خطاب به حکومت گفته می شود: اگر قرار است کسی تنبیه شود این حکومت است
خطاب به حکومت گفته می شود اگر قرار است کسی تنبیه شود این حکومت است؛ «خود شکن آیینه شکستن خطا است» بنابراین انچه به عنوان اعتراضات مشاهده می شود آیینه ای از نارضایتی ها، بی کفایتی و فساد است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: بخش اعظم فرودستان و طبقات متوسطی که با فروپاشی درآمدی رو به رو شدند و به زیر خط فقر غلتیدند، مطالبه به رسمیت شماخته شدن و مطالبه مشارکت دارند. بنابراین مصلحت حقیقی اساسی این است که شهروندان را به رسمیت بشناسند.
به گزارش خبرنگار شفقنا، فرشاد مومنی در نشست « ارزیابی تحولات اخیر و ریشههای اقتصادی آن» اظهار داشت: تفکیک وجوه اقتصادی و غیر اقتصادی حیات جمعی، یک تفکیک اعتباری و قراردادی است و حکومتگران گرامی باید اگاه باشند که وقتی بحران سیاسی و یا اجتماعی رخ دهد، به معنای این است که به بحران های حادتر اقتصادی، فرهنگی و بین المللی هم دچار هستیم لذا توجه به یک جنبه نباید نافی توجه به وجوه دیگری باشد.
وی ادامه داد: بررسی هایی صورت گرفته که نشان می دهد طی 3 دهه گذشته در مورد تمام تصمیم گیریهای اقتصادی کلیدی کشور، با شکست رو به رو بوده ایم و نکته تکان دهنده تر این است که در هر زمینه ای که نظام تصمیم گیری های اساسی کشور بیشتر از حیثیت خودش مایه گذاشت، شدت شکست خوردگی و فساد افرینی، بیشتر بوده است.
لذا خطاب به حکومت گفته می شود اگر قرار است کسی تنبیه شود این حکومت است؛ «خود شکن آیینه شکستن خطا است» بنابراین انچه به عنوان اعتراضات مشاهده می شود آیینه ای از نارضایتی ها، بی کفایتی و فساد است.
آقای مومنی اظهار داشت: نکته بسیار مهم دیگر این است که هر کدام از این جهت گیری های اساسی طی سه دهه گذشته که به طرز فاجعه آمیزی با شکست رو به رو بوده، اصرار بیشتری بر تدام انها وجود داشته است لذا در درون ساختار قدرت کسانی از این مناسبات، منافع نامشروع زیاد کسب می کنند؛ بنابراین این هم دریچه دیگری است که به حکومت می گوید خودت را اصلاح کن.
همچنین بخش اعظم فرودستان و طبقات متوسطی که با فروپاشی درآمدی رو به رو شدند و به زیر خط فقر غلتیدند، مطالبه به رسمیت شماخته شدن و مطالبه مشارکت دارند. بنابراین مصلحت حقیقی اساسی این است که شهروندان را به رسمیت بشناسند و برای آنها جهت ایفای نقش راه بازکنند و داده های دوستان نشان داد که غیر قابل توجیه ترین ظلم ها به زنان دانش اموخته دانشگاهی ما و جوانان، طی این سه دهه روا داشته شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نکته دیگری که مورد تاکید قرار گرفت این است که پشت کردن به عدالت اجتماعی، ساقط کردن طبقه متوسط درامدی و تحمیل مشارکت زدایی به انها و از میدان به در کردن شایستگان و مردم، ریشه های اصلی بحرانی است که همه اذعان داشتند تا منشاء آن باقی باشد، ناپایداری های ناشی از ان هم باقی خواهند ماند. بالغ بر ربع قرن، شایستگان و فرودستان و متوسط ها به رسمیت شناخته نشدند و الان اینها آرام آرام شروع کردند به پدیده به رسمیت نشناختن کسانی که آنها را به رسمیت نشناختند و تداوم این روند به نفع هیچ کس نیست زیرا هر کشوری که به مردم خودش پشت کرده است ناگزیر مسیر تحت الحمایه شدن بیگانگان را طی خواهد کرد