کد خبر : 108707 |

معنای دو چهره متفاوت آمریکا؛

آیا کانال مخفیانه داریم؟

وزارتخارجه گویی تصمیم گرفته‌ که به هیچ‌کدام از اظهارنظرهای علنی مقامات آمریکایی در مورد برجام توجهی نکند، به جای آن «اعتماد» را سرلوحه تصمیمات خود کرده و به پیام‌هایی که از «کانال مخفیانه» می‌رسد، اهمیت دهد

 برای دولت، حرفهای علنی آمریکا مهم است یا پیام‌های مخفی پشت پرده؟ 

 

 امتداد نوشت؛ ظاهرا اعتماد به مسئولان آمریکایی در وزارتخارجه دولت ابراهیم رئیسی بیش از آن چیزی است که تصورش را می‌کنیم.

آن‌ها گویی تصمیم گرفته‌اند که به هیچ‌کدام از اظهارنظرهای علنی مقامات آمریکایی در مورد برجام توجهی نکنند، به جای آن «اعتماد» را سرلوحه تصمیمات خود کرده و به پیام‌هایی که از «کانال مخفیانه» می‌رسد، اهمیت دهند. 

 

اگر باور ندارید به اظهارات امیرعبدالهیان توجه کنید که وقتی خبرگزاری فارس وابسته به یک نهاد نظامی درباره اظهارات مقامات آمریکایی که گفته‌اند‌ «مذاکرات رفع تحریم‌ها از دستورکار خارج شده» و از او در این باره سوال می‌کند، می‌گوید:

«آمریکایی‌ها گفتارشان با رفتارشان متناقض است. حتی سه روز پیش پیامی بین طرف آمریکایی و ما منتقل شد و پیامی از طرف آمریکایی دریافت کردیم. آمریکایی‌ها در تبادل پیام‌هایشان حتی تعجیل کردند در این‌که هر چه زودتر به نقطه توافق برسیم.» امیدواری برای رسیدن به «نقطه توافق» در «زمانی اندک» از این عبارات کاملا مشهود است. 

 

وزیر خارجه دولت رئیسی از پارادوکس رفتار در مقامات آمریکایی حرف زده و می‌گوید: «آمریکایی‌ها ضمن این‌که تبادل پیام‌هایشان با ما ادامه دارد، ولی تلاش می‌کنند که بر مسائلی که روزهای گذشته در ایران جریان داشت، بدمند و فکر می‌کنم آن‌ها به دنبال این هستند که اعمال فشار سیاسی و روانی کنند و بخواهند در مذاکرات امتیاز بگیرند.» 

 

سپس امیرعبداللهیان با بیان اینکه رقابت درونی در ایالات متحده را هم می‌فهمد و بخش مهمی از اظهارات آنها را بر همین پایه تحلیل می‌کند گفته است: «ارزیابی ما از پیام‌های طرف آمریکایی حتی در روزهای اخیر به خود این است که نه تنها اولویت آن‌هاست بلکه شتاب هم دارند؛ اما آنها برای مصرف داخلی خودشان و تحریک بعضی عوامل در داخل ایران در مواضع اعلامی خود به گونه‌ای دیگر سخن می‌گویند. این هم از تعارضات رفتاری طرف آمریکایی است.»

 

 از این هم می‌گذریم که یک منبع آگاه به وال‌استریت ژورنال گفته است که «روشن است که چنین پیغامی در کار نبوده است. تنها پیغام ما به ایران این بود که دست از کشتار مردم خود بردارید و فروش سلاح‌ به روسیه برای کشتن مردم اوکراین را متوقف کنید.»

 

اما با این همه ما حالا با دو چهره آمریکایی روبه رو هستیم. یک چهره در بیرون نمایش داده میشود. چهره‌ای که از اعتراضات در ایران حمایت می‌کند و از بن بست مذاکرات می‌گوید و چهره‌ای درونی‌تر که آن را مقامات وزارتخارجه و دولت می‌بینند. 

 

گویی مقامات دولت رئیسی تصور می کنند این بار «دست چدنی با روکش مخملی» عوض شده و «دست مخملی با روکش چدنی» به سمت ایران دراز شده است که لازم نیست سختی چدن های روی کار را ببینند. کافی است به نرمی و نرمش و شتاب‌های آنها در پیام های داخلی بیاندیشند. 

 

آیا این اظهارات حاکی از نوعی تغییر موضع در قبال آمریکاست؟ به این معنا که قرار نیست با سیاست «تهدید علیه تهدید» جلو بروند؟ این اعتماد به مقامات آمریکایی از کجا ناشی شده است؟