حکومتی که سازوکاری برای کنترل اعتراضها ندارد سقوط میکند
اگر حکومت ها هیچ سازوکاری برای کنترل اعتراض ها نداشته باشند، اعتراضات فراگیر اساس حاکمیت را تضعیف کرده و حتی بعضا می تواند منتهی به سقوط حکومت ها بشود. در واقع انقلاب ها محصول ناتوانی حکومت ها در مهار و کنترل اعتراضات فراگیر است.
علی محمد حاضری، استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها، است در بخشی از مصاحبه خود و در پاسخ به این سوال که آیا باید منتظر بروز مجدد این اعتراضات بود، گفت:
البته فرض پایان یافتگی اعتراضات فعلا خوش خیالی است اما با فرض چنین امری هم مساله را نمی توان تمام شده دانست. در تئوری های مربوط جنبش ها و اعتراضات و حتی انقلاب ها، این بحث مطرح است که حکومت های موفق حکومت هایی هستند که بتوانند عوامل و دلایل بروز نارضایتی ها را قبل از حاد شدن و بروز آن شناسایی کرده و درصدد رفع آن بربیایند. در واقع حکومت های موفق با پاسخ دادن به مطالبات و حل کردن مشکلات، از انباشت مطالبات و نارضایتی ها جلوگیری می کنند. اما تقریبا در هیچ کجای دنیا حکومتی وجود ندارد که بتواند همه مطالبات و مشکلات را کامل بشناسد و حل کند، بنابراین نارضایتی ها ظهور می کند و در این بین حکومت هایی موفق هستند که کوشش می کنند که اعتراضات را که معَرّف کمبودها و مشکلات هستند را با دفع ریشه ها برطرف کنند.
با این حال برخی دولت ها موفق نمی شوند که بعد از بروز اعتراضات، دلایل آن را بشناسند، بنابراین ممکن است مشکلات انباشته شده و موجب بروز نارضایتی شدیدتر شوند و اعتراضات از مرحله نارضایتی های پراکنده به سوی اعتراضات گستردهتر حرکت کند. در این شرایط اگر حکومت ها هیچ سازوکاری برای کنترل اعتراض ها نداشته باشند، اعتراضات فراگیر اساس حاکمیت را تضعیف کرده و حتی بعضا می تواند منتهی به سقوط حکومت ها بشود. در واقع انقلاب ها محصول ناتوانی حکومت ها در مهار و کنترل اعتراضات فراگیر است.
در این بین نکته بسیار مهم این است که حکومت ها با توسل به قوه قهریه در مهار اعتراضها، برای خود فرصتی می خرند. اگر حکومت بتواند از این فرصت برای شناسایی و رفع دلایل نارضایتی ها استفاده کند، موفق می شود که تاخیرهای خود در پاسخ به مطالبات جامعه را جبران کند، اما در این بین حکومت هایی هم داریم که به کنترل اعتراض ها اکتفا کرده و قدرت شناخت و حل مسائل را نداشته یا اراده ای برای آن ندارند. با این حال سرکوب به هیچ وجه نمی تواند خیال حکومت را از باب ظهور مجدد اعتراضات راحت کند و باید آن حکومت منتظر بماند تا دوباره آن اعتراض یا جنبش بروز کند زیرا دلایل و عواملی که موجب شده است آن اعتراض ها شکل بگیرد همچنان وجود دارد و رفع نشده است.
باید به این نکته توجه شود که صرف کنترل اعتراض مثل این است که خاکستری روی آتش پوشانده شود و چون ریشه ها و دلایل اعتراض ها وجود دارد، شاید پس از یک دوره چند ماهه یا چند ساله و پس از ایجاد یک بهانه یا سوژه جدید، دوباره آتش از زیر خاکستر زبانه بکشد. این روند به صورت تسلسل آمیز ادامه می یابد تا نهایتا حکومتی که توان یا اراده حل مشکلات یا مطالبات جامعه را ندارد، از طریق انباشت پی در پی اعتراضات، مشروعیت زدایی کامل می شود و در این شرایط حتی دیگر ابزار سرکوب هم کارآیی ندارد یا خود دستگاه سرکوب هم مساله دار میشودو روند فروپاشی آغاز می شود.
حاکمیت باید بتواند بپذیرد که رویه های حکمرانی مساله آفرینی دارد. در واقع باید اصل بیماری و عدم سلامت شیوه حکمرانی که بشدت ناراضی افرین است را بپذیرد تا این قدم برداشته نشود، جستجوی راه حل چندان معنا ندارد، اگر همه چیز را به توطئه ی بیگانگان نسبت دادیم و جایی برای ضعف های حکمرانی خود باز نکردیم، اصلاح رفتار معنا نخواهد داشت، متاسفانه هنوز نشانه جدی اینگونه چاره جویی دیده نمیشود، در حال باید فرصتی بوجود آورد تا نخبگان، کارشناسان و خود مردمی که روز مره درگیر مشکلات هستند به طرح مشکلات وآسیب های موجود بپردازند و از نابسامانیها پرده برداری کنند، اگر اینکار در میدان و صحنه علنی هم اتفاق نیفتد باید در پس پرده با دعوت صاحبنظران وتحلیل گران با رویکرد های مختلف انتقادی انجام شود و با شناخت ضعف ها، از طریق تغییر رویه های مشکل آفرین اقدام کرد. فرصت چندانی هم وجود ندارد واگر خیلی دیر شود خدای ناکرده به مرحله ای میرسیم که انتظار اصلاح و درمانگری منتفی میشود، امیدوارم با فراخوان دلسوزان و دغدغه مندانی که این سال ها طرد و نفیشان کرده ایم روند آشتی واصلاح بیش از این به تاخیر نیفتد./جماران