر یک دهم ایمانی که بنیادگرایان و دلواپسان و جهانستیزان به راه نادرست خود دارند را اصلاحطلبان به درستیِ راه و مسیر خود داشتند الان با جامعه به مراتب متفاوتی مواجه بودیم.
متاسفانه جامعه اصلاحطلب و تحولخواه ایرانی به بیمیلی در رسیدن به مقصد نهایی مبتلاست و فکر میکند با یک مشارکت در انتخابات بار مسئولیت تاریخی خود را بر زمین نهاده است و این وظیفه خاتمی و امثال خاتمی است که به تنهایی این بار را به سر منزل مقصود برساند.
نهادینه نشدن گفتمان اصلاحطلبی در ایران باعث شده است مسیر سخت و دشوار اصلاحات که ممکن است بارها و بارها با شکست مواجه شده و مجبور به بازگشت به اول خط و آغاز دوباره شود، همیشه مورد تمسخر و لعن و نفرین عمومی قرار بگیرد.
نباید فراموش کرد که «اصلاحطلبی» اندیشه و مسلکی است که حاملانش به این یقین و باور قلبی رسیدهاند که تنها راه ساختن جامعه بهتر و اصلاح امور، برداشتن قدمهای آرام و تدریجی است. باورمندان به منش اصلاحطلبی با هر حرکت اجتماعی مبتنی بر شور و احساسات و انقلاب و تغییرات آنی به شدت مخالفند و نتیجه آن را چیزی جز خشونتورزی بیشتر و تندتر شدن فضا نمیدانند.
افرادی که منش اصلاحطلبی را باور دارند به خوبی میدانند که تغییرات سیاسی (و بالطبع آن اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی ...) و هر گونه تغییر در نگرش جامعه پروسهای طولانی و زمانبر است و به تغییرات ناگهانی نگرش مردم در حوزههای مختلف باور ندارند.
در کشور ما به علت تاریخ استبدادزده و گفتگوستیز [و در دهه اخیر تحت تاثیر تبلیغات رسانهای] اصلاحطلبی به عنوان یک باور و رویکرد سیاسی با فعالین اصلاحطلب اشتباه گرفته شده است و عدهای تلاش دارند عدم کارآیی یا فرصتطلبی برخی افراد در جامه اصلاحطلبان را به پای اصلاحطلبی نوشته و با این روش ریشه باور به اصلاحطلبی را بخشکانند و افکار عمومی را در مسیر دلخواه خود هدایت نمایند. اما فارغ از این هیاهوهای رسانهای باید توجه کرد که در جبهه اصلاحطلبی هم به مانند هر رویکرد سیاسی و اجتماعی دیگری ممکن است فرصتطلبان زیادی نفوذ کنند و از این طریق منافع شخصی خود را دنبال کنند و این مسئله ربطی به باور اصلاحطلبی ندارد.